به گزارش اصفهان زیبا؛
1—- سابقه فعالیتهای برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سالهای ابتدایی این نهاد در سال 1358 بازمیگردد. بر اساس بند هفتم اساسنامه سپاه، حمایت از مستضعفین و نهضتهای آزادیبخش یکی از وظایف سپاه برشمرده شده بود و برهمین اساس، واحد نهضت های آزادیبخش با مسئولیت شهید محمد منتظری در سپاه تشکیل شد.
پس از شهید منتظری، مهدی هاشمی، برادر داماد آیتالله منتظری مسئولیت این واحد را برعهده گرفت؛ اما به دلیل سوابق پیش از انقلاب او و همچنین حواشیای که در عملکرد مهدی هاشمی در این واحد وجود داشت، در سال 61 از این سمت برکنار و واحد نهضتهای آزادیبخش نیز منحل و وظایف آن به واحد اطلاعات سپاه واگذار شد.
در سال 63 و با تأسیس وزارت اطلاعات، تعدادی از نیروهای واحد اطلاعات سپاه نیز به این وزارتخانه رفتند و واحد اطلاعات سپاه با مسئولیت شهید سیدکاظم کاظمی مأموریت پشتیبانی و حمایت از نهضتهای آزادیبخش را برعهده گرفت.
2—- اما نیاز به فعالیت برونمرزی برای مبارزه با رژیم بعث عراق و همچنین کمک به تأمین امنیت خارجی کشور موجب شد تا قرارگاههای برونمرزی «بلال» به فرماندهی فریدون وردینژاد و قرارگاه «رمضان» به فرماندهی مرتضی رضایی برای ساماندهی فعالیتهای برونمرزی سپاه تشکیل شود. لشکر 9 بدر، تیپ ابوذر و تیپ 66 نیروهای ویژه هوابرد از جمله یگانهای تحت امر این دو قرارگاه بودند.
3— با شهادت شهید کاظمی در سال 62، سردار احمد وحیدی که تا پیش از آن قائم مقام و معاون امنیت داخلی واحد اطلاعات سپاه بود، مسئول اطلاعات سپاه شد و تا پایان دفاعمقدس نیز در همین مسئولیت باقی ماند. دو سال پس از پایان جنگ تحمیلی و با توجه به شرایط خاص منطقه، نیاز بود فعالیتهای برونمرزی سپاه سروسامانی جدیتر به خود بگیرد و بر همین اساس در سال 69 با تأیید فرمانده معظم کل قوا، نیروی جدیدی به نام نیروی قدس به ساختار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اضافه شد و سردار وحیدی نیز به عنوان اولین فرمانده این نیرو منصوب شد و تا سال 76 در این مسئولیت باقی ماند.
4— در سال 1376 سردار قاسم سلیمانی فرماندهی نیروی قدس سپاه را بر عهده گرفت و بیش از دودهه در این مسئولیت باقی ماند؛ تا اینکه در 13 دی ماه سال 98 در فرودگاه بغداد توسط موشکهای شلیکشده از یک پهپاد آمریکایی به همراه ابومهدی المهندس و جمعی دیگر از یارانش به شهادت رسید.
دوران فرماندهی شهید سلیمانی بر نیروی قدس سپاه را باید دوران طلایی این نیرو دانست. در این دوران بود که در خرداد ماه سال 79 ارتش رژیم صهیونیستی بعداز 18 سال مجبور شد از خاک لبنان عقبنشینی کند و شش سال بعد در جریان جنگ 33روزه، این رژیم متحمل شکست بزرگ دیگری شد.
در جریان این جنگ برای نخستین بار، حزبالله از موشکهای کروز ساحل به دریا استفاده کرد و ناوچه ساعر 5 رژیم صهیونیستی را موردهدف قرار داد. علاوه بر این، توان موشکی نیروهای حزبالله نیز در جریان جنگ 33 روزه فراتر از حد تصور ظاهر شدند. بهرهمندی از قدرت موشکی به حزبالله این امکان را میداد تا عمق سرزمینهای اشغالی را موردهدف قرار داده و از این طریق بتواند معادله قدرت را به نفع نیروهای مقاومت تغییر دهد.
5—- در سایه حمایتهای مادی و معنوی نیروی قدس سپاه، توان رزم حزبالله در جنگ 33روزه به طور چشمگیری افزایش پیدا کرد؛ طوری که ارتش رژیم صهیونیستی که در جنگ 1982 تا بیروت پیش رفته بود، این بار بیش از چند کیلومتر نتوانست در خاک لبنان پیشروی کند و آخر هم مجبور به عقبنشینی شد؛ اما پس از جنگ 33روزه قدرت جبهه مقاومت رو به فزونی گذاشت و این موضوع چندسال بعد در جریان جنگ 22روزه غزه خود را نشان داد.
نیروهای مقاومت فلسطینی که تا پیش از آن از سادهترین تسلیحات بهره میبردند، این بار با کمک نیروی قدس به تجهیزات و آموزشهای پیشرفتهای مجهز شده بودند که برای نخستین مرتبه آنها را قادر میساخت عمق سرزمینهای اشغالی و مراکز حساس صهیونیستها را هدف قرار دهند و معادله قدرت در فلسطین اشغالی را دستخوش تغییراتی کنند.
حالا دیگر سنگ فلسطینیها به موشک تبدیل شده بود و آنها با توسل به همین سلاح، قادر به ایستادگی و وادارکردن ارتش رژیم صهیونیستی به پذیرش آتشبس شدند. در این دوران همچنین دامنه نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه افزایش یافت و در مقابل رفتهرفته از قدرت ونفوذ آمریکا در منطقه کاسته شد؛ تا جایی که مقامات آمریکایی لب به اعتراف گشوده و گفتند که بهرغم هزینه 7 تریلیون دلار در منطقه غرب آسیا به هیچکدام از اهداف خود نرسیدند.
6— اما شاید بزرگترین دستاورد نیروی قدس سپاه در سالهای اخیر را بتوان شکست تروریسم تکفیری در عراق و سوریه و ممانعت از سرایت آن به سایر کشورهای منطقه و جهان دانست. داعش و سایر گروههای تکفیری که طی هشت سال جنگ در سوریه و سپس عراق میرفتند تا منطقه غرب آسیا و بلکه سایر کشورهای جهان را با تهدیدی جدی روبهرو کنند، با حضور رزمندگان نیروی قدس و سازماندهی سایر رزمندگان ایرانی و غیرایرانی توسط آنان در دستیابی به اهداف خود ناکام ماندند و با وجود تحمیل خسارات سنگین به عراق و سوریه، موفق نشدند به نقشههای شوم خود دست یابند.
7— پس از مقابله با تروریسم تکفیری، مهمترین صحنه اثرگذاری نیروی قدس، یمن است. قریب به 6 سال است که ارتش عربستان با همکاری امارات و رژیم صهیونیستی مردم یمن را زیر شدیدترین حملات خود قرار داده است؛ اما نیروهای مسلح یمن و انصارالله نسبت به روزهای ابتدایی جنگ، هم از تسلیحات پیشرفتهتری برخوردار شدهاند و هم توانستهاند عربستانیها را وارد به عقبنشینی از مواضع روزهای اول خود بکنند.
نیروهای انصارالله که در روزهای ابتدایی جنگ از سادهترین تسلیحات برخوردار بودند، امروز به ناوگان قدرتمند پهپادی و موشکی مجهز شدهاند که به راحتی قادر به عبور از سامانههای پیشرفته دفاع هوایی عربستان است و تا کنون ضربات مهلکی را بر پیکره ارتش سعوی وارد کردهاند. این توانمندی که با حمایتهای مستشاری نیروی قدس پدید آمده و بسیاری اتفاقات دیگر، موجب شد تا ژنرال مکنزی، فرمانده سنتکام نیز لب به اعتراف بگشاید و بگوید که پس از جنگ کره، برای نخستین بار طی سالهای اخیر پهپادهای ایرانی برتری هوایی آمریکا در منطقه را به چالش کشیدهاند.
در طرف دیگر ماجرا نیز عربستان که پیش از این حتی حاضر به گفتوگو در موضوعات مختلف، ازجمله یمن، با ایران نبود، امروز لحن خود را تغییر داده و پالسهایی مبنی بر تمایل به خاتمهدادن مسالمتآمیز به جنگ یمن و تغییر در روابط خود با ایران میدهد.
8— اینها گوشههایی از کارنامه عملی نیروی قدس سپاه در عرصه میدان بود که بیشترین آورده را به گفته رهبر معظم انقلاب، در پیشبرد دیپلماسی فعال برای ایران به ارمغان آورد؛ نیرویی که در ابتدای تأسیسش کسی فکر نمیکرد روزی به این جایگاه برسید و مهمترین مانع در مسیر تحقق اهداف استعماری آمریکا در منطقه باشد.
رژیم صهیونیستی که روزی در آرزوی دستیابی به گسترهای از رود نیل در مصر تا رود فرات در عراق بود، امروز نه تنها به آن هدف دست نیافته؛ بلکه مجبور شده تا به دور خود دیوار بکشد و در سرزمینی محدود محصور شود. پدیدآوردندگان داعش که بهدنبال تحقق راهبرد خود برای تسلط بر منطقه غرب آسیا از طریق بهکارگیری تروریسم تکفیری بودند، بهرغم حمایت های مادی و معنوی از گروهکهای تکفیری، نتواستند به اهداف ازپیشتعیینشده خود دست پیدا کنند؛ اما در مقابل جمهوری اسلامی در تمام این سالها مشغول راهبرد خود در حمایت از مستضعفان و نهضتهای آزادیبخش بود؛ به طوری که هم نفوذ و قدرت تأثیرگذاری خود در بین ملتهای منطقه را گسترش داد و هم جبهه مقاومت را به صورت چشمگیری تقویت کرد و توانست در کنار تأمین امنیت خود، امنیت سایر همپیمانانش در منطقه را نیز تأمین کند.
بیشک این موفقیتها بدون حضور و مجاهدت رزمندگان نیروی قدس سپاه ممکن نبود و قطعا نیروی قدس در این بین یکی از تأثیرگذارترین بازیگران این معادله بوده است.















