به گزارش اصفهان زیبا؛ برخی متکلمان فرق ضاله اسلامی و در رأس آنها، ابنتیمیه در کتاب «منهاج السنه النبويه» به مطالبه فدک توسط حضرتفاطمهزهرا(س) نقد وارد کردهاند. ابنتیمیه در نقد خود تلاش میکند مطالبه فدک توسط حضرتزهرا(س) را بهعنوان یک رفتار دنیایی و غیرممدوح جلوه دهد و نتیجه بگیرد که اگر کسی چنین رفتاری را از مناقب حضرت بداند، جاهل است. او چنین استدلال میآورد: «برای هر عاقلی روشن است که اگر زنی از ولیامر، مالی را مطالبه کند و او بهدلیل اینکه آن زن را مستحق نمیداند، آن مال را ندهد و خودش نیز آن مال را برای خود یا خانوادهاش یا دوستانش برنداشته، بلکه آن را در اختیار همه مسلمانان قرار داده باشد و گفته شود که آن زن از این رفتار خشمگین شده، نهایت آن است که او بهخاطر ندادن مال خشمگین شده است و اگر حاکم گفته باشد: این مال برای تو نیست؛ بلکه برای دیگران است، پس چه مدحی در این خشم وجود دارد؟ اگر آن زن کاملا مظلوم بود، بازهم خشم او فقط برای دنیا بود و چگونه است که تهمت از حاکمی که برای خود چیزی نمیگیرد، دورتر است از تهمت نسبت به کسی که برای خود مطالبه میکند؟ پس چگونه تهمت را متوجه کسی میکنند که برای خود مالی نمیخواهد و متوجه کسی نمیکنند که برای خود مالی میطلبد؟
و آن حاکم میگوید: من بهخاطر خدا منع میکنم؛ زیرا برای من جایز نیست که مالی را از مستحقش بگیرم و به غیر مستحق بدهم و آن زن میگوید: من بهخاطر سهم اندکم از مال خشمگین شدهام. آیا کسی که چنین چیزی را درباره حضرتفاطمه(س) نقل میکند و آن را از مناقب او میداند، جاهل نیست؟!»
در شبههای که ابنتیمیه یا دیگر منتقدان از فرَق اهل سنت درباره مطالبه فدک توسط حضرتزهرا(س) مطرح کردهاند، چندین مغالطه منطقی و کلامی بهکار رفته است که با تحلیل دقیق میتوان آنها را آشکار کرد. هم ازلحاظ منطق، هم آموزههای قرآنی و هم شواهد تاریخی این شبهه قابل استقصاست.
۱. پیشفرض ولیامربودن ابوبکر
پیشفرض ابنتیمیه این است که ابوبکر ولیامر مسلمین بوده و مخالفت با او گمراهی است؛ حال آنکه این مسئله محل اختلاف فرق مختلف اسلامی است و گزارهای که بدیهی یا موردقبول همگان نیست، نمیتواند پشتوانه اثبات دنیاطلبی و نفاق حضرتفاطمه(س) باشد.
۲. مغالطه مصادره به مطلوب
ابنتیمیه از ابتدا فرض را بر این میگذارد که حضرتفاطمه(س) مستحق فدک نبوده است؛ سپس بر اساس همین فرض، نتیجه میگیرد که خشم ایشان ناشی از دنیاطلبی بوده. این نوع استدلال، مغالطهای است که نتیجه را در مقدمه پنهان میکند.
۳. تحریف مفهوم زهد در اسلام
زهد در منابع اسلامی به معنای ترک دنیا نیست؛ بلکه به معنای عدم دلبستگی به دنیا و استفاده از مواهب دنیوی در مسیر حق است. امامعلی(ع) در حکمت ۴۳۹ نهجالبلاغه میفرماید: «الزهد کلّه بین کلمتین من القرآن: لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ.» حضرتزهرا(س) نیز در روایت مشهور فرمود: «أحبّ من دنیاکم ثلاث…» که هر سه مورد (تلاوت قرآن، نگاه به چهره پیامبر و انفاق در راه خدا) جنبه معنوی دارند و نه دنیوی.
۴. فدک؛ حق حضرتفاطمهزهرا(س)
فدک، ملک شخصی پیامبر(ص) بود که طبق نقلهای معتبر شیعه و برخی منابع اهل سنت، در زمان حیات ایشان به حضرتزهرا(س) بخشیده شده بود و بههیچوجه جزو اموال بیتالمال نبود.
۵. مغالطه؛ توصیف نادرست انگیزه
در این شبهه، انگیزه حضرتزهرا(س) بهصورت سطحی و مادی تفسیر میشود: «او برای سهم اندکش از مال خشمگین شد.» درحالیکه در خطبه فدکیه، حضرت بارها به مفاهیم توحید، نبوت، عدالت و امامت اشاره میکند و مطالبه فدک را در چهارچوب دفاع از حق و مقابله با انحرافهای سیاسی بعد از حیات پیامبر(ص) مطرح میسازد. این مغالطه، انگیزه معنوی را به انگیزه دنیوی تقلیل میدهد. مطالبه فدک، نه از سر مالخواهی، بلکه برای احقاق حق بوده است. در خطبه فدکیه، حضرتزهرا(س) با استناد به آیات قرآن ازجمله «وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ» (نمل: ۱۶) و «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ» (اسراء: ۲۶)، حق خود را در مالکیت فدک اثبات میکند. این مطالبه، نه برای بهرهبرداری شخصی، بلکه برای دفاع از سنت نبوی و جلوگیری از تحریف در نظام حقوقی اسلام بود.
۶. غضب حضرتزهرا(س)؛ نشانه مظلومیت مقتدرانه و اعتراض به انحراف
در جلد پنجم صفحه ۲۴ صحیح بخاری آمده است: «فغضبت فاطمة بنت رسولالله(ص) و هجرت أبابكر فلم تكلمه حتى ماتت»؛ «پس فاطمه، دختر رسول خدا غضبناک شد و ترک کرد او را و قهر او از بین نرفت تا از دنیا رفت.» این غضب، نه برای مال، بلکه برای دفاع از حق اهلبیت و اعتراض به غصب خلافت و امامت بود. شهید مطهری در «سیری در سیره ائمهاطهار» تأکید میکند که فدک نماد حق غصبشدهای بود که حضرتزهرا(س) با دفاع از آن، درواقع از امامت و عدالت دفاع میکرد.
۷. مغالطه مقایسه نابرابر حاکم و مطالبهگر
ابنتیمیه «حاکم وقت» را بیطرف و عادل معرفی میکند که «مال را برای خود یا نزدیکانش برنداشته» و حضرتزهرا(س) را «مطالبهگر برای خود» مینامد. درحالیکه حضرت در خطبهاش، بهصراحت از انحراف در مسیر خلافت و ظلم به اهلبیت(ع) سخن میگوید. او در این مقایسه، جایگاه معنوی و نسبتی فاطمه(س) با پیامبر(ص) را نادیده میگیرد و دو طرف دعوا را بهصورت نابرابر تحلیل میکند.
مطالبه فدک توسط حضرتفاطمهزهرا(س)، نهتنها با زهد اسلامی در تعارض نیست، بلکه جلوهای از زهد آگاهانه، عدالتخواهی و بصیرت اجتماعی در برابر انحراف پس از رحلت پیامبراکرم(ص) است. دفاع بانوی اسلام از فدک، نه یک مطالبه مالی، بلکه یک کنش الهی، سیاسی و معرفتی بود که در بستر زهد اسلامی معنا مییابد. زهد حقیقی با عدالتخواهی و مطالبهگری در برابر ظلم، نهتنها منافات ندارد، بلکه عین بندگی و بصیرت است و حضرت در این مسیر، الگوی کامل یک انسان مؤمن، حقطلب و مجاهد بود. اگر خطبههای پرصلابت و روشنگر حضرتزهرا(س) و دختر گرامیاش ایراد نشده بود، بیتردید اسلام اصیل و مسیر امامت تا به امروز باقی نمیماند.
بانوان برگزیده عالم، با کلام پرنفوذ و اندیشه تابناک خود، چراغ هدایت را فروزان نگه داشتند و راه حق را در تاریکیهای زمان روشن ساختند. زنان در سراسر جهان همواره در بیدارکردن وجدانهای خفته، روشنساختن افکار گمراه و مقابله با غفلت، نقشی بیبدیل و رسالتی سترگ بر دوش داشتهاند و این راه نورانی، میراثی است که از این الگوی جاودانه و پاکدامن برگرفتهاند. ماجرای فدک نشان داد که جای زنان حقطلب و مسلمان شیعه، سکوت در پشت درهای بسته و سوگواری در خلوت نیست؛ بلکه آنان باید صدای بیداری برای خفتگانِ گمراه باشند؛ پس بانوی غیور ایرانی! بلند شو، چادرت را سر کن، از خانه امنت بیرون بیا و خطبه بخوان… خطبه بخوان تا موج صدایت بنای ظلم را درهم بشکند و طنین زنانهاش امید به تحقق عدالت را در جان
جهان زنده کند.














