به گزارش اصفهان زیبا؛ مسابقه دوی ماراتن پنج هزار نفری کیش صبح جمعه گذشته با حضور ورزشکاران و دوندگانی از سراسر کشور در دو مسیر جداگانه ۱۵ و ۴۲ کیلومتری و در دو گروه بانوان و مردان برگزار شد و در پایان این مسابقه و با ارزیابی نهایی داوران و تیم اجرایی، نفرات برتر ماراتن کیش معرفی شدند. اما حاشیهها بالافاصله بعد از پایان این رویداد، بالا گرفت؛ به نحوی که بعد از معرفی نفرات برگزیده، دادستان عمومی و انقلاب کیش از تشکیل پرونده قضایی برای این رویداد ورزشی خبر داد.
اما به نظر میرسد تصمیم دادستان برای برخورد قضایی با عوامل برگزارکنندگان این رویداد، حاشیه اصلی این ماجرا نیست. بلکه حاشیهها به نحوه برخورد موافقان و مخالفان این رویداد باز میگردد؛ آن هم پس از انتشار کلیپهایی از این رویداد که در آن بسیاری از بانوان با پوششهایی غیرمتعارف در این برنامه حاضر شده بودند.
موافقان این رویداد معتقدند علاوهبراینکه رویدادهای اینچنینی موجب جذب گردشگر میشود، میتواند شادی و نشاط اجتماعی را نیز افزایش دهد؛ کمااینکه ماراتن گروه زنان و مردان در دو مسیر جداگانه اتفاق افتاده و هیچگونه اختلاطی بوجود نیامده است. مخالفان نیز معتقدند چنین مراسمهایی اگر حتی برای نشاط اجتماعی و افزایش گردشگری هم انجام شود، به دلیل رعایت نشدن شئونات عرفی و مذهبی، خلاف قانون است.
اینکه کدام یک از این دلایل موجه است و کدام قابل نقد، محل بحث ما نیست. چون سالهاست دو طیف فکری بعد از انجام چنین رویدادهای جمعی، در مقام موافق و مخالف، روبروی هم صفبندی میکنند. اما نکته اینجاست که اغلب این استدلالها و نظرات در رسانهها و تریبونها انجام میشود و کمتر در جمعهای اندیشهورز. علت هم مشخص است: هرکس در هر مقامی که باشد، خواه استاد دانشگاه باشد یا یک فعال فرهنگی و اجتماعی یا یک مقام مسئول، از زاویه نگاه و با در نظر داشتن ملاحظات جایگاه خود به موضوع نگاه میکند و سعی دارد به بهترین شکل افکار عمومی را جهتدهی و پایگاه سرمایه اجتماعی خود را حفظ و تقویت کند.
به خود این رویداد نگاه بیندازید: برگزارکنندگان آن که مدیر منطقه آزاد کیش، یکی از آنها است، میگویند ما هرگونه مجوز لازم را از نهادهای مربوطه مثل شورای تامین، سازمان منطقه آزاد کیش و کمیسیونهای امنیتی مربوطه اخذ کردهایم. از طرف دیگر دادستانی که قرار بازداشت برای برگزارکنندگان این ماراتن صادر کرده بود، با اشاره به اتفاقات خلاف عفت عمومی مدعی است که با وجود تذکرات قبلی مبنی بر لزوم رعایت قوانین و مقررات جاری کشور و همچنین اصول شرعی، عرفی و حرفهای در برگزاری این مسابقه ماراتن، مسئولان مربوطه به این تذکرات توجه لازم را نداشتند و نحوه برگزاری رویداد بهگونهای بوده که موجب خدشهدار شدن عفت عمومی شده است.
در پس این کشمکشها هم موافقان و مخالفان، اعم از ورزشکار و مسئول و فعال فرهنگی و روشنفکر، همه به زوایای گوناگون این رویداد پرداختند و با اشارههای صریح و ضمنی به وضعیت فعلی کشور، هرکدام نظراتی را راجعبه آن ابراز کردند: مخالفان معتقدند باید با خاطیان و برگزارکنندگان برخورد و از وقوع چنین رویدادهایی در آینده پیشگیری شود. موافقان هم با اشاره به شور و نشاط اجتماعی، به گذشته 5 ساله این رویداد اشاره میکنند و میگویند چرا در سالهای قبل که این رویداد به همین شکل برگزار میشد، سروصدا از جایی بلند نشد.
به نظر میرسد تمامی این حواشی، به یک چیز بازمیگردد: بازنمایی رسانهای. طبق گفته برخی، این دو ماراتن در سالهای گذشته نیز به همین شکل برگزار شده و با جستجوی عکسهای آن در اینترنت، میتوان فهمید که از نظر نحوه برگزاری تفاوتی با برگزاری امسال نداشته است.
پس سوال این است: چرا اکنون این رویداد مورد توجه و حساسیت قرار گرفته است؟ پاسخ در این است که قبلا حساسیت رسانهای به آن وجود نداشت یا اگر بوده به اندازه این بار نبوده است و متعاقب این، کسانی هم که در مخالفت با آن اظهارنظر کردهاند، از وجه رسانهای به این رویداد نگاه کرده و خود را مواجه با مخاطبانی دیدهاند که انتظار موضعگیری از آنها را دارند. البته این به معنای غلط بودن استدلالهای آنها یا ناموجه بودن مخالفت آنها نیست. به معنای آن است که اگر احتمالا این رویداد و اتفاقات آن رسانهای نمیشد، تصمیمگیرانی هم که با برگزاری چنین رویدادهایی به این شکل مخالفاند، یا از ماجرا خبردار نمیشدند یا با سکوت از کنار آن عبور میکردند.
این دقیقا وضعیت حکمرانی فرهنگی در کشور ماست. اول اینکه هیچ سیاستگذاری فرهنگی میانمدت و بلندمدتی در زمینه ایجاد نشاط و شادابی عمومی وجود ندارد؛ البته به جز مراسمهایی که به صورت جاری در اعیاد مذهبی و غیرمذهبی مثل نوروز توسط خود مردم اجرا میشود. دوم اینکه هیچ سیاستی مشخصی هم برای برخورد با موارد ناهنجاری وجود ندارد؛ یعنی مشخص نیست سیاست برخورد از جنبه ارشادی است یا قضایی.
سوم اینکه موارد ناهنجاری هم مبهم و غیرواضح تعریف میشود، به شکلی که در بیشتر موارد جنبه سلیقهای پیدا میکند. چهارم اینکه بسیاری از مواردی هم که به عنوان ناهنجاری رخ میدهد، مثل همین ماراتن کیش، در حاشیه یک مراسم رسمی و مجوزدار اتفاق میافتد و عملا برخورد با ناهنجاری، به برخورد با مراسمی دارای مجوز رسمی تبدیل میشود و این خود نشانهای است تناقض و آشفتگی دستگاههای حکمرانی؛ به این معنا که یک مراسم بعد از این که کلیه مجوزهای لازم را اخذ کرد و برگزار شد، مورد تعقیب قضایی قرار میگیرد، در حالی که اگر از نظر مراجع ذیصلاح، شائبه یا عدم شفافیتی در خصوص بروز اتفاقات ناهنجار وجود داشت، باید قبل از برگزاری، مرتفع شود تا بازخورد رسانهای منفی در سطح جامعه ایجاد نکند.
جدای از موارد مطرحشده باید گفت، مجموع اتفاقاتی که در دور و اطراف ما رخ میدهد حکایت از این دارد که برخلاف برخوردهای سلبی قضایی و دادگاهی یا نطقهای پشت تریبونی و مصاحبههای جنجالی برای گوشزد کردن خطر جنگ نرم دشمن، وضعیت فرهنگی در کشور ما در حال طی مسیر خود است. البته که این مسیر قابلپیشبینی نیست و برآیند کشمکشهای بین نیروهای مختلف اجتماعی و فرهنگی میباشد و حتی به نظر میرسد در این کشمکش، قدرت دولتی به دلیل حضور بیاثر و منفعلانه، از این گردونه خارج شده است.
بنابراین بهتر است به جای تلاش برای برنامهریزی و سیاستگذاریهای بیحاصل که به چیزی جز برگههای گزارش آخر سال برای مدیران بالادست تبدیل نمیشود و همچنین به جای توسعه نهادها و شوراهای فرهنگی موازی، کمبهره و پرحجمی که خروجی مشخصی ندارند، ولی بودجه کشور را درگیر میکنند، به فکر تقویت نیروهای فرهنگی و اجتماعی باشیم که در سطح جامعه اثرگذارند.
فرهنگ در هیچ دورهای با سیاستگذاری از بالا به پایین جهتدهی نشده است، بلکه این گروههای فرهنگی هستند که اگر در پی این سیاستها تقویت شده باشند، خواهند توانست فرهنگ جامعه را جهتدهی کنند و اگر تضعیف شده باشند فرهنگ به سمت جریانهایی متمایل خواهد شد که میتوانند آن را تغذیه کنند. بنابراین این اشتباه است که سیاستگذاران ما تصور کنند میتوانند با برنامهسازیهای بالادستی و احتمالا پولپاشی به برخی از نهادها و شوراهای فرهنگی، در عرصه فرهنگ، اتفاق خاصی را رقم بزنند.
بلکه اتفاقاتی مثل ماراتن کیش نشان داد که حتی اگر این مراسم نیز قبل از برگزاری لغو میشد و حتی اگر 5 هزار شرکتکننده برای حضور در این مراسم وارد کیش نمیشدند، باز هم چیزی تغییر نمیکرد. چون وقتی شرایط در ذهنیت اجتماعی برای بروز چنین رویدادها و حضور چنین افرادی فراهم باشد، این رخدادها اگر نه در کیش و به این شکل، بلکه به شکلی دیگر و در جایی دیگر ظهور و بروز خواهد کرد.















