دخترها بابایی‌اند

ایستاده بودیم پشت درِ کلاسی که داشتند از بچه‌ها آزمون می‌گرفتند؛ من و همسرم و مابقی پدر و مادرها.

تاریخ انتشار: 10:32 - دوشنبه 1402/11/2
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
دخترها بابایی‌اند

به گزارش اصفهان زیبا؛

ایستاده بودیم پشت درِ کلاسی که داشتند از بچه‌ها آزمون می‌گرفتند؛ من و همسرم و مابقی پدر و مادرها.
من ذکر می‌گفتم و امیر هم داشت با گوشی موبایلش بازی می‌کرد. چقدر گذشت؟ دقیقا یادم نیست!
نیم ساعت؟ سه ربع؟
خانم مدیر بالاخره درِ کلاس را باز کرد و با چهره گشاده گفت: «آزمونشون تموم شده! تشریف بیارید.»
دخترم به محض اینکه ما را دید، عین فنر از جایش پرید بالا و گفت: «خیلی آسون بود مامان. من همشو بلد بودم.»
خانم مدیر هم صحبت‌هایش را تصدیق کردند و من که داشت قند توی دلم آب می‌شد، یک نفس راحت کشیدم.
خانم مدیر از ما خواستند که به ردیف بنشینیم داخل دفتر مدرسه و بعد بچه‌ها بایستند جلوی ما. می‌گفت هنوز مرحله آخر باقی مانده!
دوباره هول برم داشت! یعنی حالا چه می‌شود؟!
«خب بچه‌ها، بگید ببینم خانواده شما چندنفری هستن؟ خونتون کجاست؟» و …
چندتا سؤال پشت سر هم از بچه‌ها پرسید که دخترم پاسخ همه را بلد بود؛ به جز دوسه نفر، بقیه بچه‌ها هم.
حرف‌هایش که تمام شد، گفت: «خب، بچه‌ها حالا برید پیش مامان و بابا و محکمِ محکم بغلشون کنید.»
همه بچه‌ها رفتند توی آغوش مادر‌هایشان به‌جز دختر من! خانم مدیر با لبخند ایستاد بالای سر دخترک و بعد از چشمکی به من، از دخترم پرسید: «بابا رو خیلی دوست داری، آره؟ چرا؟»
دخترم صورتش را از صورت پدرش جدا کرد و گفت: «اوووم هردوتاشون رو دوست دارم؛ ولی… مامانی ناراحت نشیا، بابامو یه‌دونه بیشتر! آخه بابام خیلی مهربونه. مامانم موهامو خیلی محکم شونه میزنه. تازه اجازه نمیده چیپس و پفک بخورم؛ ولی بابام خیلی موهامو آهسته شونه می‌کنه. تاااازه بعضی وقت‌ها هم بدون اینکه مامانم بفهمه، برام خوراکی میخره. فقط این یه رازه‌ها بین من و بابام.»
هر چهار نفرمان، به اضافه آدم‌های اطرافمان زدیم زیر خنده. دخترها بابایی اند؛ این را درست گفته‌اند.روز عشق دختربچه‌ها مبارک!

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

17 − 3 =