به گزارش اصفهان زیبا؛ مؤلف کتاب «درآمدی بر حکمت سینما» که راوی یکی از نشستهای جنبی چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در تالار سوره حوزه هنری بود، با بیان اینکه سینما در فرم نظری و عملی قابلمشاهده است، اظهار کرد: گاهی در هر پژوهش سینمایی تنها به تولید فیلم فکر میکنیم و به جوانبی که در ساخت فیلم تأثیر دارد بیتوجه هستیم.
هنر ساخت و تولید فیلم با تاریخ و نحوه تجدد در هر جامعه مرتبط است و در اغلب کشورها رشتهای برای هنر ساخت و تولید در دانشگاهها وجود دارد و هنگامی که دانشجویان وارد دانشگاه میشوند پژوهش هنری انجام میدهند.
ناظمی قرهباغ معتقد است در حال حاضر پس از اختلاط رشته علوم انسانی و هنر، هنر تضعیف و کمرنگ شده است. سینما مقوله شگفتی در عالم هنر است؛ اما در این خصوص برخی از صاحبنظران معتقدند سینما هنر نیست.
او با اشاره به اینکه از عرش تا فرش در زمینه سینما نظریه وجود دارد، تصریح کرد: برخی صاحبنظران سینما را بالاترین هنرها میدانند. عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: فلسفه سینما شاخهای جدا از تنه سینماست و در ذیل هنر قرار نمیگیرد.
به بیان این پژوهشگر حوزه فلسفه سینما، هنگامی که انسان در جستوجوی موضوعی است، بهدنبال کشف فلسفه آن موضوع است. او گفت: ارسطو در کتاب شاعری (بوطیقا) میگوید: شعر، هنر به باطنیترین معناست. سینماگران بزرگ از تخیل شاعرانه برخوردار هستند و به خلق شاعرانه نائل شدهاند.
برخی از سینماگران شاخص ایران ژن شاعرانه دارند و حتی اگر تکنیک و دانش نداشته باشند، میتوانند بهترینها را خلق میکنند. او اظهار کرد: سینمایی که فاقد توان خلق استعاره است، سینما نیست. ناظمی قرهباغ افزود: بهرهمندی از استعاره در تولید فیلم برای سینماگران، آنها را به خلق آثار جذابتری رهنمون میکند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی با بیان اینکه قرار نیست شخصیتهای درام منطبق بر شخصیت تاریخی در یک فیلم باشد، اظهار کرد: برای تولید یک فیلم تاریخی مسئله اصلی این نباشد که شخص اول فیلم چه کسی باشد؛ مسئله اصلی این است که چه فعلی را به تصویر بکشیم تا مخاطب جذب شود. درام به اخلاق گره خورده و متصل به آن است و باید به اخلاق و عمل متصل باشد.
هنوز اهمیت سبک ارسطویی برای فیلم مدنظر است
ناظمی قرهباغ در ادامه با اشاره به اینکه در حال حاضر هنوز اهمیت سبک ارسطویی برای فیلم مدنظر است، اظهار کرد: بین تفکر ارسطو در ارتباط با فیلم، رابطه معنایی وجود دارد. اگر بخواهیم سینما را با سبک ارسطویی بسنجیم، سه نوع معرفت با عنوان دانش زبان، دانش طبیعت و دانش اخلاق یا فلسفه اخلاق را به ما نشان میدهد.
او با اشاره به اینکه عدالت در عهد باستان بهعنوان مادر یا اشرف فضایل بوده است، خاطرنشان کرد: این نوع عدالت، فضیلت تمام و کمال است؛ به طوری که شامل همه فضایل میشود و فردی که دارای چنین فضیلتی است، آن را برای خود و دیگران اجرا میکند. در واقع ارسطو این عدالت را به معنای احترام و موافقت با قوانین میداند؛ بنابراین ناقض قانون ظالم و مراعاتکننده قانون عادل است.
مؤلف کتاب «درآمدی بر حکمت سینما» معتقد است: سینما در بین محصولات رسانهای یک ژن متفاوت دارد و آن، ژن هنری آن است. در سالهای اخیر ادبیات به سینما کمک کرد تا تبار هنری پیدا کند؛ تا جایی که تجربه سینمایی دهه 20 تا دهه 70 با سالهای اخیر بسیار متفاوت است و این تبار هنری، تبار حکمی دارد و اینجاست که مشاهده میشود بین حرکت از دانش به تولید و حرکت از حکمت به تولید چه تفاوتهایی وجود دارد.