نصرت اصفهانی تئاتر و سینما

خیلی‌هایمان نصرت‌اله وحدت را در رل همان پسر خوش‌قلب فقیر فیلم‌های دهه‌های 40 و 50 به یاد می‌آوریم. آن آدم صمیمی و بی‌ریا که در کار بازیگری هم بی‌نقاب بود. سال‌هاست نتوانسته‌ایم آثار وحدت را روی پرده سینما ببینیم و سینمای ایران نقدهای مختلفی به کار او و هم‌سلیقگانش داشته، اما این واقعیت را نمی‌توان نادیده گرفت که فیلم‌های نصرت اله وحدت تا سال‌ها در سینمای خانگی خانواده‌های ایرانی در حال اکران ماند. او بیش از 40 سال نه روی صحنه حضور داشت، نه روی پرده، اما بسیاری از نقش‌هایش برای نسلی در ایران پررنگ ماند و لبخند را در عصرهای کش‌دار و ساکت جمعه بر لب‌های مردمانش نشاند.

تاریخ انتشار: 22:50 - شنبه 1399/07/19
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه

وحدت در بیش از 40 فیلم حضور پیدا کرد که در بسیاری از آن‌ها در کسوت بازیگر و کارگردان حضور داشت و می‌توان او را یکی از پرکارترین و محبوب‌ترین بازیگران قبل از انقلاب ایران دانست. البته که خاستگاه این بازیگر اصفهانی پرکار سینما که 15 مهرماه 99 در سن 95 سالگی درگذشت، تئاتر بود. او را از دریچه نگاه ژاله رجایی، هوشنگ حریرچیان و ناصر کوشان از فعالان تئاتر اصفهان مرور می‌کنیم.

بازیگر بی‌نقاب

ژاله رجایی از نخستین بازیگران زن تئاتر اصفهان و دختر علی‌محمد رجایی و خواهرزن نصرت اله وحدت که داغ خواهرش فروغ رجایی و نصرت‌اله وحدت همچنان بر سینه‌اش سنگینی می‌کند،  می‌گوید: «وحدت بعد از فوت فروغ دیگر نتوانست از جایش تکان بخورد. این چند ماه آخر بعد از او حالش خیلی بد بود. دیگر نه تئاتر و سینما را داشت نه فروغ را.» رجایی شخصیت کاری وحدت را که به نظر او خیلی نزدیک به شخصیت خصوصی‌اش بوده، این‌طور توصیف می‌کند: «یکی از ویژگی‌های مهم او احترام به نظر کارگردان‌هایی بود که با آن‌ها چه در تئاتر چه سینما کار می‌کرد. ازنظر اخلاقی هم با تمام همکارانش رابطه دوستانه‌ای داشت و شخصیت‌هایی را بازی می‌کرد که واقعا به آن‌ها اعتقاد داشت. شخصیتی بسیار جوانمرد داشت و هر کاری از دستش برمی‌آمد برای هرکس انجام می‌داد. اصلا با همه دوست و رفیق بود و حتی اگر فیلمی یا کاری را دوست نداشت چیزی نمی‌گفت که کسی را ناراحت کند؛ واقعا مردم‌دار بود.» به عقیده او، دلیل مهاجرت دائمی وحدت از اصفهان به تهران و ادامه کارش در آنجا به‌جز عشق به سینما و آماده بودن فضای کار در آنجا شاید بی‌رقیب‌بودنش در تهران هم بوده است. زیرا در اصفهان باوجود دوستی سالیان و دیرینه‌ای که با رضا ارحام‌صدر داشت و بعدها هم ادامه پیدا کرد، به‌هرحال او رقیبی جدی برایش محسوب می‌شد، اما وحدت در تهران بی‌رقیب بود.
ژاله رجایی اما روزگار نصرت‌اله وحدت را در سال‌های دوری از صحنه و پرده این‌طور توصیف می‌کند:‌ «زمانی که دیگر نتوانست بازی کند شوک خیلی بزرگی به او وارد شد که از تاب و تحملش خارج بود. انگار از آن زمان کم‌کم درون‌گرا شد. خیلی وقت‌ها یک‌گوشه تنها می‌نشست و دیگر آن وحدت همیشه شوخ‌وشنگ و سرخوش نبود. در آرزوی کار تئاتر و سینما همین‌طور ساکت و آرام روزگار گذراند. آن‌قدر هم مغرور بود که حاضر نمی‌شد برای هیچ و کاری‌نکرده از کسی عذرخواهی کند و تن به هر چیزی بدهد. سال‌های آخر عمرش به نوشتن چند نمایشنامه و خاطراتش در حسرت صحنه گذشت.»

وحدت از مردم می‌گرفت و به مردم می‌داد!

هوشنگ حریرچیان، بازیگر قدیمی و شناخته‌شده اصفهان، یکی از مــهــم‌تــریــن خــصوصیــات وحدت را خودمختاربودن، چندبعدی و هــمه‌فــن‌حریــف‌بــودنــش می‌داند: «آن‌قدر توانمند بود که همه کارها را خودش انجام می‌داد. به همین خاطر بیشتر طرح‌های فیلم‌ها را خودش داد. خودش بازی و کارگردانی هم می‌کرد، چون روی پای خودش می‌ایستاد و زیر بار منت کسی نمی‌رفت. حتی اگر متنی را خودش ننوشته بود دیالوگ‌ها و موقعیت‌هایش را تغییر می‌داد و به بهترین شکل درمی‌آورد.»
حریرچیان در پاسخ به این پرسش که کدام نقش وحدت را بیشتر دوست دارد می‌خندد و می‌گوید:‌ «وحدت خیلی نقش بازی کرد و من همه آن نقش‌هایش را دوست دارم، چون به نظرم همه‌شان از دلش برآمده بودند و ماندگار و محبوب‌اند. دلیل این‌همه محبوبیتش هم فقط یک‌چیز بود: از زبان مردم می‌گرفت و به مردم می‌داد. همه دوستش داشتند. من هم خیلی دوستش داشتم.» او معتقد است تکه‌ها، لحظه‌ها و ریزه‌کاری‌های شخصیت وحدت که آن سال‌ها به خاطر سبزگی پوستش کاکا هم صدایش می‌زده‌اند، مخصوص خودش بوده و کسی مثل او نمی‌توانسته نقشش را اجرا کند.
حریرچیان این ادعا را که وحدت تا مرز ستاره شدن رفته و ستاره نشده است هم رد می‌کند: «وحدت در کار خودش بی‌نظیر بود و به نظر من چه در تئاتر و چه در سینما یگانه بود.»

از تارزان‌بازی کنار زاینده‌رود تا بنای استودیو نقش‌جهان در تهران

ناصر کوشان، نویسنده و کارگردان تئاتر و نویسنده کتاب تاریخ تئاتر اصفهان، حضور وحدت در دنیای تئاتر و سینما را این‌طور مرور می‌کند: «وحدت متولد 1304 در محله چهارسوق شیرازی‌های اصفهان بود و پیوندش با تئاتر به‌صورت تقلیدی در نوجوانی با دیدن سینمای صامت در سینما مایاک و ایرانِ اصفهان آغاز شد که هنوز تماشاخانه‌ها به شکل امروزی شناخته‌نشده و نمایش‌های بقال‌بازی و تخت حوضی آن‌هم بیشتر در عروسی‌ها یا جاهای خاصی رایج بود.» رضا ارحام صدر و نصرت‌اله وحدت و بعدها عیوقی که دانش‌آموز بودند با دیدن فیلم‌های آن زمان سینما مثل باستر کیتون و چارلی چاپلین و تارزان و خصوصا لورل و هاردی در بیشه‌های کنار زاینده‌رود نقش‌ها را برای خودشان بازی می‌کردند و به‌اصطلاح ادایشان را درمی‌آوردند. آن‌قدر به تئاتر علاقه داشتند که به تماشای تئاتر ارامنه در جلفا هم که زبانش را متوجه نمی‌شدند می‌رفتند تا اینکه یک روز در گشت و گذارشان در چهارباغ اصفهان در ورودی باشگاه المپ متوجه آگهی «هنرپیشه می‌پذیریم» می‌شوند و می‌بینند عده‌ای برای انجام کار تئاتر آنجا حضور دارند و ناصر فرهمند، بنیان‌گذار تئاتر اصفهان، مشغول فعالیت است و هنرجوی تازه هم پیدا کند.
به نقل اخبار و اسناد و گفته‌های کوشان، «خلیفه یک‌روزه» اولین تئاتر نصرت‌اله وحدت بوده که توسط فرهمند در تئاتر المپ اصفهان اجرا می‌شود و او به همراه رضا ارحام‌صدر در آن حضور می‌یابد. حدود دو سالی انجام کار نمایش در تئاتر المپ ادامه پیدا می‌کند و بعدا در تئاتر اصفهان و با سرمایه‌گذاری علی صدری در تئاتر سپاهان فعالیتش اوج می‌گیرد که با آمدن علی‌محمد رجایی و سه دختر بازیگرش از کرمان و اضافه‌شدن بازیگران زن به تئاترشان این تئاتر بیشتر مورداستقبال قرار می‌گیرد و نصرت‌اله وحدت روی صحنه عاشق فروغ رجایی می‌شود و با او ازدواج می‌کند.
کم‌کم نمایش‌های موفق آن‌ها مثل «جاده زرین سمرقند» به اجرا در تهران هم می‌رسد و مورداستقبال قرار می‌گیرد و از همین‌جا وحدت برای همیشه در تهران ماندگار می‌شود و به جهت علاقه‌اش، استودیو «نقش‌جهان» را در خیابان جامی تهران بناکرده و آثار سینمایی مختلفی را آنجا تولید می‌کند. نکته جالب اینکه بسیاری از کارهای یک فیلم را هم همان‌جا انجام می‌دهد و کاملا جذب سینما می‌شود. کوشان دلیل اصلی جذب وحدت به دنیای سینما و دورشدنش از تئاتر برخلاف ارحام را نوع بازی و کاراکتر خودش می‌داند که بسیار آرام و خونسرد با تکه‌پرانی‌های خاص خود بوده، برخلاف ارحام که پرهیجان بداهه اجرا می‌کرده است و به نظر او ادامه کار وحدت در سینما تصمیم درستی بوده است؛ همان‌طور که آثارش در سینما بسیار مورد استقبال مخاطب عام قرار می‌گیرد و یکی از محبوب‌ترین بازیگران آن سال‌ها می‌شود. چیزی که به عقیده کوشان از شخصیت خود وحدت می‌آید: «او سعی می‌کرد در سینما اهل صمیمت و اخلاق باشد و این خصیصه را در کار خود نشان دهد. معمولا شخصیتی که بازی می‌کرد از طبقه پایین بود و تمام تلاشش این بود ‌که زبان مردمش باشد. سینمای وحدت هنری و درجه‌یک نبود؛ ولی مردم واقعا دوستش داشتند. گرچه نتوانست بعد از انقلاب در سینما فعالیت کند، اما تا پایان به سینما و مردمش عشق ‌ورزید. او همیشه آرزوی فعالیت دوباره در صحنه تئاتر و حتی مرگ روی صحنه را داشت؛ هرچند نگذاشتند و ناکام و حسرت‌به‌دل ماند!»

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط