از پلیدی و زشتی این اقدامات و کوتاهیها و سهلانگاریهای دستگاه گردشگری و محیطزیست کشور و سایر دستگاههای مرتبط همچون: اوقاف، شهرداریها و … که بگذریم، نبود آموزش و فرهنگسازی در مواجهه عموم مردم با مقولات مهمی چون فرهنگ، تاریخ، تمدن و طبیعت بسیار قابل تأمل است. نبود آموزش عمومی و همگانی برای موضوعهای گردشگری، اهمیت ندادن به حفظ آثار تاریخی و طبیعی بر اثر بیاطلاعی و کمسوادی مسئولان و مردم، شعارزدگی به جای اقدامات مهم و زیربنایی، داشتن متولیان گوناگون و تعدد مراکز مدیریتی و تصمیمگیری باعث شده اساسیترین رکن هر نوع توسعه که همانا توسعه آموزشی، فرهنگی و اجتماعی است، هیچگاه جدی تلقی نشود و جز در مواردی بسیار اندک شاهد هیچگونه آموزش و اطلاعدهی در موضوعهای این چنینی نباشیم. درحالیکه طبق تمامی اسناد بالادستی داخلی و همچنین شعار سال سازمان جهانی گردشگری، به توسعه پایدار گردشگری در تمامی وجوه آن تأکید شده، اما کوچکترین اشارهای به آموزش و فرهنگسازی اصول و مبانی گردشگری نشده است!بهخصوص در کشور ما که هیچگونه زیرساخت آموزشی و فنی برای این امر پیشبینی نشده است.در صداوسیما که دانشگاهی بزرگ و عمومی تلقی میشود، هیچ اثری از اخبار میراثفرهنگی یا موارد خاص محیطزیست وجود ندارد! طبیعتا آموزشی هم در کار نخواهد بود. در مدارس و دانشگاهها هم وضع به همین منوال است. دستگاهها و نهادها هم هیچگاه به این حوزه ورود نکردهاند؛ما ماندهایم و هویتی مخدوش و آسیبدیده که مدام بخشی از آن تاراج و غارت میشود و فریادرسی به کمک نمیآید؛ ولی تنها سلاح و ابزار برای مقابله با این دژخیم، آموزش و فرهنگسازی است.حالا که آثار و مواریث تاریخی و طبیعی ما به حال خود رها شدهاند تا نابود شوند، بر ماست که گرد هم بیاییم و با کمک و همفکری دوستداران و دلسوزان راستین کشور عزیزمان از چپاول و نابودی آثار و گنجینههای مادی و معنوی خود با ابزار خرد و اندیشه و آگاهی پاسبانی کنیم.