یکی از معروفترین مؤسسات نظرسنجی در کشور «ایسپا» نام دارد. بر اساس نظرسنجی ایسپا، از شهریور ۱۳۹۹ تا ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ درمجموع، ۱۱ موج نظرسنجی انتخاباتی با جامعه آماری افراد بالای ۱۸ سال در کل کشور اجرا شد (هشت موج به شیوه مصاحبه تلفنی با اندازه نمونه تقریبی ۱۵۰۰ نفر و سه موج به شیوه مصاحبه حضوری در میادین و معابر با اندازه نمونه ۵۱۰۰ نفر). آخرین برآورد از مشارکت شهروندان در انتخابات ریاستجمهوری بعد از برگزاری سومین مناظره ۴۲درصد محاسبه شده است. این نظرسنجی که مرتبط با انتخابات ریاستجمهوری بوده است، با جامعه آماری افراد بالای ۱۸ سال کل کشور (شهر و روستا) و اندازه نمونه ۵۰۹۴ نفر از طریق مصاحبه حضوری در میادین و معابر شهرها و روستاها در تاریخ ۲۳ و ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ اجرا شده است. درنتیجه این نظرسنجی 42 درصد پاسخدهندگان خواهان مشارکت در انتخابات بودهاند. از سوی دیگر، جمال عرف، معاون سیاسی وزیر کشور، در نشست خبری خود که در روز 24 خرداد برگزار شد، درباره میزان مشارکت در انتخابات گفت: «بخشی از نظرسنجیها در فضای مجازی در اختیار همه است؛ البته فاصله 10درصدی در نظرسنجیها وجود دارد و شاهد اختلافی بین ۳۷ تا ۴۷درصدی هستیم. از دستگاههای نظرسنجی دعوت کرده و درباره این اختلاف سؤال کردهایم.» دکتر امانالله قرائیمقدم، محقق و جامعهشناس، در گفتوگو با «اصفهانزیبا» به سابقه نظرسنجی در ایران اشاره کرد؛ همچنین از عواملی گفت که میتوانند بر نتیجه افکارسنجیها اثرگذار باشند. مشروح گفتوگو را میخوانید.
سابقه نظرسنجی در ایران به چه زمانی و چه نهادی برمیگردد؟
مسئله نظرسنجی و سابقه آن به موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران برمیگردد که ساختمان آن در پشت مجلس شورای اسلامی قرار داشت. البته این موسسه در آن زمان از روشهای خیلی ابتدایی استفاده میکرد. بد نیست اشارهکنم که قدیمیترین دستگاه نظرسنجی دنیا، موسسه «گالوپ» در آمریکاست که نظرسنجیهایش بر اساس دادههای علمی و روایی است؛ به همین علت اعتبار دارد و میتواند در همهجا موردبررسی قرار گیرد. در ایران اولینبار موسسه تحقیقات اجتماعی و بعد دستگاههایی مانند برنامهوبودجه و گاهی هم مجلس اقدام به نظرسنجی کردند. بهطورکلی نظرسنجیهایی که در ایران انجام میشد و الان نیز میشود خیلی مبنای علمی ندارد. به نظرسنجی میتوان اعتماد کرد که پاسخدهندگان آن احساس آزادی کنند و اعتماد داشته باشند که نظرات آنها موردتوجه قرار میگیرد؛ یعنی بدانند که هر نظری ارائه میکنند در دادهها مورداستفاده قرار میگیرد و حرفشان تأثیر دارد. در جامعه ما به دلیل فضای اجتماعی که حاکم است، ممکن است مردم به پرسشگران نظرسنجیها اعتماد نکنند و آنچه را به آن معتقدند، بر زبان نیاورند. من در مجلس و در سالهای مابین 55 تا 57 روی طرح نخبگان سیاسی کشور به همراه آقای دکتر نظامی و چند تن دیگر کار میکردیم و همواره همه بااحتیاط در این خصوص حرف میزدند؛ مثلا اگر از شما درباره یک چهره سیاسی سؤال کنند، ممکن است نظر واقعی خود را بیان نکنید؛ چون مردم همیشه مراقب هستند که حرفشان بعدا برایشان موجب گرفتاری نشود؛ درنتیجه در کشورهایی مثل ما نظرسنجیها معتبر نیست و سنجش افکار عمومی روایی نیستند. محافظهکاری، بیان اطلاعات خلاف واقع، ناآشنایی با روند نظرسنجیهای مختلف و… میتوانند نتایج نظرسنجیها را تحتتأثیر مستقیم قرار دهند.
با توجه به نکاتی که گفته شد ،به نظر شما تا چه میزان نظرسنجیها قابلاتکا هستند؟ آیا باید کلا نتایج حاصل از آنها را نادیده بگیریم؟
به نظر من خیلیخیلی کم میتوان به نظرسنجیها اعتماد کرد. امروز در کشور خودمان شاهد نظرسنجیهایی درباره کاندیداهای ریاستجمهوری هستیم که بر مبنای این نظرسنجیها بعضی از کاندیداها درصدشان 1 و 2 و 0 و 6 است که این ارقام دقیق نیست. موسسه گالوپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با دسته پاسخدهندگان روبهرو بود: یک دسته که میگویند بله، رأی میدهیم؛ یک دسته که میگویند نه و یک دسته که میگویند نمیدانیم؛ یعنی آرای خاکستری که قطعیت را در نظرسنجی تعیین میکنند. مثلا تلویزیون وقتی از کسی میپرسد رأی میدهید یا خیر؟ عمدتا میگویند: «نمیدانم». اگر روی این افراد تحقیق شود، معمولا از دسته افرادی هستند که از شیوه تلقین وجهه استفاده میکنند. در این شیوه آن دسته از افرادی که هنوز تکلیفشان با رأی دادن یا رأی ندادن مشخص نشده به نظرات شخصیتهای معروف و برجستهای که دارای محبوبیت هستند مثل ورزشکاران و هنرمندان مراجعه میکنند تا ببینند شخصیتهای محبوبشان چه دیدگاهی دارند. مثالی که عنوان شد تنها یک عامل بود که بر رأی خاکستری جامعه تأثیر میگذارد؛ اما در ایران به دلیل برخی شرایط شاید افرادی که در نظرسنجیها شرکت میکنند، نظرشان را کامل بیان نکنند. من معتقدم آن دسته از افرادی که عقیدهشان مبتنی بر عقل، منطق و مطالعه باشد، همچنین تحت تأثیر جو حاکم بر جامعه نباشند و به قول ماکس وبر به «مشروعیت عقلانی و منطقی» یک کاندیدای ریاستجمهوری نظر داشته باشند، خیلی کم است. به نظر من، این نظرسنجیها دقیق نیست. البته همه میدانند که این چند نفر در ریاستجمهوری چقدر محبوبیت دارند.
ما شاهد تفاوت آمار ارائهشده از سوی برخی مؤسسات نظرسنجی مانند ایسپا و آمار وزارت کشور در انتخابات ریاستجمهوری هستیم. آیا این تفاوت آماری امری طبیعی است؟
بله،قطعا تفاوت وجود دارد؛ حتی موسسه گالوپ هم در برخی نظرسنجیهایش اشتباه کرده است؛ مثلا درباره انتخابات ریاستجمهوری زمان جورج بوش، این موسسه پیشبینی اشتباه انجام داد؛ برای اینکه دادهها بهوسیله آمارشناسان، محققان و پژوهشگران شکل نگرفته بود. من بهعنوان کسی که سالها در مؤسسات متعدد مرتبط با این موضوع حضورداشتهام و تحقیقات انجام دادهام هرگز نمیتوانم ادعا کنم که میتوانم یک نظرسنجی بیعیب و نقص طراحی کنم. به همین دلیل چون مبنای علمی این نظرسنجیها ضعیف است و گاهی اصلا مبنای دقیقی ندارد و مبتنی بر تجزیهوتحلیل دقیق آماری نیست و پاسخدهندگان رنگ عوض میکنند و تغییرذهنیت میدهند، چندان نمیتوان به نظرسنجیها اعتماد کرد. در همین شهر اصفهان اگر از گروهی سؤالی را بپرسند و در زمان دیگری، گروه دیگری همان سؤال را از آن افراد بپرسند، نظرات متفاوت میشود.
نظرسنجی با انسانها سروکار دارد و عقاید یک انسان مدام در معرض تغییر و تحول قرار دارد؛ بنابراین کاری که وزارت کشور انجام میدهد با کاری که جای دیگر انجام میشود، متفاوت است. به همین دلیل که عرض کردم نمیشود چندان به نظرسنجیها اتکا کرد. نظرسنجیهای ما سیاستزده است؛ مثلا نظرات مسئولان بیشتر جدی گرفته میشود. به دلایل متعدد عرض میکنم که این نظرسنجیها به دلیل نداشتن مبنای علمی و میزان پایین آگاهی پاسخدهندگان دقیق نیستند و نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
مؤسسات نظرسنجی که در کشور فعال هستند، چگونه میتوانند به سطح استانداردهای جهانی نزدیک شوند؟
اگر ما میخواهیم درزمینه افکارسنجی که از ویژگیهای یک جامعه توسعهیافته و دموکرات است، پیشرفت کنیم باید بتوانیم با سازمان یا موسسهای مانند گالوپ یا مؤسسات آلمانی و فرانسوی تعامل و همفکری داشته باشیم. اگر شرایطی فراهم شود که متخصصان علوم اجتماعی و آماری ما بتوانند در این مؤسسات کار کنند و تجربه به دست بیاورند، منجر به طراحی دقیقتر نظرسنجیها میشود.