«مِکْیالُ الْمَکارِم فِی فَوائِد الدُّعاء لِلْقائِمِ»، کتابی ارزنده، ابتکاری و مهم است. مؤلف بسیاری از مطالب مربوط به عقیده مهدویت و موضوع حضرت حجت (عج) را با عنوان «میزان نیکیها؛ درباره فواید دعا برای حضرت قائم» موردبررسی قرار داده است.
کتاب در اصل به زبان عربی نگارش شده و مـحقق مـحترم، آقـای سید مهدی حائری قزوینی، آن را به فارسی ترجمه کرده و در دو مجلد بـا 625 صـفحه، در 1379 شمسی برابر شعبان 1421قمری از چاپ خارج شده و در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
این اثر آیینه صاف خوشذوقی و طبع روان مؤلف و استادان گرامی او و نیز نمونهای از تحقیقهای علمی صحیحی است که در آن زمان در حوزه علمیه اصفهان رواج داشته است؛ یعنی اوایل همین قرنی که اواخر آن را میگذرانیم. این کتاب مشتمل بر بحثهای مختلف و بسیار بااهمیت در زمینههای حدیث، فقه، کلام، رجال و حتی فلسفه و ادبیات، با اسلوب بدیع و سبک جالب، همراه با نتیجهگیریهای مهم در باب شناخت حضرت ولیعصر(عج) است.
این کتاب ارزشمند دارای هشت بخش مـهم اسـت کـه در آن مؤلف ژرفاندیش با استناد به آیات و روایات متعدد، موضوعهای بسیار اساسی و سرنوشتسازی را که اغـلب جـنبه کـاربردی دارد و مورد ابتلای شیعیان و مسلمانان است، مورد کاوش و دقتنظر و تأکید قرار داده است.
مؤلف مقدمه کتاب را اینگونه آغاز میکند: «مهمترین و واجبترین امور ازنظر عقل و شرع عبارت است از: اداکردن حق کسی که برعهده تو حقی داشته و نیز پاداشدادن به کسی که به تو احسانی کرده باشد و بدون تردید کسی که از تمام مردم حقش بر گردن ما افزونتر است و از همه بیشتر و بهتر احسانش شامل حال ما میشود و نعمتها و منتها بر ما دارد و هم آنکسی که خداوند معرفتش را متمم دین ما و باور به او را مکمل یقین ما و انتظار فرجش را بهترین اعمال ما قرار داده است؛ کسی است که دیدارش نهایت آرزوی ماست؛ یعنی صاحب زمان و پرچمدار عدل و احسان و پاککننده آثار کفر و طغیان؛ که به متابعت و پیروی از او امر شدهایم.
در بـخش اول بـه موضوع وجوب شناخت امام زمان(عج) از دیدگاه عقل و نقل پرداخته میشود. بخش دوم کتاب بـه اثـبات وجود حضرت حجت(عج) اخـتصاص دارد که خود شامل سه فصل جداگانه میشود و هرکدام بـا اسـتناد به آیات و روایات و معجزات و کرامات، ابحاث گرانسنگی را تقدیم حضور خوانندگان میکند.
بخش سوم در بیان پارهای از حقوق و توجههای آن حضرت بر شیعیان است که بهصورت مختصر و مفید ارائه شده است.
بخش چهارم که از بخشهای مهم و مفصل کتاب بهشمار میآید، به توضیح درجات و ویژگیهای آن حـضرت اختصاص دارد که سبب دعای ما شیعیان به آن امام غایب میشود. جالب اینکه این درجات و خصوصیات به طرز ابـتکاری و به ترتیب حروف الفبا تنظیم و از حرف الف آغازشده و در حرفی پایان پذیرفته است؛ مثلا در حرف «شین» موضوعهایی از قبیل: شجاعت، شفاعت، شهادت و شرافت آن حضرت و در حرف «غین» غیبت، غربت آن حضرت و غـلبه و پیـروزی و غنا و بینیازی مؤمنان به برکت ظهور آن حضرت با استناد به آیات و روایات، موردبحث و بررسی قرارگرفته است.
بخش پنجم نیز که از فصول مفصل کتاب بهشمار میآید، بـه ثمرات و پیامدهای گوارای دعا برای فرج حضرتحجت(عج) اختصاص یافته است و مؤلف محقق در ایـن بخش نیز با استناد بـه آیات و روایات، بحثهای جذاب و جـالبی را برای خوانندگان ارائه میدهد و بدین ترتیب، جلد اول کتاب مکیالالمکارم به پایان میرسد.
جلد دوم کتاب با بخش ششم آغـاز مـیشود. در این بخش، مؤلف کتاب با تـحقیق فراگیر خود که از مـیان آیـات و روایات استخراج کرده، به پنـجاه زمـان و هشت مکان مشخص اشاره میکند که دعا برای آن حضرت در این زمانها و مـکانها موردعنایت و تأکید قرار گرفته اسـت؛ ازجمله زمـانها: بعد از نمازهای واجـب، در حـال سجده، روز پنجشنبه، شب جـمعه، در خـطبه نماز جمعه، شب و روز نیمه شعبان، هنگام غم و اندوه، بعد از ذکر مصیبت امامحسین(ع)، روز غـدیر، روز عـرفه، روز عاشورا، روز عید نوروز، روز دحوالارض و… و ازجمله مکانها: مسجدالحرام، عـرفات، سرداب، حـرم سیدالشهدا، حرم امیرمؤمنان و سایر ائمه اطهار است.
بخش هفتم، به چگونگی دعا برای تعجیل ظهور اماممهدی(عـج) اختصاص دارد.
این بخش از سه مقصد تشکیل یافته است. در مقصد اول، مؤلف کتاب در ضمن بیست تذکر، به آداب کلی دعا میپردازد؛ آنگاه در مقصد دوم با مطرحکردن بیست تذکر دیگر، به چگونگی دعا برای تـعجیل بهصورت آشکار یا به کنایه بسنده میکند و درنهایت در مـقصد سـوم، دعاهایی را که در این مورد از جانب امامان معصوم نقل شده است (با توضیح و دفع اشکال از بعضی از آنها) موردبحث و بررسی قرار میدهد.
بخش هشتم که آخرین بخش و شاید مهمترین بخش کتاب است، در تبیین وظـایف و تکالیف بندگان، بهخصوص شیعیان و مسلمانان در برابر ساحت مقدس حضرت حجت، امام مهدی(عج) است.
مؤلف با استناد به آیات و روایات متعدد که حکایت از اشراف و تبحر او بـه کـتب روایی و حدیثی دارد، تعداد هشتاد وظیفه را مورددقت و تأمل قرار داده است که ازجمله آنها میتوان به موضوعهایی مانند شناخت صفات و آداب و خصوصیات امام و آراستهساختن خود به این صفات و آداب، رعایت ادب درباره ایشان، انتظار فرج، اظهار اشتیاق بـه دیـدار، درخواست معرفت آن حضرت، هدیه نماز مخصوص، اهتمام به یاری آن حضرت، صلهدادن برای امام، خشوع در هنگام یادآوری، تهذیب نفس، تأسی به اخلاق و اعـمال امـام، حفظ زبان از اغیار، تکذیب مـدعیان نـیابت خاصه و… در آن اشاره کرد.
یکی از احادیث صحیحی که از اصول کافی از فضیلبنیسار در اهمیت شناخت امام زمان میآورد، چنین است که فضیل گفت: «از حضرت امامصادق(ع) درباره فرموده خدای تبارکوتعالی «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِامَامِهِمْ» روزی که هر مردمی را به امامشان فرامیخوانیم. پرسیدم، فرمود: ای فضیل، امام خود را بشناس که اگر امامت را شناختی، پیشترشدن یا بهتأخیرافتادن این امر (دولت و حکومت آل محمد علیهمالسلام) بر تو زیان نرساند، و هر کس امام خود را بشناسد سپس پیش از آنکه صاحب این امر قیام کند، بمیرد، بهمنزله آن است که در ارتش آن حضرت نشسته باشد؛ نه بلکه بهمنزله کسی است که زیر پرچمش نشسته باشد.»
سپس مؤلف چنین ادامه میدهد: «بدون تردید مقصود از شناختی که امامانِ ما تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امر فرمودهاند، مقصود شناختن آن حضرت است؛ آنچنان که هست، بهگونهای که سبب سالمماندنمان از شبهههای ملحدان شده و مایه نجاتمان از گمراهساختن مفتریان گمراهکننده شود و چنین شناختنی جز به دو امر حاصل نمیشود: یکی، شناختن شخص امام(ع) به نام و نسب؛ دوم،شناخت صفات و ویژگیهای او و بهدستآوردن این دو شناخت از اهم واجبات است. »
این کتاب گرانسنگ در نوع خود کمنظیر است و از ابتکار عمل و نوآوری مؤلف حکایت دارد؛ به همین سبب مورد استقبال رجال علمی، پژوهـشگران و عموم مردم قرار گرفته است.
در انتهای کتاب بنابر نوشته آقای سید محمد موسوی اصفهانی، فرزند مؤلف، مرحوم مؤلف در آخر عمر شریف خویش، قصد داشت خاتمهای بر این کتاب اضافه کند؛ ولی با کمال تأسف اجل مـهلت نـداد و او در ماه رجب 1348ق برای زیارت عتبات عالیات عازم عراق شد و ماه شعبان به اصفهان بازگشت.
بیدرنگ کسالت بر وی عارض شد و در بستر بیماری افتاد؛ تا اینکه در 25 رمضان همان سال چشم از جهان فـروبست و در قـبرستان تختفولاد اصفهان جنب مقبره پدر اندیشمندش آرام گرفت.