به گزارش اصفهان زیبا؛ متعاقب تشکیل جلسات متعدد برای مرحله دوم بازنگری طرح جامع شهر اصفهان و تدوین این طرح با رویکرد نوین، این سؤال اساسی مطرح میشود که توسعه شهر اصفهان در چه شرایطی قرار دارد و به کدام سمتوسو در حال حرکت است.
افزایش جمعیت شهر اصفهان و نقصان و کمبود بسیاری از خدمات زیربنایی در شهر و حتی فرسودگی بسیاری از زیرساختها، این مهم را به ذهن متبادر میکند که اصفهان دیگر گنجایش توسعه بیشتر را ندارد. از طرف دیگر توسعه فعلی نیز با مشکلاتی از جمله تخریب بافت و محورهای تاریخی همراه بوده و بسیاری از پهنههای تاریخی را با رکود مواجه کرده است. برای بررسی این مشکلات و مسائل، با جواد کرباسی، رئیس اداره طرحهای جامع و تفصیلی معاونت شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان گفتوگو کردهایم که مسئولیت مستقیمی در تهیه و اجرای طرحهای جامع و تفصیلی برای شهر اصفهان دارد.
شهر اصفهان در دوران قبل براساس چه الگویی شکل گرفت؟
یک موضوع رشد داریم و یک موضوع توسعه. اگر به دورههای قبلی شهر اصفهان یعنی زمان هخامنشیان و ساسانیان نگاه کنیم، میبینیم معمولا بخشی که در اختیار حاکمیت بوده، دارای طراحی بوده است؛ بهعبارتدیگر بر اساس برنامه و طراحی آن، بخشهای شهر ایجاد میشد. این نوع از شکلگرفتن شهر، پایه توسعه است. اما رشد چیست؟ چیزی است که بدون برنامه و بهصورت خودجوش و عموما هم به وسیله مردم ایجاد میشود. بهعبارتدیگر جمعیتی حاضر میشوند و نیازهای خودشان را بدون برنامه تأمین میکنند؛ بنابراین دو مقوله رشد و توسعه را باید در ابتدا از هم جدا و این را مشخص کرد که کجا در اصفهان با برنامه، توسعه پیدا کرده و کجا در اصفهان رشد پیدا کرده است.
در دوره سلجوقیان هسته اولیه شهری اصفهان شکل میگیرد. در این دوره بخشهایی که با برنامه ساخته شده، میدان کهنه و مسجد جامع و ساختوسازهای حکومتی اطراف آن بوده و حاشیه این ساختوسازها و بناها شامل تقسیمات بعدی میشده که معمولا بدون برنامه و بهصورت ارگانیک و خودجوش شکل گرفتند.
در عصر صفویه شهر تبدیل به کلانشهر شد و بنابر آنچه در تاریخ است و سفرنامهنویسان هم نوشتهاند، جمعیت شهر از یک میلیون نفر هم فراتر رفت. در این دوره شهر به سمت رودخانه سوق پیدا میکند و هسته اصلی آن هم ارگ صفوی بود که میدان نقشجهان و تأسیسات حکومتی اطراف آن مثل عالی قاپو و کاخ چهلستون را هم شامل میشود. همچنین محله عباسآباد از بخشها و محدودههای مسکونی بافت آن دوران است که تاکنون باقیمانده است. اما بقیه بافتها تابع شرایط رشد تغییر کرده و بهصورت خودجوش شکل گرفتهاند.
توسعه شهر اصفهان در دوره جدید بر اساس چه روندی شکل گرفت؟
به طور کلی آن چیزی که ما از مفهوم توسعه میفهمیم چیزی است که از دوره پهلوی به ایران وارد و قوانینی نوشته میشود که بر اساس آن رشد و توسعه شهر نظم پیدا میکند. در این دوران برنامههای توسعه هفتساله تدوین میشود و بعد در دوران جمهوری اسلامی این قوانین، به قوانین پنجساله تبدیل میشود.
در دهه 40 طرحهای توسعه شهری وارد ایران شد و طرحهای جامع و تفصیلی نیز بر مبنای آن تدوین شد و هنوز هم بر همان مبنا در حال تدوین است. البته تغییری در جزئیات طرحها ایجاد شده ولی کلیت طرح و برنامه، در همان قالب طرحهای جامع و تفصیلی است که توسعه شهر را هدایت میکند. در حال حاضر هم شهر اصفهان در حال تدوین طرح جامع سوم است.
در ابتدا که طرح توسعه وارد ایران شد، سیاستگذاران وقت برای شهر اصفهان طرح جامع ارگانیک تدوین کردند؛ بعد از آن طرح جامعی در سال 1367 نوشته شد که در حال حاضر دوره آن تمام شده است. طرح جامعی که اکنون در دست اقدام و تدوین است، مبتنی بر مصوبه مرداد 1400 شورای عالی شهرسازی و معماری است که در آن ذکر شده طرح جامع باید با رویکرد نوین تهیه شود.
وجه تمایز اصفهان در توسعه، بافت تاریخی آن است
در طرح جامعی که برای اصفهان در حال تدوین است، چه تفاوتی بین توسعه اصفهان با سایر کلانشهرها در نظر گرفته شده است؟
ظرفیتی که برای اصفهان وجود دارد، تقریبا مشابه با بقیه شهرهاست. تفاوت عمدهای که ممکن است طرح جامع اصفهان با طرح جامع کلانشهرهای دیگر مثل تهران داشته باشد، بیشتر مربوط به بافت تاریخی موجود در اصفهان است و سلسله نظاماتی را به طرح دیکته میکند که باید اصول و ضوابط آن با این شرایط همخوانی داشته باشد؛ مثلا بافت تاریخی روی شکلگیری توسعه اطراف این بافت یا داخل بافت اثرگذار است. بافت تاریخی اصفهان هم نزدیک به دوهزار هکتار است که هم شامل عناصر تاریخی است و هم محورهای تاریخی و بعضی از بناهای تاریخی که مجموعه آنها ساختار و سازماندهی فضایی شهر را شکل میدهد. این ساختار بر اساس محور رودخانه زایندهرود و محور چهارباغ شکل گرفته و بقیه سازمان فضایی نیز بر اساس این ساختار ایجاد شده است.
چه رویکردی در توسعه شهر اصفهان برای حفظ بافت تاریخی لحاظ شده است؟
در بافت تاریخی ضوابط میراثفرهنگی حاکم است و در این محدوده، ضوابط شهرسازی ذیل ضوابط میراثفرهنگی قرار دارد. رویکردهای حفظ بافت تاریخی اصفهان و جلوگیری از فرسودگی آن، این است که باید در این بافت جمعیت و فعالیت وجود داشته باشد؛ بنابراین برنامه باید بهگونهای طراحی شود که بافت حفظ شود و جمعیت آن را ترک نکند و بافت در اختیار کاربریهای غیر قرار نگیرد؛ مثل بافت مسکونی به شکلی که در حال حاضر در حاشیه بازار یا حاشیه مسجدجمعه در حال استفاده است، تغییر کاربری دادهاند و منازل مسکونی یا بهصورت انبار در اختیار واحدهای تولیدی و صنفی هستند یا به کارگاه صنایعدستی تبدیل شدهاند یا متأسفانه در اختیار اتباع خارجی قرار گرفتهاند؛ بهعبارتدیگر به علت فرسودگی بافت، ساکنان اصلی آنجا را ترک کردهاند.
راهکار اصلی حفظ بافت تاریخی، اجازهدادن به مالک برای انتخاب کاربری است
چه راهکاری برای حفظ بافت تاریخی ارائه شده است؟
راهکار اصلی این است که بافت تاریخی از طریق توسعه خدمات زیربنایی و حضور جمعیت و افزایش فعالیتها احیا شود؛ بهعبارتدیگر با رساندن خدمات به این محدودهها باید انگیزه برای مالکان بهگونهای تقویت شود که آنها در ملکشان سرمایهگذاری و آن را حفظ کنند. این میتواند در قالب تزریق کاربریهای متنوع به شکل مختلط باشد تا مالک بتواند از ملکش حداکثر بهرهبرداری را انجام دهد. طرحها برای این مناطق باید شناور باشد و برای جمعیتی که در افق منطقه پیشبینی میکنیم، خدمات لازم را فراهم کنیم و روی املاک مالکان بهصورت مختلط و شناور کاربری پیشنهاد بدهیم تا خود مالک کاربری ملکش را انتخاب کند.
خود مالک انتخاب میکند یا پلاک از سوی شهرداری تعیین کاربری میشود؟
خود مالک انتخاب میکند که از ملکی که در بافت تاریخی دارد، بهصورت تجاری استفاده کند یا مسکونی یا گردشگری؛ چون امکان افزایش تراکم که مهمترین عامل ایجاد ارزشافزوده روی ملک است، در این بافت وجود ندارد. به این طریق باید برای املاک آن مناطق ارزشافزوده ایجاد کرد؛ بنابراین عامل اثرگذاری که میتواند این بافتها را احیا کند، همان هدفگذاری و چشماندازی است که توسعه اصفهان را بر محوریت گردشگری میبیند.
اینکه مالک خودش کاربری ملکش را انتخاب کند، ایده مردممداری را نیز محقق میکند تا توسعه به دست خود مردم اتفاق بیفتد و نقش حاکمیت در حد ایجاد زمینه برای توسعه است و زمینه را برای حضور سرمایهگذار و فعالیت مالک فراهم میکند تا بافت تاریخی نوسازی و بهسازی شود. در کنار آن بافت فرسوده هم نوسازی میشود. اخیرا برای آن مصوباتی درنظر گرفته شده تا با بستههای تشویقی، موتور توسعه بافت فرسوده هم روشن شود.
نکتهای که درباره بافت فرسوده و بافت تاریخی مطرح کردید، این بود که باید پروژهها محرک توسعه در این بافتها تعریف شود تا مردم ترغیب به سرمایهگذاری شوند. اما دو تجربه جهاننما و میدان امام علی(ع) در زمینه احیای بافت تاریخی تقریبا موفق نبودهاند. با توجه به این، مردم و سرمایهگذاران چطور میتوانند به سرمایهگذاری برای احیای این بافتها ترغیب شوند؟
جهاننما بهعنوان پروژه محرک توسعه در نظر گرفته نمیشود. میدان امام علی(ع) هم یک پروژه شهری است و با چیزی که ما بهعنوان احیای بافت مدنظر داریم، متفاوت است. پروژه میدان امام علی برخی از مشکلات منطقه مثل تردد و عبورومرور خودرو را حل کرده است. اما چیزی که بهعنوان ضوابط تهیه طرح جامع با رویکرد نوین بیان شده، دارای 9 نظام است و این نظامها، انواع جنبههای زیستمحیطی، کالبدی، زیرساختی، حملونقل و غیره را در برمیگیرد.
آیا الان مثالی در شهر وجود دارد که در زمینه احیای بافت فرسوده و تاریخی با توجه به رویکرد نوین، انجام شده و موفق هم باشد؟
در حال حاضر ضوابط بعضی از توسعههای محلی تحتعنوان «بازآفرینی بافت فرسوده» در برخی محلهها در حال تهیه است.
مثل گذر آقانجفی؟
نه آن هم جزو همان طرحهای پروژهای است؛ یعنی چیزی که صفر تا صد کار را خود شهرداری بهعنوان یک دولت محلی تعریف و اجرا میکند. چیزی که در رویکرد نوین اتفاق میافتد این است که خود مردم پروژهها را تعریف میکنند؛ بهعبارتدیگر طرح تفصیلی به سمت مردممداری حرکت میکند. یعنی اگر قرار است پروژهای مثل جهاننما یا میدان امامعلی(ع) اجرا شود، خود مردم و ساکنان محل آن را رقم میزنند. چیزی که من گفتم بیشتر معطوف به توسعه بافت مسکونی و بازآفرینی در قالب پروژه و متکی به ارزشافزوده تراکم است تا بخشی از سرمایه را از این طریق جذب و صرف خدمات اساسی در محله کنیم. فرض کنید مثلا گرههای ترافیکی یا گلوگاههای درونبافت را از بین ببریم یا فضای سبز در آنجا ایجاد کنیم یا اگر کمبود سرانه آموزشی دارد، از خود طرح هزینه آن را به دست بیاوریم و توسعه لازم برای بافت را انجام دهیم.
اما توسعه شهر تاکنون به این شکل بوده که طرح تفصیلی که یک طرح اجرایی بوده، تهیه و متولیان کاربریها تعریف میشده است؛ مثلا بحث فضای سبز، کاربریها و پارکینگها همیشه برعهده شهرداری بوده و به همین ترتیب متولی هر بخش دیگر هم خودش مسئول تحقق طرح است و عملا هم میبینیم به دلیل نبودن بودجه عمرانی کافی در دستگاهها، توسعههای خدمات اساسی شهر متوقف میشود؛ مثل احداث درمانگاه، مدرسه و ورزشگاه که همیشه توسط دستگاههای متولی عقب افتاده است.
راه و شهرسازی هنوز کدهای ارتفاعی مناطق اصفهان را مصوب نکرده است
در کنار بافت تاریخی، چه رویکردی برای توسعه در خارج از این بافت در نظر گرفته شده است؟
توسعه در خارج از بافت تاریخی مستلزم رویکرد دیگری است به اسم توسعه میانافزا. آنچه این نوع از توسعه را پیش میبرد، ایجاد ارزشافزوده و انگیزه برای مالکان است تا بتوانند ملکشان را نوسازی یا بهسازی کنند. اصلیترین عامل هم صرفه اقتصادی است که باید در طرح بهگونهای لحاظ شود. برای پلاکهای مسکونی عاملی که موجب توسعه بافت میانی میشود، نسبت قیمت زمین به قیمت ساخت است؛ به همین دلیل برای مالک صرفه سرمایهگذاری باید بهگونهای ایجاد شود که خودش یا با مشارکت سرمایهگذار بتواند پلاکش را که بالای 40 سال عمر دارد و فرسوده است، نوسازی کند تا هم بهره بیشتری از ملکشان ببرد و هم زمینه توسعه و نوسازی بافت میانی فراهم شود؛ بنابراین عامل اصلی توسعه در بافت میانی، ایجاد ارزشافزوده روی ملک است.
آیا اصفهان، از نظر جمعیتی ظرفیت افزایش تراکم در بافت میانی را دارد؟
این قابل بررسی است. در طرح بازنگری تراکم بهصورت پهنهای دیده شدهاند؛ یعنی مثلا برای یک پهنه از شهر مجوز چهار طبقه روی پیلوت را صادر کردهاند. اما این نیاز به دقیقسازی دارد و باید ضوابط مصوب را روی آن اعمال کنیم و ببینیم از این حداکثر ارتفاع چه مقدار قابلتحقق است. بااینحال عمدتا اینطور نیست که همه پلاکها بتوانند از کد ارتفاعی که در طرح تفصیلی دیده شده استفاده کنند؛ بهعنوان نمونه وقتی ضوابط را در آن محدوده اعمال میکنیم، میبینیم 60درصد پلاکها نمیتوانند کد ارتفاعی مصوب را بگیرند و از نظر ارتفاعی محدود میشوند. بنابراین در قسمتهایی که ارتفاع موردنظر قابل تحقق نیست، باید ارتفاع را کاهش داد و در نقاطی که قابلیت افزایش جمعیتی دارد، باید ارتفاع را افزایش داد تا زمینه افزایش نوسازی بافت اتفاق بیفتد. این کاری است که از یکی دو سال قبل در خیلی از مناطق شهر با اعمال ضوابط، انجام شده است؛ بهاینترتیب که کدهای ارتفاعی جدیدی را تهیه کردیم و برای راه و شهرسازی فرستادیم تا تصویب کنند، اما هنوز در راه و شهرسازی مصوب نشده است.
وضعیت حاشیهنشینی در اصفهان حاد نیست
در مناطق حاشیهای اصفهان مشکل حاشیهنشینی و سکونت اتباع را داریم. آیا در طرح جامع برای جلوگیری از تشدید این وضعیت، مواردی در نظر گرفته شده یا اصلا حاشیهنشینی به شهرداری مربوط نمیشود؟
خوشبختانه اصفهان نسبت به سایر کلانشهرها به صورت جدی مشکل حاشیهنشینی ندارد.
اما از نظر حاشیهنشینی، در رتبه هفتم حاشیهنشینی کشور هستیم.
بااینحال نسبت به تهران و مشهد و سایر کلانشهرها، حاشیهنشینی کمتری داریم و در حد آنها نیستیم. در غرب اصفهان مواردی دیده میشود؛ ولی برای ما آنقدر مسئله حاد نیست که بخواهیم بگوییم اصفهان معضل حاشیهنشینی یا خلافسازی زیادی در حاشیه شهر دارد. چون بهشدت کلانشهرهای دیگر نیست. مثلا همانند مشهد که یکسوم جمعیت آن حاشیهنشین و متعاقبا خلافساز هستند، نیستیم. در اصفهان کنترل ساختمان نسبت به شهرهای دیگر و شهرهای اطراف خیلی قویتر به مسئله ورود کرده است.
بحثی که در اصفهان برجستگی بیشتری دارد، محدودیت شهر اصفهان با شهرهای همجوار خود است؛ بهعبارتدیگر نوعی فشردگی در مجموعه کلانشهری اصفهان وجود دارد که در کلانشهرهای دیگر فاصله بین کلانشهر با شهرهای پیرامونی بیشتر است. درحالیکه به دلیل وجود رودخانه زایندهرود در اصفهان که هستههای مختلف شهری در امتداد آن شکل گرفته، فشردگی و تراکم شهری زیادی در حریم شهر اصفهان مشاهده میشود. همین امر موجب میشود حوزههای مختلف شرق و غرب و شمال بر کلانشهر اصفهان محدودیت ایجاد کنند. ولی توسعه غیررسمی و حاشیهنشینی آنقدر که در کلانشهرهای دیگر شدت و حدت دارد، در اصفهان وجود ندارد.
بااینحال به نظر میرسد شهر اصفهان از نظر جمعیتی اشباع شده و حتی بافت حاشیهای هم دیگر ظرفیت گنجایش پذیرش جمعیت جدید را ندارد. باتوجهبه این مسئله، در سالهای آینده چه باید کرد؟
اگر بافت تاریخی و بافت میانی، ظرفیت و گنجایش افزایش جمعیتی را که در افق طرح جامع دیده شده نداشته باشد، ناچار هستیم در برخی از نقاط با اصلاح محدوده شهر، بخشهایی را به این محدوده اضافه کنیم که ظرفیت پذیرش جمعیت را داشته باشد. در مطالعاتی که انجام شده، به دلیل محدودیت شهرهای همجوار و اثرگذاری تقسیمات سیاسی روی شکل شهر اصفهان و عواملی همچون وجود اراضی کشاورزی و باغاتی که در محدوده و حریم شهر اصفهان در حوزه غرب و شمال وجود دارد، ظرفیت عمده توسعه حاشیهای شهر اصفهان به سمت جنوب پیشنهاد شده که عمدتا اراضی نظامی است که با ارگانهای نظامی مربوطه قابلتعامل است.
از طرف دیگر ما در سمت جنوب اراضی کشاورزی نداریم و همچنین از نظر ساختار زمینشناسی امکان توسعه مناسبتری برای شهر اصفهان فراهم است.در ارتباط با بافتهایی که باغهای زیادی در آنها وجود دارد، در طرح جامع پیشبینی شده که این بافتها شناسایی شوند و مالکان و ساکنان و اهالی اصفهان به جای اینکه به سمت غرب یعنی نجفآباد، کوشک و زازران یا به سمت شرق مثل حیدرآباد بروند و اراضی کشاورزی را تخریب و ویلاسازی کنند، از همین اراضی با استفاده قابلیت ماده 14 زمینشناسی بهعنوان باغ ویلا یا باغ مسکونی استفاده کنند. با توجه به شرایط کمآبی و خشکی زایندهرود که در اصفهان وجود دارد، اغلب مردم اراضی کشاورزی و باغهای خودشان را خشک و زمین را بهصورت غیرقانونی تفکیک میکنند و در متراژهای کم به افراد دیگری میفروشند و بعدا همین مالکان جدید به معضلی برای شهر یا شهرداری تبدیل میشوند؛ به این معنا که ادعا میکنند در این زمین مالکیت دارند و شهرداری باید به آنها پروانه ساخت بدهد.
هنر این است که برنامهریزی جلوتر از مردم اتفاق بیفتد؛ یعنی به مالک بگوییم در همین اراضی که صاحب آن هستند، باغ خود را حفظ کنند و شرایط آن چیزی را که در قدیم بهصورت باغهایی وجود داشت که مثلا آخر هفته را در آن میگذراندند، برایشان فراهم کنیم.باید پهنهها را شناسایی کنیم و برنامه داشته باشیم که اگر کسی خواست ویلاسازی کند یا تمایل داشت به جای آپارتمان در باغویلا و باغ مسکونی زندگی کند، این ظرفیت برای بافت آنجا وجود داشته باشد و حتی باغ احیا شود.