به گزارش اصفهان زیبا؛ تجربه نشان داده است که تصمیمهای دولتها و اجرای آنها در جامعه نقش بسزایی در آینده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور دارد و اثرات مستقیم این تصمیمها نهتنها در یک دوره بلکه در دورههای بعد و تا سالها ادامه خواهد داشت. سیاستهایی که البته نیاز به همراهی و موافقت مردم بهعنوان بهرهمندان آن را میطلبد تا مردم احساس کنند دولت به هنگام تدوین آن سیاستها به منافع آنها توجه داشته و همه جوانب و پیامدهای آن را سنجیده است و سعی دارد با شفافسازی، صداقت خود را به مردم نشان دهد.
درعینحال دولتها نیز با اجرای این رویکرد میتوانند سبب جلب اعتماد مردم عمومی به حاکمیت و ثبات در جامعه شوند و در این مسیر حمایت و همکاری مردم را با سیاستهای خود به وجود آورند؛ آنچه مطمئنا مستلزم رعایت نکاتی از سوی دولتها پیش از اجرای تصمیمات است و تنها در آن صورت میتوان انتظار اجرای یک سیاست موفق بدون شکست را در کشور داشت.
الزامات یک سیاست موفق
در بررسی لزوم همراهی مردم با تصمیمات دولت و پیامدهای آن با مهدی شاکران، عضو جمعیت پیشرفت و عدالت اصفهان گفتوگو کردیم. به اعتقاد شاکران همراهی و موافقت مردم با سیاستهای دولت، نقش اصلی و اساسی در میزان موفقیت سیاستهای حاکمیتی یک دولت دارد؛ چراکه مخاطب سیاستهای یک حکمران مردم و جامعه هستند که قرار است این سیاستها را بپذیرند و پسازآن طبق قوانینی که بر مبنای آن، سیاستها تدوین شدهاند، عمل کنند.
او به «اصفهانزیبا» میگوید: «یکسری الزامات درخصوص سیاستها و رویکردهای دولت وجود دارد که پیش از تدوین سیاستها باید مورد توجه قرار گیرد. اول اینکه سیاستهای تدوینی دولت حتما باید منطبق با نیازهای اساسی مردم و اولویتهای اصلی کشور باشد. دوم اینکه حتی اگر یک سیاست در اولویت بوده و اجرای آن برای کشور حیاتی باشد، ابتدا باید سنجیده شود که آیا جامعه توانایی پذیرش آن سیاست را دارد یا خیر؟ سومین نکته و مرحلهای که همراه سازی مردم با سیاستهای حاکمیت نامیده میشود، مشخصا به رعایت دو مورد قبلی بستگی دارد؛ اینکه این سیاست باید دقیقا با نیاز جامعه و مردم منطبق باشد و درعین حال با کارشناسیهای انجامشده در محافل نخبگان و در فضایی با تنوع فکری شکل گیرد نه در یک محیط بسته به تصویب برسد. مرحلهای که مستلزم یک فرایند زمانی است. بدین معنا که سیاستهایی که مستقیما با زندگی مردم در تماس است و مشخصا فعالیتهای روزمره مردم، معیشت و تحرکات کاری مردم را تحتالشعاع قرار میدهد، طی یک شب و بهیکباره اتفاق نخواهد افتاد. چراکه خواهناخواه بخشی از جامعه با آن مقاومت میکند، مقاومتی، هم میتواند بهصورت یک خشونت اجتماعی نشان داده شود و هم به شکل عدم همراهی مردم.»
چرا برخی سیاستها با شکست مواجه میشوند؟
او ادامه میدهد: «بههرحال جامعه در مقابل سیاستهای دولت حتی اگر پیشنیازهای آن هم رعایت شده و نیازسنجی و پذیرش در نظر گرفته شده باشد، مقاومت میکند. از سوی دیگر اگر آن سیاست صحیح و برای کشور نیز حیاتی باشد و دو مورد اشاره شده اما رعایت نشود و برای همراهسازی مردم با آن سیاست تلاشی صورت نگیرد، شرایط بدتری در جامعه حتی به شکل خشونت ایجاد خواهد شد. سیاستی که محکوم به شکست است و آسیبهای بسیاری نیز برای جامعه به همراه خواهد داشت.» شاکران با اشاره به اینکه اگر یک سیاست نیاز جامعه و اولویت کشور باشد، اما جامعه آن را پس بزند، اجرای دوباره آن سیاست بهمراتب سختتر گذشته است، خاطرنشان میکند: «حکمران در این شرایط باید در مرحله اجرای سیاستی که یک بار از سوی جامعه مورد قبول واقع نشده است، بسیار حسابشده گام بردارد و با حساسیت و درنظر گرفتن همه جوانب آن برای مردم پیش رود.»
چگونگی همراهی مردم با سیاستهای دولت
در ادامه عضو جمعیت پیشرفت و عدالت اصفهان به چگونگی همراهی مردم با سیاستهای دولت اشاره میکند و میگوید: «همانطور که پیشتر اشاره کردم، باید یک پروسه زمانی طی شود و اولویتها و لزوم اجرای آن سیاست برای مردم توضیح داده شود. همچنین اگر در هنگام اجرای آن سیاست مشخص شود معیشت مردم تحتفشار است و تحت آن سیاست به زندگی مردم آسیب وارد میشود یا در اثر آن سیاست روال معمول جامعه به ناگهان تغییر میکند، باید سیاست جدید جایگزین شود و همچنین آن سیاست جبرانی، بهخوبی و کامل برای مردم تبیین شود، تا مردم متوجه شوند سیاستمدار در زمان تدوین سیاست به جنبههای مختلف زندگی آنها توجه داشته و همه جوانب را در نظر گرفته است.»
او میافزاید: «تبیین و توضیح سیاستهای دولت برای مردم، اقدامی است که نیاز به زمان دارد. از طرفی این فضای توجیه عمومی باید طی جلسات کارشناسی و در فضای رسانهای در قالب گفتوگو آغاز شود و در ادامه به صحن نخبگانی جامعه همچون دانشگاهها، تشکلهای سیاسی و حتی هیئتهای مذهبی و انجیاوها کشیده شود و درنهایت به بدنه کف جامعه راه پیدا کند، تا اثر مستقیم خود را بگذارد و محقق شود. در این مرحله و پسازاینکه همه اقشار جامعه با سیاست موردنظر دولت همراه شدند، سیاست میتواند بهخوبی اجرا شود؛ چراکه پذیرش جامعه نیز نسبت به آن قابلقبول است. درعینحال امکان اصلاح سیاست در این شرایط بدون اینکه کل سیاست زیر سؤال رود، نیز وجود خواهد داشت.»
مثالهایی از سیاستهای موفق یا غیر موفق دولتها
شاکران با بیان اینکه تدوین و اجرای سیاستها توسط دولت ظرافت خاص خود را میطلبد، عنوان میکند: «ما طی دورههای مختلف با شرایط گوناگونی در خصوص سیاستهای دولت و پیامدهای آنها مواجه شدهایم. حکمرانان ما طی دورههایی ظرافتهایی را به خرج دادهاند و توانستهاند مردم را با سیاستهایی که حتی مشکلدار هم بوده است، همراه کنند. در مقابل دولتهایی نیز بودهاند که با عدم تدبیر شوکهایی را با اجرای سیاستهای خود به جامعه و مردم وارد کردند که آسیبهای غیرقابل جبرانی به همراه داشته است.»
او در ادامه با این توضیح یک سیاستمدار برای پیاده کردن سیاستهای تحت حاکمیتیاش باید نکات اشاره شده را رعایت کند و در همراه کردن مردم با خود بکوشد، میگوید: «سیاست هدفمندی یارانهها در دوران احمدینژاد هرچند دارای اشکالات و ایراداتی بود و آثار معیشتی برای مردم به همراه داشت، اما به دلیل تبیین آن سیاست برای مردم و البته اجرای سیاست جبرانی و واریز یارانهها توانست آرامآرام در بین مردم جا پیدا کند. در دوران آقای رئیسی هم سیاست حذف ارز ترجیحی هرچند دارای نقدهایی بود و ایراداتی به آن وارد بود، به خاطر صحبت و تعامل حکمران با بدنه جامعه و تدبیر سیاستهای جایگزینی و جبرانی، راحتتر پذیرش شد. اما در خصوص بحران آبان ۹۸ باید گفت که تحرکات و واکنشهای منفی جامعه پس از تغییر ناگهانی قیمت سوخت نشان داد اجرای سیاستهای یکشبه که بدون در نظر گرفتن آثار و نتایج آن و شرایط مردم، تدوینشده باشد، آثار مخرب و پیامدهای منفی در پی خواهد داشت و در صورت تکرار باز هم شاهد آن فضای مخرب خواهیم بود.» شاکران خاطرنشان میکند: «اگر ملزومات سیاستها از سوی دولت رعایت نشود، دولت، سیاست و جامعه آسیب میبینید و درعینحال اعتماد بدنه عمومی جامعه نیز به سیستم حاکمیتی ضعیفتر و سرمایه اجتماعی حاکمیت برای پیادهسازی سیاستهای بعدی کاهش مییابد.»
او در پایان با اشاره به صحبتهای اخیر دولت چهاردهم در خصوص افزایش نرخ سوخت در کشور میگوید: «دولت باید در بیان کردن برخی از رویکردهای مدنظرش این نکات را در نظر داشته باشد که بهعنوانمثال آیا در حال حاضر اولویت اول کشور ما تغییر قیمت سوخت است (آنچه تأثیر مستقیم بر معیشت مردم دارد)، از سوی دیگر آیا بدنه جامعه ما آمادگی پذیرش شوک تورمی را برای یکبار دیگر خواهد داشت؟ موضوعی که حتی در بین نخبگان جامعه هم با مخالفت همراه است و اعتراضهای جدی نسبت به آن وجود دارد و بدنه نخبگانی جامعه بهعنوان بازوهای حاکمیت با آن همراه نیستند، چه برسد به مردم. این ظرافتها باید رعایت شود تا سیاستهای دولت شکست نخورد و جامعه ملتهب نشود.»