به گزارش اصفهان زیبا؛ هانیه درّی، از همان نسلی است که در نوجوانی شنیده است «درست را بخوان و هنر راهم در کنارش ادامه بده» و پس از یک هفته تحصیل در دبیرستان و نشستن در کلاسهای رشته تجربی، مسیر زندگیاش را به سمت هنر تغییر میدهد. حالا او جوانی ۲۱ساله، دانشجوی ترم ۷ نقاشی در دانشگاه هنر اصفهان است که قریب به پنج سال در رشته طراحی (زیرمجموعه هنرهای تجسمی) بهطورجدی فعالیت میکند و خالق طرحهای ذهنش است. او از تجربه این مسیر و فعالیتهای هنریاش برایمان میگوید.
از انتخاب مسیر هنر برای ادامه تحصیل خود در دانشگاه بگویید. چگونه از مانع دکتر یا مهندس شدن عبور کردید؟
از دوران بچگی، نسبت به بچههای دیگر، علاقه بیشتری به نقاشی داشتم. همیشه دیوار اتاقم از نقاشیهایم پر بود. وقتی به مقطع دبیرستان رسیدم، همه اطرافیان میگفتند هنر را در کنار درست ادامه بده؛ من هم برای رشته تجربی ثبتنام کردم؛ اما فقط یک هفته توانستم دوام بیاورم. در همان مدت کوتاه هم، از نشستن در کلاسهایی که علاقه نداشتم، خیلی اذیت میشدم و از این بابت حال روحی خوبی نداشتم. وقتی خانواده متوجه چنین وضعیتی شدند، تصمیم بر این شد که در هر رشتهای که علاقه دارم، تحصیل کنم. در هنرستان، گرافیک خواندم؛ سپس برای دانشگاه رشته نقاشی را انتخاب کردم و الان از مسیری که طی کردهام، خیلی راضیام. درست است که گرافیک ارتباط مستقیمی با رشته نقاشی ندارد، اما آشنایی من با هنرهای دیگر مثل عکاسی، خوشنویسی، گرافیک و … امروزه در طراحیهایم بسیار به من کمک میکند.
فضای عملی و حرفهای دانشگاه هنر اصفهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
همه میگویند دانشگاه هنر اصفهان جو قدیم را ندارد، فعالیت و حضور بچهها در دانشگاه نسبت به قدیم کمرنگتر شده و فعالیتهای جانبی مثل برگزاری جشنوارهها، مسابقات، نمایشگاهها و … کمتر شده است؛ اما دانشگاه دارد تلاشش را میکند تا دوباره ارتباط و هماهنگی میان دانشجویان رشتههای مختلف شکل بگیرد و حضور دانشجویان در فعالیتها پررنگتر شود. بهطورکلی بستر خوبی برای دانشجویان فراهم است. استادان باتجربه و خوبی در دانشگاه حضور دارند که میتوانیم در کارهایمان از آنها کمک بگیریم.
از ارتباط عکاسی و طراحی در سبک حرفهای خود بگویید. این شیوه چقدر در بین استادان هنر طراحی رایج است؟
نظر استادان بر این است که هنرجو در ابتدای کار باید از مدلهای زنده استفاده کند و بعد به سراغ دیگر سبکها و تغییرات در مدل برود. من ابتدا از سوژه عکاسی میکنم. سوژه اثرهایم فیگوراتیو هستند؛ سپس با فتوشاپ تغییراتی را که در ذهنم هست، روی عکس اعمال میکنم و بعد به سراغ اجرای طرح روی کاغذ میروم. هیچوقت عینا همان عکس اولیه سوژه را طراحی نمیکنم و به نظر من این کار ارزشی ندارد؛ چون دیگر تفاوتی میان عکس و نقاشی دیده نمیشود.
برای جلوگیری از تکراری شدن سوژههای خود چه راهکاری اندیشیدهاید؟
از دو مؤلفه مکان و نورپردازی کمک میگیرم؛ حتی در یک مکان ثابت و فیگور یکسان، با نورپردازیهای متفاوت میتوانیم سوژههای متنوعی داشته باشیم. بیشتر مواقع سوژه عکاسیهایم خودم هستم و فیگورهایم ژستهای روزمره نیستند؛ بلکه نگاه من به انسان است که گویی از تنهایی در خود فرورفته، خودش را در آغوش گرفته و تمایل دارد با خاک (زمین) یکی شود؛ باوجوداین هر سوژه داستانی را دنبال میکند و این باعث تنوع در کارهایم میشود.
از حال و هوای جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران بگویید.
شرکت در رشته طراحی جشنواره هنرهای تجسمی برای من تجربه جدیدی بود. از مهمترین دستاوردهای این جشنواره برای من، ارتباطات مؤثری بود که با استادان و دیگر هنرمندان برقرار کردم. سه روز کارگاه عملی داشتیم که توسط استاد راهنما علاوه بر یادگیری، طرحهایمان را اجرا میکردیم.
برگزاری این رویدادها در مقایسه با نمایشگاههای تخصصی حوزه طراحی چقدر به شما کمک میکند؟
در چنین رویدادهایی هنرمند تجربه کاری بیشتری کسب میکند و یکی دیگر از خوبیهای این رویدادها این است که شما شاهد زحمتهای دیگران برای به ثمر رسیدن ایدهها و طرحهایشان هستی.
در آن سه روز کارگاه عملی، هنرمندان با سبکهای مختلف در کنار یکدیگر کار میکنند و همگی شاهد صفرتاصد یک اثر هنری و فرایند تکمیلشدن آن هستیم؛ برعکس نمایشگاهها که ممکن است از کنار یک اثر، بیتفاوت بگذریم.
آثار خوب و درخشانی در این جشنواره اجرا شد کهای کاش با این آثار نمایشگاهی برای بازدید عموم برگزار میشد تا به دیدهشدن هنر بچهها نیز کمک شود؛ اما متأسفانه آثار هنری به دست صاحبان اثر نیز بازگردانده نشد.















