به گزارش اصفهان زیبا؛ نامش محمد است و شهرتش شاهسنایی، متولد سال ۱۳۳۳ است و رشته تحصیلی و کاریاش عمران. ۱۰۰ماه سابقه جبهه دارد و به قول خودش باسابقهترین نیرویی است که مانده. بازنشسته سپاه است و جانباز ۴۰درصد.
او علاوه بر سابقه طولانی در رزمندگی دفاع مقدس و حضور در عملیاتهای مختلف، سابقه طولانی در عمران و ساختوساز هم دارد و از کارآفرینهای محله جنیران در حوزه ساختمانهای مسکونی است و بیش از نیمقرن است که در این حوزه فعالیت میکند. آنچه می خوانید گفتوگویی است با این رزمنده فعال در سازندگی کشور. بخش اول از سوابق رزمندگیاش میگوید و در ادامه به فعالیتهای عمرانیاش میپردازد.
جانشین لجستیک لشکر امامحسین(ع) شدم
جانباز پاسدار شاهسنایی درباره فعالیتهای بعد از انقلابش میگوید: «اول در جهاد سازندگی بودم. بعد وارد سپاه شدم و رفتم کردستان. در خدمات مهندسی، کار طراحی تجهیزات نظامی و پایه اسلحه انجام میدادم. تا سال ۶۱ آنجا بودم و بعد به جنوب رفتم. لشکر امام حسین(ع). اول رفتم عملیات؛ ولی بعد گفتند چون شغل و تخصصتان عمران است، اینجا هم همین کار را انجام دهید. این شد که مشغول کار خدمات مهندسی و ساختوساز شدم. یک سالونیم کار خدمات انجام دادم و بعد جانشین لجستیک لشکر امام حسین (ع) و تدارکات لشکر شدم.کارهای مهندسی، ساختوسازهای داخل خود لشکر و مقر مثل مسجد، حمام، آشپزخانه، انبارها، خیابانکشیها را انجام میدادیم؛ عین کارهایی که در یک شهر انجام میشود. درواقع شهردار آنجا بودم و در زمان عملیات مسئول تدارکات، مهمات و سلاح، جابهجایی آب و غذا، ساخت مقر و جابهجایی نیروها را انجام میدادیم.»
در همه عملیاتهایی که سپاه لشکر امام حسین (ع) اصفهان انجام داد حضور داشتم
از حاجآقا شاهسنایی درباره عملیاتهایی که در این ۱۰۰ ماه حضور در جبهه، شرکت داشته میپرسم. او جواب میدهد: «در همه عملیاتهایی که سپاه لشکر امام حسین(ع) اصفهان انجام داد حضور داشتم. عملیاتهایی مثل عملیات محرم، والفجرهای مقدماتی، یک، 3، 8 و کربلاهای ۳، ۴ و ۵ و بیتالمقدس.»
از او درباره مجروحیتها و جانبازیشان میپرسم. میگوید: «در عملیات والفجر ۴ براثر اصابت ترکش، عصبهای دستم قطع و فلج شد و زمان زیادی برد تا بهتر شد. در عملیات کربلای ۴ هم مجروح شدم و در عملیات کربلای۵ شیمیایی؛ ولی نگذاشتهام مریضی بر من غلبه کند. تمام روز مشغول هستم. از ۶ صبح کار را شروع میکنم تا ۱۰ شب.»
بعد از بازنشستگی کارخانه سازههای فلزی را که در ایران بینظیر است تأسیس کردم
این جانباز دفاع مقدس درباره کار فعلیاش به کارخانه سازه فلزیاش اشاره میکند و درباره آن توضیح میدهد: «بعدازاینکه از لشکر امام حسین(ع) به اصفهان آمدم، هماهنگکننده لشکر شدم و بعد به مهندسی سپاه تهران رفتم. چند سال مسئول مراکز فرهنگی آنجا بودم تا اینکه بازنشسته شدم. بعد از بازنشستگی برای خودم کارخانه سازه فلزی زدم که در ایران بینظیر است. خانههای پیچ و مهره میسازیم؛ مثل آن خانههایی که چینیها برای کرونا طی ۲۰روز ساختند. ما نیز به آن مرحله رسیده و در حال تولید هستیم. این خانهها خیلی سریع نصب و ساخته میشوند.» او اضافه میکند: «در حال ساخت چندمسجد در اصفهان و یک بیمارستان بزرگ ۶۴ تختخوابی در سیستان و بلوچستان برای خیران هستیم.»
پروژهای برای ازدواج آسان در دست اقدام داریم
شاهسنایی به کارهای اقتصادی و نوآورانه انجامگرفته و در دست اقدام در محله جنیران اشاره میکند و میگوید: «کارهایی مثل ساخت باشگاه ورزشی، مسجد، احداث خیابان و راه گذر، ساختمان خیریه و خرید زمین قبرستان را در دست اقدام داریم؛ همچنین پروژهای برای ازدواج آسان داریم که قرار است ۱۰ تا ۱۲واحد مسکونی بهاضافه یک فروشگاه بزرگ در قسمت پایین این واحدها بسازیم و به مدت دوسال بهصورت رایگان در اختیار زوجهای جوان محل قرار دهیم تا کمکی برای شروع زندگی مشترکشان باشد.»
از شوق رفتن به جبهه تمام کتابها را یکهفتهای خوانده بود
از این کارآفرین جانباز میخواهم از خاطرات دوران جنگ تحمیلی بگوید. او به اعزام نیرو اشاره میکند و ادامه میدهد: «من بیشتر اعزام نیروهای محله را بر عهده داشتم. بچههایی میآمدند که خانوادههایشان از رفتن به جبهه ممانعت میکردند و آنها با التماس و گریه از من میخواستند تا خانوادهها را راضی کنم.»
شاهسنایی از خاطراتش یاد میکند: «یادم هست یکبار یکی از جوانان محل به نام علی حاجعباس نزد من آمد و گفت میخواهم به جبهه بروم. من که میدانستم پدر و مادرش مخالف هستند، برای اینکه او را منصرف کنم گفتم اگر بتوانی پنج جلد کتاب داستان راستان شهید مطهری را تا سهماه دیگر بخوانی و در امتحان آن قبول شوی، اعزامت میکنم. رفت و یک هفته بعد آمد. گفت از من امتحان بگیرید. گفتم تو چطور یکهفتهای این کتابها را خواندی؟ از هر جای این کتابها سؤال پرسیدم همه را بلد بود. اینقدر به رفتن علاقه داشت که یک هفتهای کار چندماهه را انجام داده بود. گفت حالا پدر و مادرم را راضی کنید. وقتی رفتم در منزلشان، مادرش گفت چرا پسر من را نمیفرستید جبهه؟ از اینکه نرفته جبهه توی محل خجالت میکشد. گفتم شما راضی هستید؟ گفت باید پدرش را راضی کنید. پدرش میگفت ما همینجا داریم با کشاورزی و دامداری کار جهاد سازندگی انجام میدهیم. ولی وقتی به او گفتم فردای قیامت هم همین را میگویی و جواب امام حسین (ع) را چه میدهی، بالاخره راضی شد. علی به جبهه رفت، اسیر شد و در اسارت به شهادت رسید.»
فرمانده بود؛ ولی زیر باران کتش را درآورد و شروع کرد به ساختن پل
پاسدار شاهسنایی از خاطرات جبهه به شهید شوکتپور، بچه سمنان اشاره میکند و میگوید: «در لشکر همه کاری انجام میداد. معاون فرماندهی بود و کارهای فرهنگی میکرد. در فاو فرمانده بود. در عملیات والفجر ۸ لب رودخانه رفتیم. وقتی بچهها با قایق به آنطرف رفتند، آب دومتر پایین آمد. یک شیب سیچهل متری لجن لب رودخانه بود. شهید شوکتپور با اینکه خودش فرمانده بود، بیمعطلی کتش را درآورد و شروع کرد به بریدن نخلهای خشک. آنها را گذاشتیم روی لجنها و با تسمه بستیم. با اینکه زمستان بود و هوا بارانی، چهارساعته این پل شناور را روی آب ساختیم تا رزمندهها توی لجنها فرو نروند و ماشینها هم بتوانند تا لب اسکله بروند و بارهایشان را خالی کنند.»
من تازه راه چطورزندگیکردن را پیداکردهام
این جانباز دفاع مقدس از هممحلهایهای شهیدش به رمضان شاهسنایی اشاره میکند و میافزاید: «بااینکه پنجشش تا بچه داشت رفت جبهه. ترکشخورده بود توی شکمش. وقتی از کردستان برگشتم، به دیدنش رفتم. من را که دید از زیر کرسی بلند شد و گفت یک موقع فکر نکنی من وقتیکه خوب شدم، میخوابم و به جبهه برنمیگردم؟ من تازه راه چطورزندگیکردن را پیداکردهام. وقتی خوب شد، دوباره برگشت جبهه و شهید شد.»
او در ادامه تأکید میکند که آن زمان خیلیها از فامیل و هممحلهایها جبهه بودند: «خانواده ما عمو و پسرعموها و پسرعمهها و بچههای خواهرم همه جبهه بودند.سهتا از پسرعموها، دوتا پسرعمهها و دوتا از بچههای خواهرم شهید شدند و چهار جانباز داریم. از طرف خانواده مادربزرگم ۹ شهید داریم. همه خواهر و برادرانم خانواده جانباز و یا شهید هستند. همه با عشق و علاقه به جبهه میرفتند. دفاع از ناموس و وطن برایشان همهچیز بود. وقتی پسرعمویم شهید شد، به عمویم که در جبهه حضور داشت خبر دادم. گفت ببریدش اصفهان، عملیات که تمام شد میآیم.»
او در ادامه اضافه میکند: «در آن زمان کسی به فکر خودش نبود و برای اهداف بالاتری میجنگیدند. من خودم شاهد بودم برای نجات و عقبآوردن یک زخمی (جانباز علیرضا کاظمی) که در میدان مین افتاده بود سه طلبه شهید شدند تا بالاخره توانستند او را بیرون بیاورند.
باید ریشه انقلاب را حفظ کنیم
حاجآقا شاهسنایی میگوید: «انشاءالله مردم تهمتهای بیمورد به مسئولان نزنند». میخندد و ادامه میدهد: «من که ۷۰سالم است و ۵۰ سال دیگر از دنیا میروم. طوری زندگی کنم که وقت رفتن گرفتار کارهایی که کردهام نباشم؛ چون موقع رفتن فقط اعمال خودمان به دردمان میخورد. بقیه هم هر کاری که کردهاند خودشان باید جوابگو باشند. اگر فقط وظیفه الهی را انجام دهیم، بهشتی هستیم. ما باید ریشه انقلاب را حفظ کنیم.»
استخر انقلاب را من ساختهام
این کارآفرین رزمنده درباره ساختمانها و اقداماتی که برای ساختوساز در شهر اصفهان و سطح کشور داشته است هم برای «هممحله» توضیح میدهد: «بیشترین سررشته بنده در ساختوساز، عمران و ساختمان است که رشته تحصیلیام بوده و کارهای اجرایی عمران و ساختمان را بر عهده داشتهام. بیش از 50سال است که در این حوزه فعالیت دارم و از اولین فعالیتهای بنده ساخت استخر انقلاب فعلی میدان آزادی است.»
او ادامه میدهد: «در حال حاضر نیز کارهای ساختمانی مسکونی متعدد زیادی را انجام دادهام؛ برای مثال، مجتمعهای 500 و 400 و 200 واحدی و حتی ساختمانهای پنجهزار واحدی در محدوده فولادشهر اصفهان را کار کردم. ازنظر حجم کارکردی در اصفهان مدیر تشکیلات قرارگاه خاتم اصفهان بودم و جاده دولتآباد اصفهان و خمینیشهر به سهراه آتشگاه اصفهان را ساختم؛ همچنین خیابان دقیقی و رودکی شهر اصفهان را ساختم و محوطهسازی کوی سپاهان را نیز انجام دادم.»
ساخت بیمارستان 64 تختی در سیستان
کارآفرین محله جنیران تصریح میکند: «در حال حاضر ساخت بیمارستانی 64 تختی را با کمک خیران استان اصفهان و خیران سیستان و بلوچستان در دست داریم؛ خیریهای که مدیر اجرایی آن در منطقه سیستان مشغول است.»
او عنوان میکند: «از سال 1375 کلنگ کار پروژههایی به زمین خورد که ساخت خانههایی مناسب حوادث غیرمترقبه در دستور کار قرار گرفت که در موقعیت زلزله، سیلاب و بحرانهایی که به وجود میآید بتوانیم خیلی سریع خانهسازی و شهرکسازی را انجام دهیم که به حل بحرانها در کشور کمک کنیم. بنده در اصفهان ساکن هستم؛ اما علاقهمند به خدمت عموم مردم کشور بودم.»
شاهسنایی درباره فعالیتهایش در استان اصفهان میگوید: «چندسالی مطالعاتی را انجام دادیم و اکنون به نتیجههایی هم دست یافتیم و راهاندازی کارخانه جدیدی را در ویلاشهر نجفآباد داشتهایم. یک کارخانه صنایع فلزی هم در شهرک صنعتی مورچهخورت وجود دارد و سازههای فلزی میسازیم که ساخت بخشی از مصلای اصفهان محصول آن کارخانه است.»
او میافزاید: «در حال حاضر در اصفهان درحال ساخت پنج مسجد بزرگ در درچه، شهرک نگین، محله جویآباد، ابتدای خیابان شریفی و ابتدای خیابان امام رضا(ع) در محله رهنان هستم و کار ساخت سازههای گنبدهای مساجد را در شهر اصفهان برعهده دارم و به نظرم در این زمینه رقیب هم در شهر اصفهان ندارم. به دلیل اینکه هم صنعتگر هستم و ساختوساز هم مرتبط با رشته تحصیلی بنده است.»
قوانین خانههای پیشساخت با دفترچه محاسباتی
این جانباز دفاع مقدس تأکید میکند: «از کارهای اساسی و استراتژیک که کارآفرینی محسوب میشود و به درد مردم جامعه میخورد و از کارهای نوآورانهای که میتواند جهانی شود، کارکردن بر روی خانههای پیشساخت است؛ یعنی در خانههای پیشساخت مانند باغها و ویلاها دیده میشود که افراد با سازههای فلزی و یا پروفیل کارهایی را انجام میدهند که استاندارد نبوده است؛ اما خانههای پیشساخته با توجه به مقررات ملی ساختمان، نظاممهندسی و قوانین شهرداری ساخته میشود.»
او ادامه میدهد: «سازههای فلزی، پیچ و مهره دیوارها و بدنه ساختمان را از بلوکهای “ایای سی” که کارخانهای در نیشابور بوده و آلمانی است تهیه کرده و در ساختوساز ساختمانها از این بلوکها استفاده میکنم.»
شاهسنایی با تأکید بر اینکه تمام قواعد و قوانین ساخت خانههای پیشساز با دفترچه محاسباتی انجام میگیرد، اضافه میکند: «تفاوت این سازهها با ساختمانهای معمولی این است که در کارخانه با ابزارآلات استاندارد کارخانه پیش میرود. همزمان با ساخت این سازهها در کارخانه در هر محلی در شهر فنداسیون ساختها ریخته میشود؛ برای مثال یک ساختمان 10 طبقه طی 10 روز نصب میشود و دیوارکشی آن انجام میگیرد و سعی داریم که این کار را بهسرعت انجام دهیم.»
او تصریح میکند: «اگر صاحبملک بخواهد کارهای ساختمان او زودتر انجام میگیرد تا سریعتر ساخته شود. در ساخت واحدها بیشترین بحث روی انبوهسازی ساختمانهاست و تلاش میکنیم که بتوانیم ماهانه 50واحد 80متری را بسازیم و این رقم سالیانه 600واحد میشود.»
شاهسنایی تأکید میکند: «واحدهایی ساخته میشود که در سرما و گرما، سیلاب و زلزله تا هشت ریشتر و آتشسوزی مقاوم باشند. در شرایط فعلی در حال انجام این کار هستیم و امیدواریم با همکاری سیستمهای دولتی و انبوهسازان روند کارها را تسریع دهیم. انجام کار ما با سرعت برنامهها و استاندارهای خاص و عملکردهای اجرایی است و در کارهای سختافزاری، نرمافزاری و اجرا میتوانیم کارهای انبوهسازی را داشته باشیم. از طرفی انجام سریع پروژهها نیازمند پاسخگویی سریع سازمـانهای دولتی و تشکیلات است.»
عمده فعالیتم در حوزه سازههای فلزی است
کارآفرین محله جنیران با اشاره به اینکه ساخت دو مدل ساختمان را در روند کارها داریم، اظهار میکند: «ساخت ساختمانهایی با فنداسیونهای پیوسته و ساختمان با فنداسیونهای منفرد است. ساختمانها با فنداسیونهای پیوسته تمام ساختمانهایی معمولی است که اکنون مردم در آن ساکن هستند و ساختمان با فنداسیونهای منفرد این است که فنداسیون آن در کارگاه ریخته میشود و در ساختمان با شاسی مانند کارهایی که کشورهای آلمان، فرانسه، ژاپن انجام میدهند، روند فعالیتها را انجام میدهیم تا در مواقع بحران و زلزله مشکلی ایجاد نشود و اسکان در خانههای استاندارد برای افراد جامعه را فراهم کنیم.»
شاهسنایی عنوان میکند: «عمده فعالیت بنده در حوزه سازههای فلزی است و در مناطق سیستان و بلوچستان مدارس ششکلاسه را طراحی کرده و ساختهام؛ همچنین کارهای فوریتی و بهصرفه را برای مردم انجام میدهیم و ازنظر قیمتی ساخت ساختمانهایی که بنده در روند کار دارم 7 یا 8 درصد افزایش قیمت نسبت به ساختمانهای معمولی دارد؛ اما اگر مالکان روزی بخواهند این ساختمانها را بازسازی کنند، 80 پدرصد مصالح آن قابلاستفاده است؛ درحالیکه در ساختمان معمولی باید همه ساختمان بهطورکامل تخریب شود و مصالح آن دیگر به درد نمیخورد.»
او درباره ساخت خانههای متحرک میگوید: «ساخت بعضی از ساختمانها ثابت با فنداسیون و شاسی بر روی زمین است و تعدادی هم خانههای متحرک است که بهطورکامل ساخته میشوند. این خانهها با استاندارهای لازم و بهترین مصالح ساختمانی تکمیل میشوند؛ یعنی فرد مالک خانه متحرک میشود، نه مالک زمین.»
او تأکید میکند: «باید مردم بدانند که این ساختمانها کانکس نیستند و خانه هستند و با مصالح ساختمانی استاندارد و با کیفیت بالا ساخته میشوند. امیدواریم مردم اصفهان از تولید این خانهها استقبال کنند.»
کارآفرین محله جنیران درباره مشکلات کارهای تولیدی و کارآفرینی در کشور تصریح میکند: «در دنیا کارهای تولیدی که انجام میگیرد به دنبال احیای تولیدات هستند؛ اما در ایران باید به دنبال تأییدشدن تولیدات بود و در انجام کارهای ساختمانی نظاممهندسی با مشکلاتی مانند تأییدشدن از سوی سازمان و نهادهای دولتی مواجه هستیم. اگر این گرهها و مشکلات کمتر شود و بتوانیم آییننامه محاسبات ساختمان را بنویسم که هنوز موفق به انجام این کار نشدیم، میتوانیم روند کارها را تسریع پیدا میکند.»