به گزارش اصفهان زیبا؛ در شرایطی که روابط میان ایران و آمریکا در پیچیدهترین و بحرانیترین دوران خود قرار دارد، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اواخر هفتهای که گذشت، ادعا کرد نامهای با موضوع پیشنهاد و پیگیری مذاکره، به ایران ارسال کرده و بار دیگر پرونده دیپلماسی با کشورمان را، از نگاه خود البته، به میان کشیده است؛ نامهای که نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در رابطه با آن اذعان داشت تاکنون نامهای از سوی ترامپ دریافت نکرده است.
ترامپ اما در مصاحبهای با شبکه فاکس بیزنس در مورد آن توضیح داد که در این نامه تمایل خود را برای مذاکره درباره برنامه هستهای ایران ابراز داشته است و گفت که ترجیح میدهد با ایران مذاکره کند؛ اما گزینههای دیگری نیز (بهجز مذاکره) روی میز است. به اعتقاد ترامپ، ارسال این نامه ابراز و تمایل آمریکا به مذاکره با ایران و گامی در جهت بازگشایی درهای دیپلماسی و توافق بر سر عملکرد هستهای ایران است؛ بی اعتنایی ایران به این نامه، نشان میدهد نهتنها این اقدام و ادعاهای ترامپ در بستر روابط رسمی و دیپلماتیک بین کشورها نمیگنجد؛ بلکه بهعنوان اقدامی غیرحرفهای و فاقد مبنای واقعی نیز ارزیابی میشود و درعینحال اینگونه رویکردهای همراه با تهدید در دیپلماسی، علاوه بر زیرسؤالبردن اعتبار هرگونه گفتوگو یا پیشنهاد مذاکره، فضای موجود میان تهران و واشنگتن را پیچیدهتر و پرتنش هم میکند.
آنطور که حضرت آیتالله خامنهای در واکنش به این ادعاهای ترامپ بهصراحت تأکید کردند که جمهوری اسلامی تحتفشار، مذاکره نخواهد کرد. ایشان در دیدار روز شنبه خود با کارگزاران نظام اظهار داشتند که اصرار برخی دولتهای قلدر برای مذاکره بهمنظور حل مسائل نیست؛ بلکه برای تحکم و تحمیل توقعات خودشان است. رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که جمهوری اسلامی قطعا توقعات آنها را نخواهد پذیرفت؛ چراکه معنا و تعریف مذاکره برای آنها مسیری برای طرح توقعات جدید است که از برنامه هستهای فراتر میرود و امکانهای دفاعی، برد موشکها و تواناییهای بینالمللی ایران را شامل میشود؛ در همین راستا می توان تحلیل نمود که نامه ترامپ، تأثیر ی بر موضع جمهوری اسلامی ایران نداشته و نخواهد داشت؛ چراکه رهبر معظم انقلاب بهصراحت اعلام کردند که جمهوری اسلامی تحتفشار و تهدید حاضر به مذاکره نخواهد بود و جمهوری اسلامی به مسیر خود ادامه خواهد داد.
اهداف احتمالی ترامپ از طرح یک بازی سیاسی و رسانهای
اما چرا ترامپ در این مقطع حساس و پرتنش کنونی و با این پیشبینی که تغییری در رویکرد نهایی ایران در رابطه با آمریکا رخ نخواهد داد چنین تاکتیکی را پیش گرفته و هدف اصلی او چیست؟ با توجه به اینکه مقامات ایرانی بارها تأکید کردهاند که مذاکره با آمریکا باید نتیجه بخش و برای رفع تحریمها باشد و در صورت مهیاشدن شرایط مذاکره، هدف ایران رفع تحریمها و وادارسازی طرف مقابل به اجرای تعهداتشان است و ایران تا زمان پایان فشار حداکثری ترامپ با آمریکا مذاکره نخواهد کرد. آیا این رویکرد ترامپ، آنهم در فضایی که ایران قطعی اعلام کرده مذاکره تنها زمانی معنا دارد که طرف مقابل از سیاست فشار و تهدید دست بردارد و حقوق ایران را به رسمیت بشناسد، انجام خواهد شد، صرافا یک تاکتیک تبلیغاتی و تلاشی تازه برای ایجاد دوگانگی در فضای افکار عمومی ایران و جهان است و بهنوعی این امید واهی را دارد که ایران را تحت این رویکردها وادار به مذاکره کند؟ او که تا پیش از ورود دوباره به کاخ سفید تأکید کرده بود اگر در انتخابات پیروز شود ایران را به میز مذاکره خواهد کشاند و حالا با این ادعای جدیدش تلاش دارد به ارائه تصویری از خود در قالب فردی که مذاکرهپذیر است، بپردازد؛ در حالی که کارنامهاش بهویژه اعمال سیاست فشار حداکثری اقتصادی و دیپلماتیک علیه ایران خلاف این ادعا را ثابت میکند.
همانگونه که یادداشت اجرایی علیه ایران را در بهمنماه سال جاری به امضا رساند و برای مذاکره با ایران پیششرطهایی تعیین کرده بود که پذیرش آنها برای کشور ما به معنای تسلیم بود. ازجمله این شروط، کنارگذاشتن برنامه هستهای، توقف حمایت از محور مقاومت و عقبنشینی از سیاستهای منطقهای بود؛ مسائلی که خط قرمز ایران محسوب میشود. برخی از کارشناسان معتقدند ازجمله اهداف این ادعای اخیر ترامپ، تأثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و خارجی است. به تحلیل این قشر از کارشناسان در فضای رسانهای غرب، اینگونه القا میشود که آمریکا خواهان مذاکره است؛ اما ایران سرسختانه از آن امتناع میکند؛ روایتی که اگرچه ظاهرا یک پیشنهاد دیپلماتیک را نشان میدهد؛ اما درواقع بخشی از جنگ روانی علیه ایران است.
در سطح بینالمللی هم اینگونه برداشت میشود که فشار درخصوص برنامه هستهای ایران افزایش یافته و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هشدار داده که زمان برای دیپلماسی در حال اتمام است؛ زیرا ایران به غنیسازی اورانیوم ادامه میدهد و تهران همچنان اصرار دارد که برنامه هستهایاش صرفا برای مقاصد صلحآمیز است. از نگاه دیگر، عدهای از تحلیلگران میگویند طرح این ادعاها از سوی ترامپ میتواند بهعنوان تلاشی برای ایجاد شکاف میان جریانهای مختلف سیاسی داخلی ایران و افزایش فشار داخلی تعبیر شود.
آمریکا همواره تلاش کرده از طریق ابزار رسانهای، فضای افکار عمومی ایران را به سمت پذیرش مذاکراتی سوق دهد که تنها در راستای اهداف واشنگتن است؛نگاه دیگر اما تصور دیگری از رفتار آمریکا دارد. تصوری که بر اساس برخورد ترامپ با زلنسکی مطابقت دارد. رفتار تند و تحقیرآمیز ترامپ با بالاترین مقام رسمی یک کشور در برابر رسانههای این کشور خوی واقعی دولتمردان آمریکا بود. در همین فضا ادعای ارسال نامه از سوی ترامپ چیزی جز یک بازی رسانهای کودکانه بیش نیست.
از همین رو مشاهده شد که فضای داخلی کشور در برابر این ادعای ارسال نامه ترامپ دچار چند دستگی نشد. آن چه که در محافل مختلف در داخل بر آن اجماع وجود دارد آن است که در شرایط فعلی مذاکره نتیجه ای در بر نخواهد داشت و راه عبور از حل مشکلات کشور همان گونه که رهبر معظم انقلاب بارها بیان فرموده اند حفظ انسجام داخلی و تلاش برای حل مشکلات با استفاده از توان داخلی است.