به گزارش اصفهان زیبا؛ مسیرهای هدایت سرمایهها به سمت فعالیت تولیدی هموار نیست و میزان سرمایهها متناسب با فعالیت موردنظر تولیدی نیست. تجارب تلخی هم در رابطه با جذب سرمایههای خرد وجود دارد؛ بهعنوانمثال بازار سرمایه یکی از مسیرهای اصلی جذب سرمایههای خرد است که حتی با یکمیلیون تومان هم میشود در این بازار سهام خرید؛ ولی اولا تجربه سال 99 تجربه تلخی بود و ثانیا بورس یک فضای تخصصی است و افراد باید مهارت و تخصص لازم را داشته باشند؛ به همین دلیل چندین پیششرط لازم است تا این سرمایههای خرد در بازار جذب فعالیتهای تولیدی شوند.
از طرفی، در بانکها هم هراندازه سپردهگذاری و جذب سرمایههای خرد مردم انجام شود، مبلغی بهعنوان سود سپرده تعلق میگیرد. البته سپردهگذاری در بانکها هم مشکلات خاص خود را دارد؛ برایمثال اگر تورم 40درصد باشد و سود سپرده 20درصد، فرد انگیزه لازم برای سرمایهگذاری ندارد.
برخی از فعالیتها ماهیت خرد دارند؛ پس به سرمایههای خرد هم نیاز دارند؛ برای نمونه مشاغل خرد خانگی در مقیاس راهاندازی یک مغازه، یک کارگاه یا یک مزرعه به سرمایه خرد نیاز دارند و چون مقیاس این کسبوکارها کوچک است، راحتتر میتوان این فعالیتها را با سرمایه خرد راهاندازی کرد؛ اما اگر این سرمایهها به سمت راهاندازی کسبوکارهای متوسط هدایت شود برای مثال برای تأسیس یک کارخانه در شهرک صنعتی با مقیاس ده میلیارد تومان و بالاتر، برای جذب سرمایهها سازوکارهای متفاوتی را باید مورداستفاده قرار داد.
اگر سرمایههای خرد برای فعالیتهای در مقیاس بزرگتر مانند راهاندازی یک پتروشیمی و پالایشگاه هدایت شود، باز هم سازوکارهای جذب سرمایه متفاوت هستند و سرمایه موردنظر باید از طریق بانک، بورس یا صندوق توسعه ملی و… تأمین شود. اگر هم سرمایههای خرد باید به سمت فعالیتهای دانشبنیان و فعالیتهایی که نیازمند ریسک بالایی هستند هدایت شود، باید از روشهایی مانند صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر، صندوقهای نوآوری و شکوفایی و شتابدهندهها استفاده کرد. البته یکی از روشهایی که در سه یا چهار سال گذشته شکلگرفته روش تأمین مالی جمعی یا جمعسپاری مالی است که هماکنون نزدیک چهل سکو در این زمینه وجود دارد و بهتر است که روزنامهها و رسانهها هم دقیقا به مختصات این نوع تأمین مالی و جمعآوری سرمایه خرد و هدایت آنها به سمت تولید بپردازند؛ چراکه باعث فرهنگسازی در این زمینه میشود.
شخصی را درنظر بگیرید که مثلا 100 میلیون تومان سرمایه دارد ولی این شخص کاسب، کارآفرین، کشاورز، تاجر نیست و تخصص، مهارت، وقت، انرژی و حوصله برای هدایت این سرمایه خرد به سمت تولیدی را ندارد، درنتیجه این نیاز وجود دارد که یک فرد یا نهاد دیگر بهعنوان شخصیت حقوقی واسطه هدایت این سرمایه خرد به فعالیت موردنظر شود. این فرد یا نهاد در این زمینه چندوظیفه دارد؛ ازجمله محاسبات اقتصادی مربوط به توجیهپذیری فعالیت اقتصادی، شناسایی و کنترل ریسکها، ضمانتهای لازم برای اینکه اصل سرمایه تأمینشده از بین نرود و جذابیت لازم را در شرایط تورمی داشته باشد تا این سرمایهها به سمت دیگری هدایت نشوند؛ همچنین این نهاد روش درست سرمایهگذاری را انتخاب میکند و با مزیتهای هرکدام آشناست؛ برای مثال بین بانک و بورس و… بهترین روش سرمایهگذاری را انتخاب میکند.
با توجه به سازوکارها و روشهای سرمایهگذاری و مشکلاتی که وجود دارد، درحال حاضر کاربری هموار برای سرمایهگذاری بالقوه یا مؤلفههای مربوط به اطمینانبخشی و جذابیت بازدهی وجود ندارد یا مکانیزمهای ایجاد شفافیت، بههمرسانی، تقارن اطلاعات، پاسخگویی و گزارشگری و … نیست؛ بههمین سبب نیازمند نهادسازی هستیم و این نهادها هم باید خود را بهروز کنند. هراندازه نظارتپذیری، شفافیت، مکانیزمهای پاسخگویی، کنترل تعارض منافع و جلوگیری از آنچه تحت عنوان مفهوم ذینفع واحد وجود دارد بهبود پیدا کند، ابزارها، روشها و سازوکارهای جذب این سرمایهها بهبود و توسعه پیدا میکند.اگر اینگونه نباشد، افراد از روشهای متعارف سرمایهگذاری استفاده میکنند؛ برای مثال برای حفظ ارزش دارایی و سرمایه خود وارد بازار طلا و ارز میشوند که البته به دستور رهبری و همچنین بر اساس مبانی منطقی، اخلاقی، اقتصادی و حتی شرعی و قرآنی اینگونه سرمایهگذاریها درست نیست؛ ولی بههرحال برخی افراد مانند یک خانم خانهدار، پسانداز خرد دارند که ممکن است سواد استفاده از روشهای دیگر را نداشته باشند یا ممکن است مکانیزم ها و ابزار لازم برای دیگر روشهای سرمایهگذاری را نداند و یا با محیط تخصصی موجود نتواند ارتباط برقرار کند؛ بنابراین مشکلاتی وجود دارد. البته این مشکلات تنها مربوط به استان اصفهان نیست و درواقع مربوط بهکل کشور است و با توجه به اینکه استان اصفهان ظرفیت پیشگامی دارد، بهصورتویژه باید به آن توجه کرد.
تأثیرگذاری سرمایههای خرد در توسعه سرمایهگذاری
حس مسئولیتپذیری، مشارکتجویی، جلوگیری از منجمدشدن سرمایهها و اینکه فرد احساس کند در فرآیند خلق ارزشافزوده و اشتغالزایی جوانان مفیداست، از اثرات مثبت جذب سرمایههای خرد است. توسعه ابزارها و افزایش سواد مالی و اقتصادی در جامعه میتواند کمک کند تا سرمایههای خرد جذب فعالیتهای اقتصادی شود.
مزایا و معایب استفاده از سرمایههای خرد
اگر راهکارهای جذب سرمایههای خرد بهدرستی طراحی شوند، فواید آن معمولا میتواند بر معایب آنها غلبه کند. یک کارمند که زمان کافی و تخصصی ندارد، پنجاهمیلیون یا صدمیلیون سرمایه خود را میتواند وارد فعالیت تولیدی کند و از این روش بهعنوان محل منبع دوم درآمد خود استفاده کرده و بخشی از مسائل معیشتی خود را حل کند و هم بهواسطه فعالیت تولیدی و ارزشافزودهای که ایجاد میشود، به اقتصاد کشور خود کمک کند؛ چراکه این سرمایهگذاری باعث افزایش عرضه کل و کاهش تورم که ناشی از افزایش تولید است میشود و حتی باعث اشتغالزایی نیز خواهد شد.
از قبال این تأمین مالی نیز جوانان مسئولیتپذیری و روشها و ابزارهای لازم برای تجهیز سرمایههای خرد در بخش تولید را میآموزند. درواقع بهنوعی باعث بهبود و ارتقای بهرهوری در کلیت اقتصاد میشود. در ایران هم سازوکارهایی برای تأمین و تجهیز سرمایههای خرد وجود دارد؛ برای مثال در قالب تعاونیهای مسکن، تعاونیهای اعتبار، تعاونیهای توزیعی، صندوق کارآفرینی امید، خیریههای اشتغالزایی و… . یکی از مهمترین موانع در مسیر جذب سرمایههای خرد، مسئله اعتماد است و مانع دیگر ریسکهای موجود در مسیر سرمایهگذاری است. البته نهادهایی که قبلا ذکر شد، میتوانند در راستای شناسایی، کنترل و مدیریت این ریسکها عمل کنند تا افراد بتوانند با هزینههای مبادله و اصطکاک کمتری به فعالیتهای تولیدی بپردازند.