حوزه‌های علمیه از زمانه‌ی خود عقب افتاده‌اند

مراقب حفظ هویت حوزه‌ها باشیم

رهبر انقلاب در یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه علمیه که در هفدهم اردیبهشت‌ماه برگزار شد، در بخشی از سخنان خود توصیه‌هایی برای تحقق حوزه «پیشرو و سرآمد» بیان کردند.

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۱ - دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه
مراقب حفظ هویت حوزه‌ها باشیم

به گزارش اصفهان زیبا؛ رهبر انقلاب در یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه علمیه که در هفدهم اردیبهشت‌ماه برگزار شد، در بخشی از سخنان خود توصیه‌هایی برای تحقق حوزه «پیشرو و سرآمد» بیان کردند. برخی توصیه‌ها که رهبر انقلاب در این بخش به آن‌ها اشاره کردند، عبارت‌اند از: «لزوم به‌روزبودن حوزه»، «اهمیت‌دادن به تربیت نیرو در همه بخش‌ها»، «افزایش رابطه حوزویان با مردم»، «مقابله مدبرانه مدیران حوزه با القائات مغرضانه‌ای که طلاب جوان را از آینده ناامید می‌کند»، «نگاه همراه با خوش‌بینی به نسل جوان و تعامل با آن‌ها»، «تدوین دروس حوزه بر مبنای فقه روشن‌بین و پاسخگو و به‌روز همراه با فلسفه روشن و دارای امتداد اجتماعی و دانش کلام رسا و استوار و دارای قدرت اقناع» و «تقویت روحیه زهد، تقوا، قناعت، استغنای از غیر خدا، توکل، پیشرفت و آمادگی برای مجاهدت». اهمیت‌دادن به تربیت نیرو در همه بخش‌ها که در سخنان رهبر به آن تأکید شد، همان چیزی است که نادیده‌گرفتنش سبب تبلیغات امروزی حوزه شده است. اکنون فضای مجازی پر شده از طلابی که برای جذب‌کردن افراد به شرکت در حوزه علمیه تبلیغ می‌کنند.

اگر از تبلیغات یکی از حوزه‌های علمیه قزوین که برای جذب مخاطب با شعار «می‌دونستی با تحصیل در حوزه علمیه به جز سخنران و امام‌جماعت‌شدن، به چه موقعیت‌هایی می‌تونی برسی؟» بگذریم، به یکی از حوزه‌های علمیه مازندران می‌رسیم که با فیلم تبلیغاتی پرروحانی و رنگارنگ خود، درآمدها و آینده شغلی متفاوتی برای کسانی که قصد دارند وارد حوزه شوند ترسیم می‌کند؛ همچنین اگر نگاهی به تبلیغات اصفهان و سایر شهرها هم داشته باشیم، دو سؤال مهم و مشترک از این تبلیغات برای همه ما ایجاد می‌شود: چرا متولیان حوزه‌های علمیه برای جذب مخاطب دست به چنین تبلیغاتی زده‌اند و چرا طلاب، بازیگران این تیزرهای تبلیغاتی شده‌اند؟! برای بررسی عوامل تأثیرگذار بر ایجاد این تبلیغات با حجت‌الاسلام محمدعلی فولادگر، مدرس حوزه و دانشگاه و مدیر مؤسسه «حامیم» و حجت‌الاسلام محمد عظیمی‌فر، مدرس حوزه و دانشگاه و معاون مدرسه علمیه «مشکات» اصفهان گفت‌وگو کردیم.

حوزه از زمانه عقب ‌افتاده

حجت‌الاسلام عظیمی‌فر در ابتدا به چرایی تأکید رهبر انقلاب بر ایجاد تحول در حوزه علمیه و پیشروشدن آن اشاره می‌کند: «در بحث پیشروبودن حوزه، رهبر چندین سال است کلیدواژه تحول را مطرح کرده‌اند که متأسفانه مواجهه عمیقی با آن اتفاق نمی‌افتد. پس از انقلاب اسلامی تحولات جامعه و مطالبات دینی مردم عمیق‌تر شد و سرعت تحولات هم در کل جهان افزایش پیدا کرد؛ اما هم‌سو با آن، حوزه علمیه به سمت جلو حرکت نکرد. این اتفاقات سبب شد رهبری بر تحول حوزه تأکید کنند.» او می‌افزاید: «بحث تحول همیشه در نسبت با یک وضعیت مطلوب معنا پیدا می‌کند. تحول هم، بستگی به تفکر شما نسبت به حوزه علمیه آرمانی دارد. رهبر در سخنان 17 اردیبهشت‌ماه حوزه آرمانی را معرفی کردند. مهم‌ترین مؤلفه وضعیت مطلوب حوزه، تولید فکر و تربیت نیروی انسانی است. مکان تولید فکر در دل کتاب نیست؛ بلکه در نفوس انسانی است.»

تربیت نیروی انسانی؛ مأموریت کلان حوزه آرمانی

این مدرس حوزه و دانشگاه مهم‌ترین علت مشکل ایجادشده را فراموشی بزرگ‌ترین هدف حوزه می‌داند و بیان می‌کند: «مأموریت کلان حوزه، تربیت انسان‌هایی است که محل تولید فکر هستند. فکری که قرار است نرم‌افزار جامعه را بسازد و نسبت عمیقی با دانشگاه دارد. درواقع آن چیزی که در دانشگاه می‌گذرد، امتداد فکر تولیدشده در حوزه است. یکی از ضربه‌هایی که خوردیم فراموش‌کردن مأموریت حوزه است. عواقب غفلت از این مأموریت در جذب به حوزه خودش را نشان داد. اکنون به‌دنبال انسان‌هایی رفتیم که توانایی به دوش‌کشیدن این مأموریت را ندارند. حوزه در جذب باید به‌دنبال انسان‌های نخبه با اراده‌ای آهنین باشد. تبلیغات امروز برای جذب طلاب به حوزه علمیه ناشی از فراموشی مأموریت حوزه است. اکنون این نوع تبلیغات سبب جذب افرادی به حوزه می‌شود که توانایی انجام وظایف تعیین‌شده را ندارند. تبلیغات از لحاظ قالب خیلی ضعیف بود. از لحاظ محتوایی نیز به‌جای تکیه‌کردن بر امتیازات مالی می‌توانستند بر خروجی‌های حوزه علمیه تکیه کنند. حوزوی در قامت یک معمار جامعه وارد فضای اجتماع می‌شود و قصد دارد فضاهایی را که دیگران ایجاد نکرده‌اند ایجاد کند؛ نه اینکه بخواهد در فضاهای موجود نقش خودش را پیدا کند. این تبلیغ‌ها هیچ‌کدام خروجی یک طلبه را بازگو نمی‌کنند.»

به گفته عظیمی‌فر، مهم‌ترین مشکلی که سبب شده تحول در حوزه علمیه ایجاد نشود خلأ انسانی است. او تصریح می‌کند: «ما در جذب نیروی انسانی نتوانستیم انسان‌هایی را جذب کنیم که اهل فکر، بااراده و… باشند. افرادی که دارای این توانایی نیستند جذب حوزه می‌شوند و پس از چندسال خودشان مسئولان حوزوی می‌شوند و اتفاقاتی نظیر این تبلیغات نادرست را انجام می‌دهند.»

بین مردم، روحانیون و حوزه فاصله افتاده

معاون مدرسه علمیه «مشکات» اصفهان در ادامه به رابطه حوزه با مردم می‌پردازد: «قبل از انقلاب اسلامی آن چیزی که در حوزه علمیه می‌گذشت مبتنی بر نگاهی حداقلی به دین بود و حوزه‌های علمیه ما یک حوزه علمیه حداقلی بود. جامعه‌ای که داشتیم مطالبه‌ای محدود داشت و از دین توقع امور کلان زندگی و مسائل تمدنی، جامعه‌سازی و… را نداشت. یک نگاه حداکثری به دین در ذهن عالمان قدیم داشتیم. آن‌ها معتقد بودند دین قسمتی از زندگی نیست و ناظر به کل زندگی است و حوزه علمیه را هم این‌گونه تعریف می‌کردند. قبل از انقلاب اسلامی نگاه حداقلی به دین وجود داشت. پس از انقلاب اسلامی این نظریه که نگاه حداکثری به دین درست است یا خیر قوی‌تر از گذشته مطرح شد؛ اما نگاه رایج حوزه نبود و جریان پیدا نکرد.»

عظیمی‌فر می‌افزاید: «انقلاب اسلامی مسائلی در جامعه ایجاد کرد که مطالبات مردم از دین بیشتر شد. این اتفاقات زمانی رخ می‌دهد که فضای حاکم بر حوزه مبتنی بر نگاه حداقلی است؛ بنابراین حوزه و جامعه نتوانستند با هم حرکت کنند و کم‌کم ارتباط حوزه با مردم کمتر شد. اکنون حوزه آن‌گونه که باید نمی‌تواند نیازهای به‌روز مردم را تأمین کند و از معادلات جامعه حذف‌شده. مردم احساس کرده‌اند اگر بخواهند زندگی خود را به‌خوبی مدیریت کنند باید به‌جایی غیر از حوزه مراجعه کنند؛ چون حوزه پاسخ‌گوی سؤالات آن‌ها نیست.»

او تصریح می‌کند: « بزرگی نقل کرده بود که درگذشته سطح فکری مردم خیلی عمیق نبود؛ اما روحانی آن‌ها شیخ بهایی بود. اکنون مردم مطالبات و دغدغه‌های عمیقی دارند؛ اما روحانی آن‌ها من و شما هستیم! فاصله ما از شیخ بهایی چقدر است و فاصله مردم ما از مردم گذشته چقدر است؟ آن چیزی که اکنون نیازمند آن هستیم، نگاه حداکثری به دین و حوزه است. حوزه فقط یک نهاد علمی نیست؛ بلکه نهادی است که باید جامعه‌پردازی، تمدن‌سازی و… کند. اگر نگاه این‌گونه باشد، باید یک برنامه جدی برای تربیت افرادی که معتقدند دین امری است که باید محقق شود و وظیفه تحقق آن هم به دست روحانیان است، داشته باشیم. اگر برای افراد دغدغه‌مند با این طرز نگاهی که بیان شد برنامه داشته باشیم نحوه جذب، تعامل و… متفاوت‌تر از اتفاقاتی است که امروز در حوزه رخ می‌دهد. البته در انتها باید به این نکته اشاره کنم که جوانان دغدغه‌مند و خوش‌فکر در حوزه زیاد هستند و به آینده حوزه علمیه امیدوار هستم.»

کسب درآمد مسیر حوزه نیست

در ادامه حجت‌الاسلام محمدعلی فولادگر در رابطه ‌با تبلیغاتی که برای جذب به حوزه علمیه صورت‌گرفته، بیان می‌کند: «حوزه یک هویت تاریخی، فرهنگی، تبلیغی، اجتماعی و سیاسی دارد. این هویت زمانی که می‌خواهد با دوره‌های مختلف خودش را بالنده‌تر و پویاتر کند باید فهم زمانه خود را داشته باشد. شهید مطهری هم به این نکته اشاره کرد که “فقیه باید زودتر از افراد دیگر مسائل را تشخیص دهد و برای آینده برنامه داشته باشد. اگر او بخواهد متناسب با زمانه حرکت کند، دیگر نباید با جامعه حرکت کند و باید جلوتر از آن باشد تا بتواند ابتکار عمل را به دست بگیرد و اتفاقات مثبتی در آینده رقم بزند.” اما این روند در روحانیون محدودی دیده می‌شود. افرادی که این طرز تفکر و روند را داشتند، توانستند حوزه را به‌روز نگه‌دارند. به‌روزبودن مخصوص امروز نیست. 200 سال پیش شیخ‌انصاری، شیخ طوسی و سایر فیلسوفان تا امروز به‌روز بودند و همین اتفاق سبب شده که حوزه به مسیر روبه‌جلو خود ادامه دهد. درنتیجه به‌روزشدن به معنی منفعل‌شدن نیست؛ چراکه با حفظ هویت اتفاق افتاده است. برای اینکه هویت را در زمانه امروز بالنده‌تر کنیم، پیش‌بینی زمان حال و آینده بااهمیت است. اگر اتفاقات مختلف رخ دهد و متناسب با اتفاق بخواهیم از خود واکنش دهیم، دچار وادادگی و انفعال می‌شویم و هویت از بین خواهد رفت. تبلیغاتی که چندوقت اخیر رخ داده، اضمحلال هویت حوزه علمیه است؛ چراکه هویت حوزه هیچ‌وقت با منافع مادی گره نخورده است. در این تبلیغات، آینده شغلی و حقوق‌های آن‌چنانی هدف رفتن به حوزه علمیه معنا شده و هویت حوزه را نابود می‌کند؛ چراکه رفتن به حوزه علمیه به نیت کسب درآمد مسیر حوزه نیست.»

ورودی حوزه‌های علمیه کاهش پیدا کرده

مدیر مؤسسه «حامیم» دلایل پررنگ‌شدن این تبلیغات را این‌گونه بیان می‌کند: «پررنگ‌شدن این تبلیغات یک خطر محسوب می‌شود. علاوه بر قم که نسبت به 10 سال پیش افت ورودی داشته، در شهرهای دیگر هم این اتفاق رخ‌داده و یکی از دلایل این تبلیغات هم عدم استقبال از حوزه‌های علمیه نسبت به گذشته است. برای جذب طلبه و ایجاد انگیزه برای حوزوی‌شدن نباید این راه را انتخاب کنیم. ممکن است یک طلبه با دغدغه وارد حوزه شود و درباره درآمدهای زندگی خودنگرانی دارد. در این وضعیت افراد می‌توانند به او کمک کنند و راه جذب درآمد را به او نشان دهند؛ اما رسالت اصلی او جذب درآمد نیست. زمانی که در یک تبلیغ این مسئله مطرح می‌شود، به‌مثابه این است که طلبه‌شدن راه کسب درآمد است.»

به گفته او، آن شخصی که این تبلیغ را انجام داده، نگاهش به هویت حوزه علمیه تغییر پیدا کرده است. افرادی که باهدف رسیدن به اتفاقاتی که در این تبلیغات بیان می‌شود وارد حوزه علمیه شوند، نمی‌توانند مسئولیتی را که دارند انجام دهند. افق کار حوزوی در امتداد انبیاست. کسی که این افق را نداشته باشد و بخواهد به‌عنوان یک شغل کارمندی و سودمند به حوزه نگاه کند، نمی‌تواند فعالیت‌هایی که باید را انجام دهد. »

فولادگر می‌افزاید:«نباید فکر کنیم که با این تبلیغات ورودی حوزه‌های علمیه را بیشتر کرده‌ایم و حوزه برای جامعه مفید خواهد بود؛ چراکه حوزه‌ای با این طلاب نمی‌تواند نوآوری انجام دهد و به وظایف والای خود عمل کند. نمی‌توان منکر شد که وضعیت اقتصادی کشور یکی از دلایل کم‌شدن ورودی حوزه‌های علمیه است؛ اما به‌جای تبلیغات غلط، باید انگیزه‌ها را تقویت کرد. البته باید به این نکته اشاره کنم که این اتفاق جریان غالب مسیر حوزه نیست.»

چرارتباط مردم با روحانیون و حوزه کم شده!

این مدرس حوزه و دانشگاه در رابطه ‌با قوی‌شدن ارتباط بین مردم با روحانیون و حوزه می‌گوید: «یکی از راه‌های ارتباط با مردم این است که در مباحث فلسفه، فقه، کلام، تفسیر و… واقعیت میدان را لحاظ کنی تا ارتباط با مردم وجود داشته باشد. در نظام جمهوری اسلامی جایگاه روحانیت متفاوت است. حتی اگر کارکرد مثبتی به همراه داشته باشند، به دلیل اینکه در نهاد قدرت قرارگرفته‌اند، شکافی بین آن‌ها و مردم ایجاد می‌شود. در دوره انقلاب روحانیت در مقابل حکومت بودند؛ به همین دلیل مردم احساس همدلی بیشتری با روحانیت داشتند. مردم بین خودشان و حاکمیت یک فاصله احساس می‌کنند و اکنون روحانیت هم آن طرف مرز قرار گرفته است. باید روحانیت هویتی پیدا کند که درعین اینکه خود را اپوزیسیم نظام نمی‌کند و از طرفی خودش را فارغ از مسئله جمهوری اسلامی نمی‌داند، دارای استقلال باشد و حد اعتدال را حفظ کند تا ارتباط مردم با او مانند گذشته قوی باشد.»