به گزارش اصفهان زیبا؛ هنر نویسنده در داستان کوتاه این است که در محدودهای از کلمات یعنی در تعداد واژههای کم بتواند یک داستان خوب خلق کند، شخصیت خلق کند، فضاسازی و ماجرا را رسم کند و دست مخاطب را بگیرد و از ابتدا تا انتها ببرد و همه اینها را در تعداد کلمات محدود اجرا کند.
فریناز ربیعی در اولین مجموعه داستانش بهنام «عین خیالم بودی» به تمامی این هنر را به منصه ظهور رسانده است. اثری 152 صفحهای که امسال برای دومین بار توسط نشر مهرستان روانه بازار چاپ شده است. کتاب شامل 12 داستان کوتاه با فرمهای متفاوت است که در فضای خاص نوشته شدهاند.
مثلاً داستان «نپرس چرا» فرم متفاوتی از دیگر قصهها دارد. قصهای دارد که داستان براساس آن پیش میرود، عاشقانههایی که در قالب نامهها شکل میگیرد و آخرش با یک غافگیری همراه است.
یا داستان «گیریم که سلام» که شخصیت داستان، لحن و شخصیت متفاوتی و یک فرم متفاوت دارد و حرف دیگری هم میزند و یک واگویه شخصی است و یا داستان «هجده هفته و سه روز» که علاوه بر موضوع متفاوتش از پرداخت خوبی در شخصیتپردازی و فضاسازی برخوردار است.
در واقع هرکدام از داستانهای این مجموعه حول یک شخصیت و یک موضوع اصلی میچرخند. داستان با یک حادثه محرکی که تعادل اولیه را از بین میبرد، شروع میشود و بهواسطه ایجاد یکسری گرهها مخاطب را با کشمکشهای زیادی روبهرو میکند.
در نهایت داستان به نقطه اوج رسیده و مخاطب به گرهگشایی میرسد. با این حال پیرنگ داستانها محکم و قوی هستند و رابطه علت و معلولی خیلی خوبی باهم دارند.
در واقع فضای کلی داستانها متشکل از سه مفهوم عشق، انسانیت و عدالتخواهی است که البته یک گریزی هم به تاریخ و انقلاب میزنند و بعضاً در دورهای در مشکلات خانوادگی جهان معاصر زیست میکنند.
اولین نقطه قوت کتاب این است که شخصیتهای داستان از تیپ خارج شده و به شخصیت درست و اصولی تبدیل شدهاند و این برنمیآید مگر اینکه نویسنده بر شخصیت داستانی خود مسلط باشد و آن را بشناسد. شناختی که، به حرکت و پویایی آن شخصیت در داستان کمک میکند.
ویژگی دیگر اثر این است که ایده داستانهای این مجموعه ایدههایی هستند فراتر از نگاه معمول و مرسوم آدمها نسبت به یک موضوع. گویی نویسنده برای خلق ایدهها هفتهها و بلکه ماهها وقت صرف کرده تا به ایده جذاب و متفاوت برسد. ایدهای که بتواند گرههای داستانی بیشتر و جذابتری ایجاد کند و مخاطب را تا آخرین لحظه پای اثر بنشانند.
از نکات قابل تأمل دیگر در خصوص این مجموعه این است که نصف راوی داستانهای این مجموعه مرد هستند و این امر از منظر اساتید داستان خلاف عادت نویسندگی محسوب میشود.
اما نویسنده در مصاحبهای اظهار کرده که مطالعات زیادی در حوزه روانشناسی تحلیلی خاصه روانشناسی یونگ و بحث آرکیتایپهای زنانه و مردانه داشته است.
همین امر در شخصیتپردازی مردهای داستانهایش خیلی به او کمک کرده است بهطوری که او توانسته به خوبی از پس شخصیتهای مردانه داستانش بریاید و دیدگاه و احساسات مردانه را در وقایع و اتفاقات زندگی به نحو احسن به تصویر بکشد و این نشان از دید قوی و جامع نویسنده به جنس مرد دارد.
در نهایت باید اظهار داشت که قلم نویسنده در نگارش، در عین سادگی و روان بودن از قدرت خوبی برای توصیف رویدادها برخوردار است. ریتم درست داستانی و نثر ادبی بسیار قوی از دیگر ویژگیهای اثر است.




