
این روزها یک اتفاق تکراری در شبکه نمایش خانگی، کانون توجهات را به خود معطوف کرده است. اتفاقی که طی ماههای اخیر برای سریالهای «قورباغه» و «میخواهم زنده بمانم» رخ داده و حالا برای «زخم کاری» تکرار شده است. ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) که هنوز مهر مسئولیتش در حوزه اعطای مجوز به تولیدات شبکه نمایش خانگی خشک نشده، مواردی را بهعنوان ممیزی بر قسمت هفتم «زخم کاری» مطرح کرده و چون کارگردان حاضر نشده این اصلاحیهها را اعمال کند، از پخش آن جلوگیری به عمل آمده است.













بالاخره و پس از ۱۶ ماه رکود سینماها، یک فیلم پرمخاطب روی پرده آمد تا نجاتبخش گیشه سال ۱۴۰۰ باشد. در طول این ۱۶ ماه، حدود ۱۲ فیلم ایرانی به روی پرده رفت که تقریبا هیچیک از آنها آثار پرمخاطب نبودند. در این میان، دو فیلم شنای پروانه و خوب، بد، جلف ۲ که گمان برده میشد با استقبال حداکثری مخاطبان مواجه میشوند، فروش چندانی نداشتند تا صاحبان آثار پرفروش ریسک چندانی برای نمایش فیلم خود در دوران کرونا نکنند.













پس از 16 ماه رکود کامل بر صنعت سینمای ایران، این روزها اخبار دلگرمکنندهای مبنی بر اکران یک یا دو فیلم پرفروش به گوش میرسد. دو فیلمی که تضمین مالی 2 میلیارد و 500 میلیونی وزارت ارشاد را دریافت داشته و میتوانند با یک برنامهریزی درست، رکود 16ماهه سینماها را از بین برده و گرمابخش گیشه تابستانی باشند. البته که این خوشایندی، زمانی محقق خواهد شد که خیز جدید کرونا، آسیبی به سینماها وارد نیاورند. همواره با قرمزشدن شرایط کرونایی هر شهر، سینماها، نخستین اماکنی هستند که تعطیل میشوند و چرخه صنعتی این هنر را تحتالشعاع قرار میدهند. نکتهای که سبب شده تا تهیهکنندگان، سرمایهگذاران و پخشکنندگان آثار پرفروش، رضایت چندانی به نمایش اثر خود (ولو با کمک بلاعوض و چندمیلیاردی ارشاد) نداشته باشند.













«دورهمی» حالا دیگر بهعنوان یکی از برندهای رسانهملی مطرح است. برنامهای که توانسته طی چهار فصل تولید برنامه، نهتنها رکورد مخاطبان تلویزیون را بهنفع خود جابهجا کند، بلکه یکی از سه برنامه تلویزیون باشد که رضایت قابلتوجهی از مخاطبان را به دست آورد. افتخاراتی که به باور بسیاری از کارشناسان، نه از بابت ساختار و مهندسی برنامهسازی، بلکه بهخاطر حضور کاراکتر محبوبی چون «مهران مدیری» رقم خورده است.













بحث نمایش فوتبال در سینماهای کشور، هماکنون چندسالی است که با جدیت از سوی سینماداران دنبال میشود. در نیمههای دهه 90، این اتفاق تنها محدود به نمایش دربی پایتخت بود و بعدها با استقبال فراوانی که از جانب مخاطبان به عمل آمد، پای سایر تورنمنتهای فوتبال ملی و حتی رقابتهای والیبال هم به این غائله باز شد تا درآمدزایی خوبی برای سینماداران به وجود بیاید. شدت استقبال به اندازهای بود که برخی پردیسهای بزرگ پایتخت، چندسالن خود را به نمایش بازیها اختصاص میدادند. باشدتیافتن این شکل بلیتفروشی، پلیس پایتخت وارد عمل شد و هرگونه بلیتفروشی با این محوریت را منوط به دریافت مجوز عنوان کرد. اتفاقی که کار را کمی سخت کرد و بههمین دلیل، از شدت پخش مسابقات فوتبال و والیبال در سینماهای پایتخت کاسته شد.













طی هفته گذشته، حاشیههای توقیف 30 ساعته «میخواهم زنده بمانم» داغترین بحث شبکه نمایش خانگی بود. سریالی که ابتدای هفته را با شائبه توقیف آغاز کرد، در میانه هفته توقیف شد و در انتهای هفته نیز مشکلش رفع و منتشر شد. مقوله توقیف و ممیزی در سینما و شبکه نمایش خانگی، بحث چندان جدیدی نیست و دیگر مخاطبان و سینماگران، بر روی تمامی ابعاد این اتفاق آشنایی کامل دارند. اما آنچه سبب شد تا موضوع توقیف موقت «میخواهم زنده بمانم» اینچنین برسر زبانها بیفتد، دستور به توقف پس از 14 قسمت پخش بود. اتفاقی که تاکنون مشابه چندانی نداشته و این شاید برای نخستین بار است که یک سریال پس از انتشار 14 قسمت، اینگونه تهدید به توقف شده و از گردونه پخش کنار برود.













سیوهشتمین دوره جشنواره جهانی فجر این روزها به صورت فیزیکی و مجازی در حال برگزاری است؛ جشنوارهای که سال گذشته به دلیل شیوع کرونا برگزار نشد و امسال با بهرهمندی از تجارب جشنوارههای سینمایی جهان که طی یکسال گذشته برگزار شدند، توانست برنامههای خود را از سر بگیرد.













با وجود استقبال جهانی از ژانر وحشت، این ژانر در ایران همواره یکی از مهجورترین گونههای سینمایی است. دلیل این اتفاق، فارغ از توانمند نبودن سناریستها و کارگردانان ما در زایش لحظات ملتهب از جنس وحشت و نبود فرهنگ کافی از این قلمرو است. جامعه ایرانی، چندان علاقهای به المانهای وحشت، ماورایی ندارد. همین ضعف تاریخی سبب شده تا سینما و تلویزیون ما بیشتر به سمت ملودرامهای اجتماعی و کارهای کمدی گرایش داشته باشد.در سالهای اخیر که نسل جدید کشور، علاقهمندی بیشتری به دنبال کردن آثار موفق جهانی در حوزه وحشت داشته، نیز آثاری فارغ از کیفیتشان تولید شدهاند.فارغ از سینما، تلویزیون نیز حدود دو دهه است که به صورت پراکنده، وارد چنین فضایی شده است. آخرین این تلاش در این زمینه سریال «احضار» است که به تازگی پایان یافته است.













در بیش از یکسالی که کرونا در ایران، بیش از چهار پیک را پشتسر گذاشته، تقریبا هیچ صنفی مانند سینما متضرر نشده است. حجم تولیدات به کمتر از یکچهارم رسیده و بسیاری از سینماگران تلاش کردهاند به دلیل خانهنشینی اجباری مردم و تغییر سبک زندگی، به سمت شبکه نمایش خانگی کوچ کنند. سینماها هم طی 15 ماه اخیر، بیش از 10 ماه تعطیل بودهاند و در همان چند ماهی که فعالیت داشتهاند نیز با استقبال چندانی مواجه نشدهاند. به همین دلیل سینما، یکی از ضرر دهترین مشاغل دوران کرونا بوده است.













حالا دیگر با قاطعیت میتوان اعلام کرد که «مست عشق» پرحاشیهترین فیلم یک دهه اخیر سینمای ایران است. کارگردانی پشت دوربین این فیلم ایستاده که هر چه طی دهههای گذشته، بر خویشتنداری و پرهیز از حاشیه اصرار داشت، دو پروژه اخیرش (شهرزاد و مست عشق) حسابی جنجالی و پرسروصدا ظاهر شدند. در مورد «مست عشق» اینطور احساس میشود که سطح حواشی، همچنان در دامنه مانده و به قله نرسیده است. دعواها تا کنون به شکل بیانیه بوده و برای پرهیز از پخش سریال.













سریالهای رمضانی هماکنون عمری دودههای در کنداکتور یکی از طلاییترین برهههای جذب مخاطب تلویزیون دارند؛ از سال 80 که ساخت یک سریال اختصاصی برای هر یک از شبکههای سیما، آغاز شد و این روند تا به امروز نیز ادامه دارد. روندی که طی حیات دو دههای خود، اتفاقات خوشایند فراوانی را در خود دید. چهرههای بسیاری مانند «رضا عطاران» با این سریالها، محبوبیت و گوشههای کشفنشدهای از پتانسیل خود را به مخاطبان شناساندند. ضمن اینکه زمان بسیار خوب پخش سریالها که پس از افطار بود، سبب شد تا مخاطبان بسیاری پای جعبه جادویی نشسته و به این ترتیب، چندین سریال توانستند به آثاری خاطرهساز در تاریخ تلویزیون تبدیل شوند.













«اصغر فرهادی» این روزها در اسپانیاست. او اینبار جایزه افتخاری بیستمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم لاسپالماس را از آن خود کرد. همان جشنوارهای که در سال 2007، جایزه بهترین فیلم خود را به «چهارشنبهسوری» داده بود. حال آنکه طی این 13 سال، فرهادی، موفقیتهای بینالمللی بسیاری را از آن خود کرده است. آنقدر زیاد که دبیر جشنواره لاسپالماس، حضور فرهادی در جشنواره امسال را مهمترین اتفاق این دوره عنوان کرد و از او به عنوان یکی از بزرگترین سینماگران قرن بیستویکم و هنرمند منحصربهفردی که تاثیرات او در سینما تحسینبرانگیز است، یاد کرد.