
امیرالمؤمنین(ع) توکل را «مبراشدن از نیرو و توانایی [خود] و چشمبهراه مقدراتبودن» تلقی میکنند. براساس روایات، توکلکردن موجب «قوت قلب» و «آسانشدن دشواریها و فراهمشدن اسباب»، «زدودن رنجها»، «شادشدن» و «کفایتشدن» میشود.

در طول زندگی، مشکلات و سختیهای کوچک و بزرگی را از سر میگذرانیم یا اهدافی را دنبال میکنیم که دستیابی به آن احتیاج به برنامهریزی و پیگیری مداوم ما دارد.

چراغ که سبز میشود، صدای ممتد بوق ماشینهای ردیف عقب را میشنویم. غذا هنوز آماده نشده است، اعتراضمان بالا میگیرد که چرا هنوز غذا آماده نیست؟!

مفهوم تابآوری در مقایسه با برخی عبارتهای دانش علوم انسانی، نسبتا جدید است. این مفهوم برگرفته از دانش مدیریت و روانشناسی است؛ چرا که برای بازخوانی رفتارهای مدیریتی و روانشناسی شهروندان و افراد استفاده میشود. تابآوری ظرفیت بازگشتن از دشواری پایدار و ادامهدار و توانایی در ترمیم خویشتن است. تابآوری یعنی اینکه کلیت یک صنعت بتواند قوام خود را در مواجهه با سختیهای غیرقابل پیشبینی و خارج از برنامهریزیهای صورتگرفته برای ادامهدادن مسیر اصلی حفظ کند و در کمترین زمان ممکن به حالت عادی خود بازگردد. تابآوری نوعی ویژگی است که در هر کدام از صنایع کوچک و بزرگ و با توجه به فاجعههای غیرقابل پیشبینی که در همان صنعت رخ میدهد متفاوت است؛ بنابراین نمیتوان از یک گونه تابآوری به صورت کلی حرف زد.




هرکسی حق دارد در شهر در عرصهای عمومی زندگی کند و برای خودش حریمی عمومی را در نظر بگیرد. سلامتی و رفاه بلندمدت به تمایل برای سرمایهگذاری در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و مدنی انسان بستگی دارد که به ما این امکان را میدهد تا زمینههای ایجاد مکانهایی شهری که موجب تحول در روحیه ساکنان شهر شوند، فراهم کنیم. تجربه کرونا نشان داد که چگونگی استفاده از زیرساختهای بزرگمقیاس همچون ورزشگاهها، میادین ورزشی، مراکز همایش، سینما و تئاتر، دانشگاهها و مدارس استراتژیهایی باید مدنظر قرار گیرد. در چند ماه نخست شروع اپیدمی تمامی مراکز تعطیل شدند، اما با بازگشایی مجدد، باید به دنبال کاهش تعداد دانشآموزان در هر نوبت کلاس و کاهش تعداد تماشاگران در سالنها و ورزشگاهها باشیم تا اجرای اقدامات بهداشتی بتواند به بازگشایی سریعتر این زیرساختهای مدنی و بازگشایی اقتصاد کمک کند.




داگلاس نورث در کتاب «خشونت و نظمهای اجتماعی» کشورهای دسترسی باز و دسترسی محدود را از هم تفکیک میکند و بر آن است که شاید اصلیترین عامل توسعهیافتگی یا توسعهنیافتگی کشورها را در همین تمایز باید جست. اما این دو به چه معنا هستند؟ مختصراً میتوان گفت در نظم دسترسی محدود فرادستان یا طبقه مسلط دسترسی به امتیازاتی همچون حقوق مالکیت و منابع و رقابت و سازمانها را تنها به همان اعضای مسلط محدود میکنند.