قرآن کریم چه تصویری از شدت محبت پیامبر(ص) به امت ارائه می‌دهد؟

وساطت برای نجات امت

خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن‌کریم، به‌شدت محبت و شفقت پیامبر اکرم(ص) به امت خویش اشاره فرموده است. کتاب آسمانی در مواضع مختلفی از این علاقه وافر یاد کرده و حتی گاهی به سبب فراوانی این شفقت که تا حد سلب آرامش و آسایش رسول الله(ص) پیش رفته بود، به ایشان تذکر داده است.

تاریخ انتشار: ۰۹:۲۳ - سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
وساطت برای نجات امت

به گزارش اصفهان زیبا؛ خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن‌کریم، به‌شدت محبت و شفقت پیامبر اکرم(ص) به امت خویش اشاره فرموده است. کتاب آسمانی در مواضع مختلفی از این علاقه وافر یاد کرده و حتی گاهی به سبب فراوانی این شفقت که تا حد سلب آرامش و آسایش رسول الله(ص) پیش رفته بود، به ایشان تذکر داده است.

نمونه این امر در آیات آغازین سوره مبارکه «طه» مشهود است؛ آنجا که خطاب به پیامبر فرموده است: «ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را این‌قدر به‌ زحمت و شفقت بیندازی، ما آن را فقط برای تذکر و بیدارکردن مردمانی که از خدا پروا دارند، نازل کردیم.»

شأن نزول این آیات، به زمانی بازمی‌گردد که حضرت‌محمد(ص) از فرط غم و اندوه هدایت‌نیافتن و رستگارنشدن امت، خواب شبانه را بر خود حرام کرده و روزها نیز همواره دغدغه‌مند و مضطرب حال آنان بودند.

ایشان در شب، مدت بسیار کوتاهی به خواب می‌رفتند؛ سپس از نگرانی عاقبت امت، بیدار شده، وضو گرفته، به نماز می‌ایستادند و با معبود خویش به مناجات و رازونیاز می‌پرداختند؛ سپس بار دیگر، اندکی می‌آرمیدند و دوباره از شدت اضطراب بیدار شده، به عبادت و دعا روی می‌آوردند. در این شرایط بود که آیه فوق نازل شد و پیامبر را از زحمت و شفقت مضاعف برحذر داشت.

علاوه‌براین، در آیه سوم سوره شعرا، خداوند با عبارتی مشابه، خطاب به پیامبرش می‌فرماید: «تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که می‌خواهی جان عزیزت را از غم اینکه ایمان نمی‌آورند، هلاک‌ سازی.» این آیه نیز به‌وضوح، دغدغه‌مندی و احساس مسئولیت فوق‌العاده پیامبر(ص) در خصوص هدایت و نجات امت را نشان می‌دهد.

جلوه‌های رحمت نبوی در مواجهه با مخالفان

یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های مهرورزی رسول خدا(ص) در برخورد ایشان با کشته‌شدگان دشمن در واقعه جنگ بدر تجلی یافت. بر پایه مستندات تاریخی، اگرچه در این نبرد شرایط به‌ظاهر به سود دشمنان بود، اما مسلمانان به فرماندهی پیامبر(ص) و با عنایت الهی پیروز شدند و توانستند ابوجهل، یکی از سرسخت‌ترین دشمنان اسلام را از پای درآورند.

پس از این پیروزی بزرگ، رفتار پیامبر(ص) شگفت‌انگیز بود. ایشان میدان نبرد را ترک نکردند و بر کنار کشته‌شدگان کفار ایستادند؛ اشک می‌ریختند و بر سرنوشت شوم آنان تأسف می‌خوردند. این صحنه به‌خودی‌خود گویای عمق احساسات پیامبر بود.

قرآن کریم در آیه ۱۲۸ سوره آل‌عمران پرده از علت این اشک‌ها برداشته است: «مسئله عذاب یا بخشش بندگان ارتباطی با تو ندارد و اگر خدا بخواهد، آن‌ها را می‌بخشد یا عذاب می‌کند؛ زیرا آن‌ها ستمگرند.» مفاد این آیه نشان می‌دهد که پیامبر(ص) چقدر از گمراهی افراد، حتی دشمن خود، اندوهگین بود؛ اما خداوند با بیانی قاطع و تند به پیامبر تذکر می‌دهد که عذاب یا بخشش جزو مسئولیت‌های تو نیست. خداوند اما با ملاحظه احساسات مشفقانه نبی، امکان آمرزش گنهکاران امت را به پیامبر یادآوری می‌کند.
نمونه دیگری از این دغدغه‌مندی زمانی رخ نمود که خداوند از عذاب‌های امت‌های پیشین سخن گفت. از آن زمان به بعد، پیامبر(ص) چنان درباره عذاب امت خود بی‌تاب شد که آرامش خود را از دست داد و خواب از چشمان مبارکشان رخت بربست. در این هنگام، آیه ۳۳ سوره انفال نازل شد: «تا موقعی که تو در میان امت خود هستی، آن‌ها را عذاب نمی‌کنم و اگر آن‌ها استغفار پیشه کنند نیز عذاب الهی را از آن‌ها برمی‌گردانم.»

این وعده الهی چراغ امیدی در دل پیامبر(ص) روشن کرد. ایشان آن‌قدر برای بخشش امت به درگاه الهی التماس می‌کردند که خداوند در آیه ۵ سوره ضحی وعده فرمود: «آن‌قدر به تو عطا می‌کنم که راضی شوی.» قرآن کریم در آیات متعدد دیگری نیز با عناوینی بلندمرتبه چون «رحمتی برای جهانیان» (انبیاء:۱۰۷)، «حریص بر هدایت مردم» و «رئوف و مهربان به مؤمنان» (توبه:۱۲۸) به توصیف این شخصیت بی‌نظیر تاریخ بشریت پرداخته است. این آیات و روایات، همگی گواهی بر وسعت بیکران رحمت و شفقت پیامبری است که برای نجات بشریت از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.

وساطت نبوی در برابر آزمون غدیر

هنگامی که حکم ابلاغ جانشینی و ولایت حضرت علی بن ابی‌طالب(ع) صادر شد، پیامبر(ص) در اعلام آن تردید کردند و مقاومت به خرج دادند. دلیل این تردید، آگاهی ایشان از توطئه مدعیان قدرت بود که پس از رحلت آن نبی، قصد داشتند با تشکیل حلقه‌های نفوذ، این مقام و جایگاهی را که مختص امام‌علی(ع) است، مصادره کنند.

طبیعی بود که رهبری بر قبایل پراکنده اعراب که تحت پرچم واحد اسلام گرد آمده بود، برای بسیاری طمع‌انگیز باشد. در سوره مجادله که پیش از سوره مائده (آخرین سوره وحی‌شده بر پیامبر) نازل شده به این موضوع اشاره شده و از اشتیاق قدرت‌طلبان برای فرارسیدن زمان رحلت پیامبر(ص) و به‌دست‌گرفتن حکومت اسلامی سخن به میان آمده است.

پیامبر(ص) به درستی پیش‌بینی می‌کرد که پس از ایشان بر سر مسئله جانشینی، اختلاف‌های شدیدی پدید خواهد آمد و امت در معرض آزمایشی دشوار قرار خواهد گرفت. ایشان می‌دانستند شمار زیادی از امت، آخرت خویش را در ازای قدرت دنیایی خواهند فروخت؛ ازاین‌رو، عاجزانه از خداوند درخواست می‌کرد که امت را در این زمینه نیازماید؛ چرا که بسیاری، از این آزمایش سربلند بیرون نخواهند آمد و دچار تفرقه خواهند شد.

این مقاومت و چانه‌زنی پیامبر(ص) برای آزمایش‌نشدن امت در امر جانشینی در واپسین سفر حج ایشان، آشکارا قابل ردیابی است. پیامبر(ص) در این سفر خطبه‌های متعددی ایراد فرمودند که یکی از برجسته‌ترین آن‌ها، خطبه‌ای در سرزمین منا بود. در این سخنرانی، ترجیع‌بند قابل‌تأملی وجود داشت.

ایشان پیوسته پس از بیان چند جمله، عبارت «هَلْ بَلَّغْتُ»؛ «آیا ابلاغ کردم؟» را تکرار کرده و از مردم درباره ابلاغ فرامین الهی تأیید می‌گرفتند. مباحثی چون حقوق زنان، رسیدگی به یتیمان و… مطرح می‌شد و پس از هر بخش، حضار در پاسخ به پرسش پیامبر که می‌پرسید آیا ابلاغ کردم، پاسخ می‌دادند: «بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ». آنگاه پیامبر(ص) رو به آسمان کرده و می‌فرمودند: «اللَّهُمَّ اشْهَدْ»؛ «خداوندا! گواه باش.»

این تأکید مکرر بر ابلاغ، تا پایان ایام حج ادامه یافت؛ تا اینکه در هجدهم ذی‌الحجه، در محل غدیرخم، این آیه نازل شد: «ای پیامبر!آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر نکنی، رسالتش را انجام نداده‌ای و خدا تو را از [شر] مردم نگاه می‌دارد و خدا گروه کافران را هدایت نمی‌کند) (مائده: ۶۷).

این پرسش مطرح می‌شود که با وجود تأکید پیامبر(ص) بر ابلاغ در طول سفر، چرا خداوند چنین هشدار شدیدی به ایشان می‌دهد که اگر ابلاغ نکنی، تمام زحمت‌ها و مشقت‌های رسالت ۲۳ساله تو از بین می‌رود؟ پاسخ در روایات نهفته است. بنا بر روایات آیۀ اکمال دین در روز عرفه بر پیامبر نازل شد: «امروز دین شما را برایتان کامل کرده و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را برای شما[به‌عنوان] دینی برگزیدم» (مائده: ۳).

بسیاری از مفسران بر این باورند که پیامبر(ص) می‌بایست مصداق این اکمال و اتمام (یعنی ولایت امام‌علی(ع)) را در همان روز اعلام می‌کرد؛ اما از فرط شفقت و نگرانی برای امت و بیم از اینکه مبادا امت در این آزمون سربلند نشوند، اجرای این فرمان را به تأخیر انداخت و برای وساطت امت، با خداوند به گفت‌وگو پرداخت. این همان تجلی نهایت مهربانی و دلسوزی پیامبر(ص) برای امت خویش است.

  • امیر احمدنژاد
    امیر احمدنژاد

    عضو هیئت‌علمی دانشکده علوم، قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان