به گزارش اصفهان زیبا؛ طبیعت، همیشه پناهگاه امن و در دسترسی است تا در آن قدم بزنیم و دلمان را سبک کنیم. روی چمنها بنشینیم و از هوای آزاد لذت ببریم. اما در سالهای اخیر، پدیدهای روزبهروز پررنگتر شده که نمیتوان افزایش چشمگیر آن را نادیده گرفت: «حضور حیوانات خانگی، بهویژه سگها، در منظر عمومی».
اهمیت این موضوع زمانی برایم آشکار شد که یکی از نزدیکانم، توسط یک سگ خانگی کوچک، مورد گازگرفتگی قرار گرفت. حین خرید گل از کنار خیابان، سگ کوچکی آمد و پای او را گاز گرفت. او میتوانست با پرتاب پا، سگ را به طرفی بیندازد، اما این کار را انسانی ندانست و منتظر ماند تا صاحب سگ بیاید. در مطب برای تزریق واکسن هاری، با چندین نفر دیگر که همگی تجربهای مشابه داشتند، روبرو شدیم؛ گزیدگی توسط حیواناتی که عمدتاً بدون کنترل در فضای عمومی رها شده بودند.
پدیده سگگردانی در فضای عمومی اکنون به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است. این روزها اگر در پیادهرو راه بروید، ممکن است سگی از کنارتان بگذرد. اگر مثل من بترسید و این ترس آشکار شود، ممکن است از سوی صاحب سگ مورد تمسخر یا بیتفاوتی قرار بگیرید، بیآنکه اقدامی برای کنترل حیوان انجام دهد.
در دین اسلام، سگ نجس است، اما این به معنای بد بودن یا ضرورت آزار آن نیست. حتی به معنای دوست نداشتن یا طرد کامل آن نیز نیست. نجاست یک حکم شرعی است که به سادگی قابل رفع است و هرگز در تناقض با مهرورزی به حیوانات یا استفاده از تواناییهای آنان مانند سگهای زندهیاب هلال احمر یا سگهای گله نیست.
اما مسئله اصلی، نگهداری و گرداندن غیرمسئولانه این حیوانات در فضای عمومی است. حضور سگ در فضای ارتباطات انسانی موجب میشود رفتارهای او سبب بروز ناهنجاری شود. سگ نیز مانند هر حیوانی نیاز به حرکت، بو کشیدن و تخلیه انرژی دارد. اما اگر این غرایز طبیعی برآورده نشوند، حیوان دچار مشکلات رفتاری و ناهنجاریهای ذهنی میشود. آمار ناهنجاریهای سگهایی که به اندازه کافی گردش نمیکنند، گواه این موضوع است.
حال پرسش اینجاست: چگونه باید با این معضل مواجه شد؟ اگر سگی بدون قلاده و پوزهبند در پارک و خیابان رها شود و به کسی آسیب برساند، آیا صاحبش عهدهدار این اخلال در نظم عمومی و بیمسئولیتی است؟ آیا صاحبان این حیوانات فضولات حیوان خود را جمع میکنند تا بهداشت عمومی رعایت شود؟ آیا در کنترل رفتار حیوان خود دقت دارند تا به افراد حمله نکنند؟
متأسفانه عدم کنترل آنها، تاکنون صدمات جبرانناپذیری به انسانها بهویژه کودکان زده است. البته هستند کودکانی که از بودن در کنار سگ لذت میبرند، اما سخن با آن مادر بارداری است که بر اثر پارس ناگهانی سگ دچار دلهره شده، یا فردی که از سگ هراس دارد و حیوان برای بازی به سراغش رفته است.
سگگردانی در محلهای عمومی ممنوع است و باید با آن برخورد شود. اما حداقل کاری که از طرف صاحبان این حیوانات باید انجام شود این است که این حیوانات طوری آموزش ببینند تا در برابر محرکهای انسانی واکنشی نابهنجار از خود بروز ندهند و یا با سر و صدای خیابان آرامش خود را از دست ندهد. حضور سگی که آموزشهای لازم را ندیده، میتواند برای سلامت کودکان و بزرگسالان خطرآفرین و مخِل آسایش کهنسالان در پارکها باشد.
این پدیده که به تغییر فرهنگی بدون ضابطه، میانجامد در شان جامعه ایرانی نیست. در بسیاری از کشورها، قوانین سختگیرانهای برای آن پدیده حاکم است؛ از جریمه برای جمع نکردن فضولات حیوان تا پرداخت مالیات برای نگهداری آن. حتی دولت سالانه بودجه زیادی صرف تهیه واکسن هاری میکند.
اگر قوانین همگام با فرهنگ پیش بروند، بسیاری از این مشکلات حل خواهد شد. حتی اگر ممنوعیت کامل حضور این حیوانات به خصوص سگها در فضای عمومی ممکن نباشد، چه خوب است قانونگذاران قوانینی وضع کنند که حضور سگ در محیطهای عمومی تنها با قلاده و پوزهبند مجاز باشد و از حضور آنان در پارکها و زمینهای بازی کودکان ممانعت به عمل آید. انسان همواره با حیوانات در ارتباط بوده است، اما برای تجربه یک زندگی آرام در کنار یکدیگر، باید به حقوق شهروندی احترام بگذاریم و لذت شخصی خود را باعث ناراحتی دیگران نکنیم.




