تعریضی بر انتشار فیلمی از زندگی خصوصی علی شمخانی در فضای مجازی

کارت نهایی دست چه کسی است؟!

نمی‌دانم ما ایرانی‌ها اینطور هستیم یا پاشنه در در بقیه دنیا هم همینطور می‌چرخد. منظورم اتفاقات دو سه روز اخیر است؛ اتفاقات دنیای مجازی ما که دوباره همه دارند در مورد آن حرف می‌زنند. انگار که مهمترین اتفاق زندگی آن رخ داده یا به کشف خیلی بزرگی نائل شده‌اند.

تاریخ انتشار: ۱۲:۳۴ - سه شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
کارت نهایی دست چه کسی است؟!

به گزارش اصفهان زیبا؛ نمی‌دانم ما ایرانی‌ها اینطور هستیم یا پاشنه در در بقیه دنیا هم همینطور می‌چرخد. منظورم اتفاقات دو سه روز اخیر است؛ اتفاقات دنیای مجازی ما که دوباره همه دارند در مورد آن حرف می‌زنند. انگار که مهمترین اتفاق زندگی آن رخ داده یا به کشف خیلی بزرگی نائل شده‌اند.

از چه اتفاقی حرف می‌زنم؟ دوباره فیلمی در فضای مجازی منتشر شد و تمام ذهن و حرف مردم شد آن فیلم. حتما شما خواننده محترم هم درباره فیلمی که می‌گویم شنیده یا حتی بخشی از آن را دیده‌اید؛ فیلم عروسی دختر علی شمخانی!

اگر از افراد مختلف به شکل تصادفی بپرسیم که با دیدن این فیلم اولین چیزی را که به ذهنتان می‌رسد بدون لحظه‌ای تأمل و فکر بازگو کنید، احتمالا چند پاسخ خواهیم شنید. فردی ممکن است بگوید اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که فیلم ساختگی است. چون احتمال نمی‌دادم بتوان فیلمی از مراسم دختر یک مقام ارشد به بیرون درز داد. اما بعدا فهمیدم اتفاقا فیلم کاملا واقعی است.

یکی دیگر می‌گوید من که متوجه شدم فیلم واقعی است، اما باور نمی‌کردم این خود علی شمخانی باشد، آن هم کنار یک دختر با چنین پوششی؛ حتی اگر دختر خودش باشد. ولی متاسفانه این فرد خود علی شمخانی بود.

نفر دیگر می‌گوید من متوجه شدم این فرد خود شمخانی است، ولی سوالی که در ذهنم به وجود آمد این بود که چرا چند نفر دیگر از جمله عکاس حجاب درست و حسابی ندارند. مگر این فرد جزو مسئولان ارشد نظام جمهوری اسلامی نیست؟! پس چرا خانمی بی‌حجاب در مراسمش حضور دارد و کسی مانع نشده؟!

حالا احتمالا افراد دیگری هم هستند که در ابتدا سوالات دیگری به ذهنشان رسیده که من نمی‌دانم این سوالات چیست. اما همه در یک چیز مشترک هستیم: شمخانی و اینکه این فرد در ذهن همه ما برجسته شد. البته او به دلیل مسائل سیاسی داخلی و خارجی همیشه در خبرها بوده و حتی بعضی از مسائل شخصی و خانوادگی‌اش هم در سال‌های گذشته خبرساز شده بود. در همین اواخر هم یکبار دیگر او در اذهان مردم برجسته شده بود، با اتفاقاتی که از زمان حمله رژیم صهیونیستی به منزلش و زنده ماندن در زیر آوارها در قاب تلویزیون تعریف کرد. اما اکنون به شکل دیگری به صحنه بازگشته است.

اما این‌بار اتفاقی از زندگی خصوصی‌اش در معرض افکار عمومی قرار گرفت که با اتفاقات قبلی زیاد هم‌راستا نبود؛ آن هم نه یک اتفاق دست اول و داغ، بلکه اتفاقی مربوط به یک سال و نیم قبل که همان موقع چندباری در رسانه‌ها مطرح شد؟!

به یاد دارم زمانی را که برخی از افرادی که خود را عدالت‌خواه می‌نامیدند دست روی سوژه شمخانی گذاشته بودند و از مفاسدی حرف می‌زدند که نزدیکان او انجام داده‌اند. با این حال حسی که الان مردم از فیلم اخیر گرفته‌اند یا حتی بازخوردی که در رسانه‌های داخلی و خارجی داشت، مثل مورد قبلی عدالت‌خواهان نبود. پس باید بیشتر در مورد این اتفاق فکر کنیم.

ظاهرا و در وهله اول درست‌ترین کار انتقاد از علی شمخانی به خاطر عروسی مجلل دخترش در هتل اسپیناس پالاس، ولخرجی‌های این مراسم و نوع پوشش حاضران در آن است. کسی هم نمی‌تواند منکر درستی این سوالات تعریض‌گونه شود. اما قبل از آن، آیا نباید بپرسیم این فیلم ابتدا از کجا منتشر شد؟ من از شمای خواننده می‌پرسم آیا اینکه فیلم توسط یک فرد حاضر در مراسم و در پیج و کانال شخصی‌اش منتشر و بعدا بازنشر شود معنای متفاوتی از اینکه این فیلم در یک کانال تلگرامی خارج از کشور منتشر شده باشد، ندارد؟! چرا یک کانال خارج از کشور بعد از یک‌سال‌ونیم باید این فیلم را منتشر کند؟ و چرا شمخانی؟!

اگر این اتفاق روایتی از زندگی علی شمخانی به عنوان یکی از مسئولان نظام باشد، آیا ما با یک روایت کامل روبرو هستیم؟ بالاخره وقتی از روایت حرف می‌زنیم، یعنی ماجرایی که یک یا چند راوی دارد و تعداد زیادی مخاطب و اتفاقا نه روایت‌شده، بلکه روایت‌کننده ، یعنی راوی است که روایت را برای ما می‌سازد. پس این سوال به جایی است که بپرسیم این فیلم از کجا منتشر شده است و مهم است که بدانیم قرار است چه کسانی این روایت را بشنوند.

پس وقتی به این شکل به ماجرا نگاه کنیم می‌بینیم ماجرا، علی شمخانی نیست. شاید بتوان در مورد عدالت‌خواهان این را گفت که مسئله آن‌ها با علی شمخانی و ابهامات مالی او و نزدیکانش بوده است. اما در این داستان، راوی به دنبال برطرف کردن ابهامات اخلاقی خانواده شمخانی نبوده و نیست. بلکه دنبال است یک بذر در ذهن من ایرانی بکارد تا ذهن ما را ناتوان از تحلیل کند و در این کار قطعا افرادی در داخل هستند که بدشان نمی‌آید با علی شمخانی تسویه حساب کنند و به ناچار و آگاهانه می‌دانند که دارند در زمین دشمن بازی می‌کنند؛ ولی می‌گویند به درک!

الغرض می‌خواهم بگویم یک طرف این روایت علی شمخانی و خانواده‌اش ایستاده‌اند که باید پاسخ بدهند. اما این ماجرا فقط یک طرف متهم به نام علی شمخانی و یک طرف شاکی به نام ملت ایران ندارد. این اتفاق یک طرف شاکی به نام ملت ایران و یک طرف متهم به نام کسانی دارد که فعلا دل خوشی از مردم ایران ندارند. هم اتفاقات رخ‌داده در سیاست خارجی در هفته‌های اخیر مثل ماجرای اسنپ‌بک و بازگشت تحریم‌ها و فاتحه برجام بسیاری از افراد داخلی را دلخور یا حتی کینه‌ای کرده و هم ماجرای جنگ اخیر در خرداد و تیر دشمن را به صرافت انداخته تا هر طور شده شکافی در بطن این جامعه منسجم‌شده ایجاد کند.

پس اینطور که به نظر می‌رسد این اول ماجراست و قطعه اول پازلی است که هنوز تصویر نهایی آن مشخص نیست و فقط طراحان آن می‌دانند کی باید کدام قطعه را بردارند و در جای خودش بگذارند. بنابراین احتمالا و در آینده نزدیک باید منتظر اتفاقات دیگری از این جنس باشیم. آنکه این فیلم را منتشر کرده، فعلا می‌خواهد با کارت‌هایی که دارد جامعه ایرانی را به بازی بگیرد. اما مهم این است که کارت نهایی در دست چه کسی است؟ ما یا او؟