بیهقی روایتی برای امروز

در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، از ۱۴۰۰ هجری‌شمسی، روز اول آبان به‌عنوان روز پاسداشت مقام علمی و ادبی ابوالفضل بیهقی ثبت شده است. این اندیشمند برجسته که با نام کامل ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی شناخته می‌شود، در منطقۀ حارث‌آباد بیهق (سبزوار کنونی) متولد شد.

تاریخ انتشار: ۱۲:۰۴ - پنجشنبه ۱ آبان ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
بیهقی  روایتی برای امروز

به گزارش اصفهان زیبا؛ در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، از ۱۴۰۰ هجری‌شمسی، روز اول آبان به‌عنوان روز پاسداشت مقام علمی و ادبی ابوالفضل بیهقی ثبت شده است. این اندیشمند برجسته که با نام کامل ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی شناخته می‌شود، در منطقۀ حارث‌آباد بیهق (سبزوار کنونی) متولد شد.

او در دوره غزنویان عهده‌دار مسئولیت‌های متعددی ازجمله نویسندگی، تاریخ‌نگاری، دبیری و ریاست دیوان رسالت بود. میراث مکتوب بیهقی، کتاب سترگ «تاریخ بیهقی» است که در هر دو حوزۀ تاریخ‌نگاری و ادبیات، به‌عنوان نمونه‌ای بی‌نظیر از نثر فاخر فارسی موردتوجه قرار دارد. این اثر عظیم در اصل شامل 30 مجلد بوده و روایتگر رخدادهای 10 سال پایانی حکمرانی سلطان محمود غزنوی تا زمان تألیف کتاب، مطابق با سال‌های ۴۰۹ تا ۴۵۰ هجری قمری است. دریغا که از این گنجینۀ عظیم، تنها حدود پنج جلد باقی‌مانده و متأسفانه بخش عمده‌ای از آن در گذر ایام از دست رفته است.

رویکرد تحلیلی در تاریخ‌نگاری

بیهقی در دوران فعالیت دیوانی خود، به‌عنوان دبیر بونصر مشکان، وزیر کاردان دورۀ مسعود غزنوی، در دربار غزنویان خدمت می‌کرد. او در طول این سال‌ها، علاوه‌بر ثبت مستمر وقایع جاری، به جمع‌آوری و بازنویسی اسناد، مدارک و مراسلات رسمی دیوانی و درباری نیز اهتمام می‌ورزید. این مورخ فرزانه در تدوین اثر خود، نه‌تنها از این منابع دست‌اول بهره می‌جست، بلکه به آثار مدون و روایت‌های شفاهی گذشتگان نیز مراجعه می‌کرد؛ ازاین‌رو، تاریخ بیهقی افزون بر بازگویی چهار قرن نخست تاریخ ایران پس از اسلام، حاوی گزارش‌هایی از ادوار پیشین نیز هست. نکتۀ شایان‌توجه در شیوۀ تاریخ‌نگاری بیهقی، خروج از حیطۀ نقل صرف وقایع و ارائه تحلیل‌های عمیق از رویدادهاست؛ به گونه‌ای که با درج سخنان پندآمیز و حکیمانه، به تبیین ارزش و معنای نهفته در آن حوادث می‌پردازد.

جایگاه ادبی تاریخ بیهقی

محمدعلی اسلامی ندوشن کتاب تاریخ بیهقی را در کنار دو اثر ماندگار «گلستان» سعدی و ترجمۀ «کلیله‌ودمنه» اثر نصرالله منشی در زمرۀ برجسته‌ترین متون منثور زبان فارسی قرار می‌دهد. این ادیب نام‌آور، با پذیرش وجود آثار نثر ارزشمند دیگری چون «اسرارالتوحید»، «تذکرةالاولیا» عطار، «قابوس‌نامه»، «کیمیای سعادت» غزالی و «چهارمقاله» نظامی‌عروضی در ادبیات ایران، برای این سه اثر، مقامی ویژه و ممتاز قائل است. بر پایۀ دیدگاه جامع مورخان نیز، هیچ‌یک از متون تاریخی پیش از بیهقی، از لحاظ انسجام بیانی، قدرت کلام، فصاحت ادبی و دقت تحلیلی، هم‌تراز تاریخ بیهقی نیست.

بی‌گمان، شیوۀ تاریخ‌نگاری بیهقی را باید گونه‌ای متمایز از دیگر آثار برجستۀ این عرصه، چون مروج‌الذهب، تاریخ طبری و تاریخ ابن‌خلدون دانست. برخلاف آنان که عمدتا به نقل رویدادها و روایات بسنده کرده‌اند، بیهقی در جایگاه اندیشمندی تحلیلگر حاضر می‌شود که در باب حوادث به تعمق پرداخته و اظهارنظر می‌کند. هرچند ممکن است در دیگر متون تاریخی نیز جلوه‌هایی از تحلیل به چشم آید، هیچ‌یک در حد و غنای تاریخ بیهقی، حضور فعال مورخ را در مقام داوری و تفسیر رویدادها به تصویر نمی‌کشند. افزون‌براین، بیهقی با به‌کارگیری هنرمندانۀ ظرایف زبانی، از قلم خود همچون ابزاری راهبردی در پیشبرد مقاصد نوشتاری بهره می‌جوید. او که در دورۀ افول تدریجی حکومت غزنویان قلم می‌زد، این مهم را با زیرکی و تیزبینی کم‌نظیری به انجام رسانده است.

تاریخ بیهقی، دست به روایتگری می‌زند و خواننده را به حریم خصوصی دربار و پیچیدگی‌های روابط درونی آن رهنمون می‌سازد؛ به عمیق‌ترین لایه‌های فکری و پشت‌پرده‌ترین نیرنگ‌ها می‌کشاند و پرده از خباثت ذاتی و سرشت ناسالم آدمی برمی‌دارد. او عواطف و احساسات شخصیت‌های اثرگذاری چون حسنک وزیر را در کتابی که به تاریخی‌بودنش شناخته می‌شود، نه ادبی‌بودن، با زیبایی و ایجازی ستودنی به تصویر می‌کشد.

گویی تاریخ بیهقی از روزگار ما سخن می‌گوید؛ از بازی‌های قدرت، از پیوندهای نیک و بد آدمیان، از خیانت‌ها و نیرنگ‌هایشان. آنجا که ابوالفضل بیهقی، پس از روایت سرنوشت تلخ «حاجب قریب» می‌آورد: «احمق کسی باشد که دل در این گیتی غدار فریفتگار بندد و نعمت و جاه و ولایت او را بی‌هیچ چیز شمرد و خردمندان بدو فریفته نشوند» و این‌چنین گویی با انسان معاصر سخن می‌گوید.