به گزارش اصفهان زیبا؛ فرهنگ هویتدهنده یک جامعه و مهمترین عامل در شخصیتدادن و شکوفاکردن استعدادهای درونی افراد جامعه بهشمار میرود و تبلیغات، ارسال پیامی جانبدارانه به مخاطب است که با کوششی آگاهانه و حسابشده بهمنظور تغییر ادراک و همسوکردن رفتار مخاطب با انگیزه سازماندهی تبلیغات صورت میگیرد.
انواع رسانههای تبلیغات محیطی ازجمله تابلوها، بیلبوردها، اتوبوسها و… عوامل مهمی هستند که فضای بصری شهرها را تحتتأثیر قرار میدهند و با مخاطبان و شهروندان، ارتباطی دوسویه برقرار میکنند. امروزه با تحولات زندگی اجتماعی و رشد و توسعه جوامع، میزان وابستگی انسان به محیط پیرامون برای تأمین نیازهای مادی ومعنوی خویش بیش از گذشته احساس میشود.
تبلیغات محیطی نیز بهعنوان بخشی از تصویر جامعه، در نحوه تعامل انسان با فضای زندگی او مؤثر است و ادراک عمومی مخاطبان و فرهنگ تصویری جامعه شهری را ارتقا میبخشد.
در شهر اصفهان سالهاست که کمیته شهروندی ذیل سازمان فرهنگی شهرداری به طراحی تابلوهایی برای فرهنگسازی موضوعهای مختلف دست میزند. این تابلوها گاهی موردپسند مخاطبان قرار میگیرد و گاه با انتقادهایی مواجه میشود.
خبرنگار «اصفهانزیبا» در گفتوگو با سیدمهدی سجادزاده، رئیس اداره توسعه فرهنگ شهروندی شهرداری اصفهان، ضمن تهیه گزارشی کلی درخصوص گالریهای شهری به بررسی تأثیر این تابلوها بر فرهنگ شهروندی نیز پرداخته است.
لطفا گزارشی کلی از اقداماتی که تاکنون در زمینه تابلوهای شهری صورت گرفته است، ارائه کنید.
پانزدهسال از نصب سازههایی که با عنوان پشت تابلو بهاصطلاح یا گالری شهر اصفهان است، میگذرد. موضوعی که روی این تابلوها کار میشود، هردوهفته یکبار عوض خواهد شد که حدودا در طول یکسال، 24 یا 25 موضوع را در بر میگیرد.
این موضوعها معمولا موضوعهایی است که تحتعنوان مباحث شهروندی مطرح میشود؛ بهعنوانمثال، سال گذشته در بحث آلودگی هوا و مازوتسوزی، دو دوره پشت هم در دیماه را به آلودگی هوا تخصیص دادیم.
یک دوره، راهکارهایی را برای برونرفت از آلودگی ارائه دادیم و دوره دیگر آمارها را بیان کردیم.
بنابراین گاهی موضوعها به اقتضای زمان و گاهی سیاستگذاریها اجرا میشود که این موضوعها مجموعه سیاستگذاریهایی است که از طرف شورای شهر برنامهریزی و موضوعهای آن مشخص و با عنوان مناسبتی یا کمپینی اجرا میشود.
حدودا 220 تابلو در سطح شهر داریم.
اینکه حدودی تعداد را بیان میکنم؛ چون گاهی سازهها در اثر فرسایش خراب میشود و گاهی موردسرقت قرار میگیرد که اخیرا متأسفانه آمار سرقت بالا رفته است؛ ولی بهطور میانگین بین 215 تا 240 تابلو داریم که سر چهارراهها و میادین اصلی شهر قرار گرفتهاند.
در هردوره نیز پنج تا هفت طرح زده میشود؛ به این علت که سر یک چهارراه حداقل چهارتابلو وجود دارد و باید از طرحهای متنوعی بهره ببرد.
این موضوعها چگونه برنامهریزی و اولویتبندی میشود و اتاق فکری که برای بررسی طرحها شکل میگیرد، شامل چه کسانی است؟
اتاق فکرها چندلایه است. در لایه اول، یکسری کارشناسان ارگانهای مربوط هستند؛ مثلا در بعضی موضوعها مثل گاز و برق و… که بحث شهروندی است، گاهی سازمان مربوط درخواست کمک برای تبلیغات و فرهنگسازی دارد؛ چرا که تأثیر این تابلوها بر عموم جامعه واضح و گاهی نتایج بسیارملموس است.
در سال 96، 15 نفر بر اثر گازگرفتگی فوت کرده بودند؛ اما براثر تبلیغات شهری، سال 97 این آمار به دو نفر کاهش یافت؛ البته در خیلی از موارد ممکن است این آمار بهصورت عدد و رقم در دسترس نباشد.
بااینحال، مثلا در مباحث حوزه خدمات شهری، مردم معمولا رعایت میکنند؛ مثل روزهایی که مخصوص جمعآوری زباله مشخص شده است و یا حتی بحث تفکیک پسماند در مبدأ بسیار موردتوجه مردم عزیز قرار گرفته و یا موردی که جدیدا گفته شده بحث تفکیک تفاله چای و قهوه از زبالههای عادی بود که این کار موجب کمشدن شیرابه میشود و هم از این تفالهها میتوان کمپوست گیاهی تهیه کرد و خداروشکر مردم بهخوبی رعایت میکنند.
به همین دلیل، در هر موضوعی سعی کردیم کارشناسی را که مرتبط باشد، شرکت دهیم تا از نظراتش درباره مسائل بهره ببریم و اجرای بهتری داشته باشیم.
لایه بعدی که در اتاق فکر وجود دارد، بحث طراحی این سازههاست که این طراحیها اینفو یا بحث آماری یا کمیکاستریپ است. در کمیته شهروندی سعی میکنیم از ظرفیتهای مختلفی که داریم نیز استفاده کنیم.
ما فقط ظرفیت گالری شهری نداریم، بلکه ایستگاهها و همچنین کابین مترو هم در اختیار ماست؛ موضوعهایی که بتواند بهصورت موشن طراحی شود، با همکاری سازمان قطار شهری، در کابینها پخش میشود؛ البته با درنظرگرفتن اینکه صدایی ندارد.
یکسری طرحها را که به موضوع حملونقل مربوط میشود، در ایستگاهها کار میکنیم. بهتازگی هم با طرحهایی به پایانههای مسافربری شهر وارد شدهایم و مخاطب اینها اصفهانیهایی در نظر گرفته شدهاند که وارد شهر میشوند.
با این حساب، برای برنامهریزی و طراحی، سلایق مردم در نظر گرفته نمیشود و فقط مدیران و کارشناسان نظر میدهند!
عمدتا کارشناسها و اعضای پیوسته و ناپیوسته خودمان هستند که نظر میدهند؛ اما در بحث سلیقه مردمی ما چند پل ارتباطی داریم که به آن وسیله، سلیقه مردم را متوجه میشویم. نکتهای که جالب است بگویم، این است که مردم اصفهان بسیار حس تعلقخاطر به شهرشان دارند و یکی از جاهایی که این حس بسیار دیده میشود، در بحث همین گالریهای شهری است.
اگر یکی از تابلوها نازیبا باشد ویا مفهمومش گُنگ باشد و یا بهنوعی جای بحث داشته باشد، سریع با 137 تماس میگیرند و واکنش نشان میدهند. 137 هم آمار را به سازمان فرهنگی میدهد و سازمان فرهنگی به ما انتقال میدهد؛ یعنی اولین جایی که متوجه بازخوردها راجعبه یک موضوع میشویم، سامانه 137 است.
موضوعهایی داشتیم که مثل همین بحث گازگرفتگی از واژه قاتل خاموش استفاده کرده بودیم که شهروندان عزیز تماس گرفته بودند و این نقد را وارد کرده بودند که این کلمه بار منفی زیاد دارد یا در موضوع سگگردانی نیز انتقاداتی به طراحیها وارد بود.
پل ارتباطی بعدی ما تماس مستقیم با اداره و انتقال نظرات مردم است و در نهایت نیز از طریق تعامل و گفتوگوی حضوری با مردم نظرات آنها منتقل میشود. گاهی بعضی اظهارنظرها رسانهای میشود؛ مثل موضوع آخر که بحث سواد رسانهای بود و صنف خاص خودشان را مخاطب قرار دادند.
گاهی نیز بعضی موضوعها بازخورد رسانهای دارد که از این طریق نیز متوجه نظرات میشویم.
در موضوعهایی شبیه موضوع اخیر که با واکنشهای منفی زیادی روبهرو شد، چگونه برخورد میشود؟
اولا اینکه این طرح آخر درخواستکننده بیرونی داشته که فرهنگسرای رسانه بود. این فرهنگسرا در ششماهه دوم سال پیش با توجه به اتفاقاتی که افتاده بود، از جمله اغتشاشات و مسائل اجتماعی، برنامهریزی کرده بودند که یکسری آموزش سواد رسانهای برای عموم شهروندان داشته باشند.
در سال گذشته به مدارس رفته بودند و باتوجه به مشکلاتی که آنجا پیش آمده بود، اردو و تئاتر و… برگزار کردند. در ابتدای امسال قصد داشتند توسط همین گالریهای شهری و در ادامه، نمایشهای خیابانی که الان در سطح شهر انجام میشود، سواد رسانهای مردم را افزایش دهند.
درباره گالری شهری با ما وارد مذاکره شدند و ما هم از ابتدا این طرحها را دیدیم و در جریان اتود زدنها بودیم. نکتهای که شایان توجه است، این است که این طرحها انتزاعی هستند.
در یکسری موضوعها لازم است که بهصورت انتزاعی عمل کنیم تا در ابتدا شُک به مخاطب وارد شود و بعد وارد بحث اصلی شویم.
بهعنوانمثال، تابلوهایی که «شنبهها زوجه یا یکشنبهها فرده و جمعهها تعطیله» بود که شهروندان بسیار واکنش نشان دادند که این مطالب واضح چه اهمیتی دارد که تابلوهای شهر به آنها اختصاص داده شود؛ ولی در ادامه منظور اصلی را رساندیم که بحث جمعآوری زبالهها از این به بعد هفتگی خواهد بود و مانند قبل طبق زوج و فرد تاریخی نیست.
این مسئله نیاز به فرهنگسازی داشت؛ چون روند کاملا داشت تغییر میکرد و بههمیندلیل نیازمند تبلیغ انتزاعی بود. در اینجا هم این نکته لازم و ضروری به نظر رسید.
نکته بعدی این است که مخاطب این تابلوها عموم مردم هستند؛ اما گاهی برخی موضوعها برای برخی صنوف یا ارگانها مسئلهزا میشود؛ مثل بحث آمارهای زایندهرود سال پیش که شکایت برخی فعلان محیطزیست را در بر داشت. بااینحال، چون آمارهای ما براساس چندین منبع بود و از صحت آن اطمینان داشتیم، به راحتی پاسخگوی شاکیان بودیم.
در بحث سواد رسانهای هم بحث کلی ما این بود که رسانه میتواند این خصوصیات را داشته باشد؛ مثل اینکه میتواند شایعه کند یا بزرگنمایی کند و… و انشاءالله در دور بعد، اینها را بهطور تفصیلی توضیح خواهیم داد.