به گزارش اصفهان زیبا؛ آیتالله ناصری در بیاناتشان تأکید میکردند انسان مظهر همه صفات حق است.
اجازه دهیم مقداری درباره این کلام تأمل کنیم. بهراستی ارزش من چیست؟ در کجا آرام میگیرم؟
بین تمامی پرسشهای عمیق، این پرسش، از زمینیترین و ملموسترین پرسشهاست و البته از مهمترینها و متعالیترینها؛ من هویت و ارزش خود را هرچه بدانم، زندگیام را بر اساس همان رقم خواهم زد.
اگر «قدرت» ارزش من باشد، تمام زندگیام را به پای کسب قدرت میریزم؛ اگر «علم» هویت من باشد، تمام عمرم را به دنبال علم میگردم و…؛ همچنین آرامش من، درگرو پاسخ به این پرسش است.
اگر هویت من «علم» باشد، تا به آن نرسم، ناآرامم! خود را گم کردهام؛ ولی وقتی به خود رجوع میکنم، هم علم مرا بهسوی خود میکشد و هم قدرت و هم حیات و هم رحمت و هم عزت و هم …؛ راز این کشش چیست؟
هویت انسان، هیچیک از این کمالات نیست! بلکه هویتی دارد که تمام این کمالات برای اوست. او خلیفهالله است روی زمین. پس آرام نمیگیرد؛ مگر اینکه بتواند خلافتالله را روی زمین، به دست گیرد.
همین نکته راز سرگشتگی و ناامیدی ما از تمام سرسپردگیهای معمولی است؛ سر میسپاریم؛ اما راضی نمیشویم.
البته به دلیل همین کشش بهسوی «همه کمالات، راحت به هر چیزی دل میدهیم و عبد هر تکه سنگی میشویم؛ هیچ موجودی در این عالم، به اندازه انسان، خود را خوار نکرده و بنده هر چیزی نشده! چرا؟ چون او بنده و خلیفهالله است و الله، جامع تمام اسما و صفات؛ او به هر چیزی بنگرد، میتواند خود را و دلبستگی به آن را حس کند!
چرا؟ چون ارکان تمامی عالم از اسماءالله پر شدهاند! در این زمان است که عالم ربانی به ما یادآوری میکند که «تو خلیفهالله هستی! به کمتر از الله، راضی نشو!»




