به گزارش اصفهان زیبا؛ با پدرشان از اصفهان به نجف میروند و از همان سنین نوجوانی مشغول تحصیل میشوند. همزمان با درس با حجتالاسلام محمد کوفی آشنا میشوند. محمد کوفی همانطور که در کتابها هم آمده، تشرفاتی خدمت امام زمان (عج) داشته است. شیخ محمد کوفی با پدر آیتالله ناصری آشنا بوده است.
آقای ناصری نقل میکنند: «روزی شیخ محمد کوفی آمده بودند پدرم را ببینند؛ درحالیکه ایشان به ایران آمده بودند. من محمد کوفی را به حجرهام دعوت کردم و چون میدانستم او خدمت امام زمان (عج) رسیده است، از او پرسیدم: چهکار کنم که خدمت امام برسم؟ شیخ پاسخ میدهد: انجام همه واجبات و ترک همه محرمات. پرسیدم: اینکه کار حضرت فیل است. چیزی بگو که شدنی باشد؟ شیخ مقداری فکر میکند و بعد میگوید: فرزندم اگر کار آسان میخواهی، نمازشب بخوان.»
شخصیت آیتالله ناصری از همان ایام جوانی تحصیل در نجف با استادان اخلاق مثل شیخ محمد کوفی، آیتاللهالعظمی سید جمال گلپایگانی و شیخ عباس قوچانی شکل میگیرد. از جهت علمی نیز نزد علمای نجف بهخصوص آیتاللهالعظمی شاهرودی کسب فیض میکنند تا آنکه امامخمینی در سال 1343 وارد نجف میشوند.
آقای ناصری تعریف میکنند: روزی در حرم بودم. یکی از کسانی که اهل معنا و بصیرت بود، من را با خودش منزل امام خمینی برد. ایشان چون تازه آمده بودند، در منزلشان نماز را اقامه میکردند و افراد خاصی بهصورت خصوصی خدمتشان میرسیدند.
میفرمودند که از آن روز با حضرت امام آشنا شدیم. بعد از تکمیل تحصیلات و کسب درجه اجتهاد آیتالله ناصری به توصیه استادشان ایران میآیند و در اصفهان عمده وقت را به تدریس میگذرانند. دروس مختلف پایههای گوناگون را در حجرهای در مدرسه نیمآورد تدریس میکردند.
نام ایشان با نام امام زمان (عج) عجین شده است. خصوصیت خاص ایشان تبلیغ نام حضرت بقیهالله بود. در این زمینه بسیار جدیت داشتند. مجالست با ایشان همنشینی تأثیرگذاری بود. همواره توصیه میکردیم جهت داشتن استاد اخلاق خدمت ایشان برسند.
در همان کمتر از نیم ساعتی که خدمت ایشان بودند، افراد نتیجههایی میگرفتند و استفادههای فراوانی میبردند. بیان ایشان ساده بود و همه میتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند. بیان پیچیده نداشتند و در عین سادگی بسیار مؤثر بودند.
به خاطر نفوذ معنوی بسیار خوبی که در میان اقشار مختلف مردم داشته و اعتمادی که مردم به ایشان داشتند، حوزه علمیهای در اصفهان تأسیس کردند؛ حوزهای هم در رهنان تحت اشراف آیتاللهالعظمی بهجت دست گرفتند و در دولتآباد هم حوزهای را تأسیس کردند.
اینها به کمک خیرینی بود که به حاجآقا ارادت داشتند. در منزلشان در دولتآباد، روضهای هرسال به مدت ده شب به مناسبت ایام فاطمیه برگزار میکردند که نسبتا روضه مفصلی هم بود و تعداد زیادی استفاده میکردند.
مسجدشان به نام «کمرزرین» در میدان امام علی (ع) اول کوچهای است که در قدیم ساختمان کوچکی داشته و بعد توسعه پیدا میکند؛ زیرا با حضور ایشان جمعیت زیادی حضور پیدا میکردند و به دلیل کمبود جا، زمینی در کنارش خریداری و ضمیمه شد.
سالهای دورتر سه وقت را نماز اقامه میکردند. ماه مبارک رمضان را که به تبلیغ در آن تأکیدداشتند، نماز ظهر را با زحمت حضور مییافتند. مرحوم آیتالله ناصری، حقیقتا عالمی الهی بودند که هوای نفس در وجودشان نبود. سالما لنفسه، حافظا لدینه، مخالف لهواه و مطیع لامر مولاه بودند.
بهواقع مطیع امام زمان (عج) بودند. تجلیل ازاینگونه علما نه به خاطر نیاز آنان است، بلکه ما به آنان نیاز داریم. هر چه انسان از این شخصیتها فاصله بگیرد، غرق در دنیا میشود؛ پس ما نیاز داریم که از آنها تجلیل کنیم. از خدا تقاضا میکنیم که کمکمان کند تا آنها ر ا فراموش نکنیم و در همین مسیر قدم برداریم.