سینمای کودک و استفاده از یک تجربه تاریخی

سینمای کودک و نوجوان در دوران اوج فعالیت خود در ایران، با دغدغه‌های تربیتی و فرهنگی همراه بوده است. این سینما پس از یک دوره اوج در دهه 70 به مرور به وضعیتی دچار شد که به گفته کنشگران این عرصه، از مخاطب واقعی خود فاصله گرفته و از ضعف کیفی آثار رنج می‌برد.

تاریخ انتشار: 12:56 - شنبه 1402/07/15
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
سینمای کودک و استفاده از یک تجربه تاریخی

به گزارش اصفهان زیبا؛ سینمای کودک و نوجوان در دوران اوج فعالیت خود در ایران، با دغدغه‌های تربیتی و فرهنگی همراه بوده است. این سینما پس از یک دوره اوج در دهه 70 به مرور به وضعیتی دچار شد که به گفته کنشگران این عرصه، از مخاطب واقعی خود فاصله گرفته و از ضعف کیفی آثار رنج می‌برد.

اکنون در سال 1402 سؤالی مهم پیش روی ماست؛ سینمای کودک و نوجوان چگونه می‌تواند به جایگاه واقعی خود برسد؟ پاسخ به این سؤال نیازمند مروری کوتاه بر اوج و فرود سینمای کودک در ایران است.

بررسی جریانات سینمای ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مؤید این نکته اساسی است که علاقه‌مندان ساخت اثر در حوزه کودک هم‌زمان با تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در میانه دهه 40، پیش روی خود فضایی برای ساخت آثار این حوزه یافتند؛ بنابراین باید متوجه تأثیر جریان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بر آثار ساخته‌شده در سینمای کودک در ایران باشیم.

همچنین دیگر جریان مهم ساخت آثار حوزه کودکان، تولیدات و برنامه‌های پخش‌شده در تلویزیون ایران بود که بیش از همه بر آموزش‌های رسمی از طریق برنامه‌های مجری‌محور و یا عروسکی و سرگرمی به وسیله پخش انیمیشن‌ها و فیلم‌ها و سریال‌های خارجی تأکید داشت.

در این میان تعدادی از آثار نیز همچون «سفرهای دور و دراز هامی و کامی در وطن» اثر نادر ابراهیمی، با خلاقیت کارگردانان ایرانی و با ترکیبی از عناصر آموزشی و سرگرم‌کننده ساخته می‌شدند.

جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی با این جریانات مواجه بود و تلاش می‌کرد مسیری تازه برای توجه به سینمای کودک ایجاد کند. شروع جشنواره در دهه 60 ذیل جریان کلی سینمای ایران اتفاق افتاد.

در آن سال‌ها مدیران فرهنگی کشور با ترس از بازگشت ارزش‌های فیلمفارسی به تولیدات سینما، توجه خود را به احیای موج نوی سینمای ایران متمرکز و در این زمینه تلاش کردند. شهید سید مرتضی آوینی در مجله سوره شاید از نخستین کسانی بود که متوجه این تلاش شد و به نقد این رویکرد پرداخت.

آوینی احساس می‌کرد سیاست‌گذاران سینمای ایران برای فرار از فیلمفارسی از مردم منتزع شده‌اند و با نگاه به جریانات سینمای اروپای شرقی، تلاش می‌کنند موج نوی سینمای ایران را در تناسب با آن تعریف کنند.

او برای توجه بیشتر مدیران، به بازتعریف سینما پرداخت و در این میان با تأکید بر آثار فیلم‌سازانی همچون آلفرد هیچکاک، اهمیت قصه‌گویی در سینما و توجه به مخاطب را یادآور می‌شد؛ البته آنچه دیدگاه آوینی را به واقعیت نزدیک می‌کرد شروع جریان سینمای دفاع مقدس در ایران بود؛ فیلم‌هایی که توسط نسلی جوان با دغدغه‌های انقلابی ساخته می‌شد و از سقوط در دام ارزش‌های فیلمفارسی در امان بود؛ اما برخلاف موج نوی سینمای ایران، می‌توانست مردم را به گیشه‌های سینما بازگرداند.

در چنین شرایطی،  جشنواره بین المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان شاهد یک روند رو‌به‌رشد بود که در دهه 70 به اوج خود رسید. در آن سال‌ها توجه سینماگران به سینمای کودک و تلاقی دو جریان، یعنی جریان تولیدات سینمای ایران «برای و یا درباره کودک» و جریان تولیدات تلویزیون ایران «برای کودک»، رونقی چندساله در جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان رقم زد و جشنواره، با شکوهی مثال‌زدنی و با حضور انبوهی از مخاطبان کودک و نوجوان برگزار می‌شد.

در این دوره، آثار بیش از هر چیز به اقتضائات کودکان توجه می‌کرد؛ به همین دلیل عناصری داشت که می‌توانیم آن‌ها را عناصر مشترک در سینمای کودک بنامیم.

در سال‌های بعد با افول انحصار تلویزیون و خالی‌شدن گیشه‌های سینما و همچنین سرازیرشدن آثار و تولیدات سینمای دنیا، مخصوصا هالیوود به ایران، دوران اوج سینمای کودک و نوجوان به پایان رسید و فعالان حوزه کودک و نوجوان خود را از چندجبهه، مواجه با حریفانی پرقدرت یافتند.

کودکان ایرانی با گسترش فناوری ارتباطات، به‌ویژه اینترنت،  انتخابگر شده‌اند و فیلم و انیمیشن موردعلاقه خود را از میان آخرین تولیدات سینما انتخاب می‌کنند. به این ترتیب فیلم‌سازان هم انگیزه‌ای برای ورود به عرصه ساخت فیلم کودک ندارند و آن را جدی نمی‌گیرند.

بررسی تولیدات سینمای کودک ایران، مخصوصا جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان در سال‌های گذشته، نشان می‌دهد سینماگران حوزه کودک و نوجوان در مواجهه با این تغییرات،  بیش از همه تأکید خود را بر سلامت آثار تولیدشده برای کودکان قرار داده‌اند.

این تأکید البته در رویارویی با قوی‌ترین حریف این سینما که آثار فیلم و انیمیشن غربی است، حساب‌شده به نظر می‌رسد؛ اما کافی نیست؛ چرا که حریف اصلی سینمای کودک در ایران، در سال‌های اخیر برنامه‌ریزی ویژه‌ای برای کودکان ایرانی، به‌خصوص با استفاده از عناصر ابتذال دارد. مقابله با چنین جریانی با رویکرد صرفا دفاعی، ممکن نیست.

در اینجا باید به تجربه تاریخی سینمای دهه 60 و 70 ایران مراجعه کرد. اگر در آن سال‌ها ترس از بازگشت ارزش‌های فیلمفارسی به انتزاع از مخاطب منجر شد، امروز هم تقلیل کارکردهای سینمای کودک و نوجوان در ایران به ساخت آثار سالم، به انتزاع از مخاطب کودک و نوجوان منتهی می‌شود.

اگر در آن سال‌ها توجه سینمای ایران به گفتمان اصیل ایران اسلامی در قالب سینمای دفاع مقدس به بازگشت مردم به گیشه‌ها منتهی شد، توجه سینمای کودک به این گفتمان قطعا می‌تواند به توجه کودکان و نوجوانان به این سینما و پیروزی در برابر ابزارهای حریف، بینجامد.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

20 − سه =