مادرم بهترین ریاضی‌دان دنیاست

دوران ابتدایی در یک مدرسه دولتی درس می‌خواندم. آن سال‌ها اولین کلمه‌ای که با شنیدن «مدرسه دولتی» در ذهن تداعی می‌شد «شلوغی» بود.

تاریخ انتشار: 11:21 - چهارشنبه 1402/10/13
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
مادرم بهترین ریاضی‌دان دنیاست

به گزارش اصفهان زیبا؛

دوران ابتدایی در یک مدرسه دولتی درس می‌خواندم. آن سال‌ها اولین کلمه‌ای که با شنیدن «مدرسه دولتی» در ذهن تداعی می‌شد «شلوغی» بود.

مدرسه ما هم از همین قاعده مدارس دولتی پیروی می‌کرد. ۴۰ نفر دانش‌آموز سر یک کلاس آن‌قدر زیاد است که اگر ردیف‌های آخر می‌نشستی می‌توانستی با خیال راحت خوراکی بخوری یا حتی چرت بزنی.

اما قسمت بد ماجرا برای من این بود که هیچ‌گاه فرصت نمی‌شد تا سؤالات و اشکالات خودم را از معلم بپرسم. مخصوصا در درسی مثل ریاضی که یک‌پایه‌اش حل کردن تمرین‌های مختلف و تکرار است و با یک‌بار گفتن و شنیدن حل نمی‌شود. این بود که من ‌بعد از مدرسه در خانه کلاس خصوصی ریاضی داشتم. البته با مادرم.

آن روزها که هنوز دنیا برایم جایی فراتر از مدرسه و فامیل و محله‌مان نبود، فکر می‌کردم مادرم بهترین ریاضی‌دان دنیاست.

سال‌ها بعد در دوران راهنمایی اوضاع تغییر کرده بود. من در یکی از مدارس خوب شهر درس می‌خواندم که معلم‌های خوبی داشت و کلاس‌ها خلوت بود و بیشتر بچه‌ها درس‌خوان و باهوش بودند. اما یک مشکل وجود داشت.

معلم ریاضی ما متخصص ایجاد ترس و اضطراب در دل بچه‌ها بود و البته جو رقابتی مدرسه هم به او کمک می‌کرد. هر شبی که می‌دانستم فردا قرار است در کلاس تمرین ریاضی حل کنیم، نگران بودم.

این اضطراب روانی کم‌کم باعث شده بود از حمله‌کردن به سؤالات ریاضی برای حل‌کردن بترسم. انگار پیش از اینکه بخواهم سؤال را شروع به حل کنم صدای معلم ریاضی در ذهنم پخش می‌شد که «اگه نتونی حل کنی …».

آن روزها تمرین‌ها را با کمک مادرم حل می‌کردم. گاهی قبل از شروع به نوشتن روش را برایش توضیح می‌دادم و وقتی مادرم تأیید می‌کرد که روشت درست است و مسئله را فهمیده‌ای، شروع به حل روی کاغذ می‌کردم.

گاهی هم سؤال را به مادرم نشان می‌دادم و او سؤال را تبدیل به یک یا چند مسئله ساده‌تر می‌کرد و می‌گفت اول این‌ها را حل کن و بعد با کمک قبلی‌ها همین سؤال را حل کن. و البته گاهی فقط می‌نشست کنارم. البته من هم فقط همین را از او می‌خواستم.

کنارش که می‌نشستم با خیال راحت‌تری تمرین‌ها را حل می‌کردم. دوران دبیرستان که می‌رسد آدم حس می‌کند برای خودش کسی شده و احساس استقلال می‌کند.

پس از اینجا به بعد هرجا گیر افتادی باید خودت گلیمت را از آب بیرون بکشی. در دبیرستان برای درس خواندن هرکس روش و شیوه خودش را داشت. بعضی از بچه‌ها با خلاصه‌نویسی، بعضی با درس دادن به دیگران، بعضی با فیلم؛ اما من هرگاه به مسئله پیچیده‌ای برمی‌خوردم، روش من نسخه ذهنی روش‌های قبلی‌ام بود.

یعنی در ذهنم مادرم را تصور می‌کردم که مقابل من نشسته است و شروع می‌کردم به توضیح دادن مسئله و روش حل کردنش. گاهی حتی مادرم استدلالم را قبول نمی‌کرد و سراغ روش دیگری می‌رفتم.

هرگاه در ذهنم مادرم قانع می‌شد که روش و جواب درست است می‌فهمیدم که درست حل کرده‌ام. من درس می‌خواندم و بزرگ‌تر می‌شدم و مسئله‌ها هم با من بزرگ‌تر و پیچیده‌تر می‌شدند.

آخرین مسئله‌ای که با آن برخورد کردم که بالطبع پیچیده‌ترین آن‌ها هم بود، نوشتن پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد بود. مدت‌ها بود که گره‌ای باز نشدنی در آزمایش‌ها و راه‌حل‌های پایان‌نامه‌ام ایجاد شده بود.

تصمیم گرفتم برای آخرین بار گزارشی از روند به وجود آمدن این مشکل و راه‌حل‌های تست شده تهیه کنم تا مطمئن شوم به‌صورت منطقی و علمی همه راه‌های ممکن و همه متغیرهای ممکن را در نظر گرفته‌ام.

طبق عادت تقویم را در گوشی‌ام باز کردم تا تاریخ نگارش گزارش را بنویسم. ۹ بهمن ۱۳۹۹ که در توضیح رویدادهای آن روز، نام زنی نوشته شده بود که در تاریخ او را به نام پسرانش می‌شناختند.

پسرانش مردان جنگ‌آوری بودند. گویی هرجا می‌خواستند او را معرفی کنند تمام رشادت‌ها و دلاوری‌ها پسرانش را به او الصاق می‌کردند. تصمیم گرفتم به جای گزارش علمی،‌ نامه بنویسم؛ نامه‌ای به مادرم. نامه‌ای که شرح بدهم گره کار در پایان‌نامه‌ام چیست و چه کارهایی کردم و از این بگویم که انگار مشکل مسئله در موضوع پایان‌نامه است و باید بی‌خیال ادامه روند پایان‌نامه شوم.

خط پنجم از صفحه دوم نامه بودم که دیگر نامه را ادامه ندادم. چند دقیقه بعد داشتم به استاد راهنمایم ایمیلی با موضوع «رویکرد جدید در حل مشکل اثربخشی پوشش حالت برنامه» می‌زدم. در نگارش پایان‌نامه مرسوم این است که در صفحه اول، پایان‌نامه را به کسی یا کسانی تقدیم کنند و اگر استاد راهنمایم اجازه می‌داد متن صفحه اول پایان‌نامه من این بود: «تقدیم به مادرم، که بهترین ریاضیدان دنیاست.»

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

20 + هفده =