به گزارش اصفهان زیبا؛ تاکنون تعاریف مختلفی درباره مفهوم «دیپلماسی شهری» ارائه شده است؛ با این حال اغلب تحلیلگران و اندیشمندان اجماع نظر دارند که دیپلماسی شهری، جنسی از ارتباط در حوزه بینالمللی ورای روابط رسمی دولتهاست که نقطه محوری آن پیونددادن ملتها به یکدیگر است (تابعی از دیپلماسی عمومی است).
در چارچوب دیپلماسی شهری، شهرهای مطرح جهان برای حل برخی چالشهای شهری و توسعه ارتباطات فرهنگی، اقدام به برقراری پیوندهایی با دیگر شهرهای شبیه به خود میکنند و بسیاری معتقدند که در فضای جهانیشدن و مهمشدن، بیش از افکار عمومی در محیط بینالمللی، دیپلماسی شهری میتواند حلال بسیاری از مشکلات باشد و حتی جلوتر از دیپلماسی رسمی کشورها نیز در برخی حوزهها حرکت کند.
در این راستا، یکی از اهرمهایی که شهرهای مختلف جهان بهواسطه و در قالب آن اقدام به توسعه روابط با همتایان خود در محیط بینالمللی میکنند، تعریف پیوندهای «خواهرخواندگی» است؛ موضوعی که درخصوص شهرهای مهم کشورمان نظیر اصفهان نیز قابلمشاهده است و این شهر در قالب همین پیوندها با فعالسازی ظرفیتهای دیپلماسی شهری، از تجارب دیگر کلانشهرهای جهان در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، مدیریتی، اقتصادی و… بهره میبرد؛ معادلهای که بهنحوی معکوس نیز برقرار است و اساس راه و مسیر دیپلماسی شهری یک جاده دوطرفه را به ذهن متبادر میکند و البته با چالشها و آفتهای بسیاری در جریان محققشدن اهداف موردنظر نیز مواجه است.
روابط بینشهری در حوزه بینالملل در دایره محدودی از افراد محبوس است
ازجمله آفاتی که در قالب توسعه پیوندهای شهری با محوریت مفهوم دیپلماسی شهری مطرح است و میتواند فعالشدن ظرفیتها در این حوزه را تا حد زیادی خنثی سازد، این است که اصل مسئله از سوی کارگزاران و نیروهای مرتبط با حوزه دیپلماسی شهری بهخوبی ادراک نشده باشد و یا حتی اگر بخواهیم صریحتر بگوییم، اصل موضوع، چندان جدی گرفته نشده باشد و یا در دایرهای محدود از افراد محبوس شده باشد.
به بیان سادهتر فعالسازی ظرفیتهای حوزه دیپلماسی شهری ورای برگزاری جلسات و مذاکرات رسمی میان مقامهای شهری، نیاز به برخی تحرکات عینی میدانی دارد که پیشزمینه این مسئله این است که اصل معادله دیپلماسی شهری توسط بسیاری از عوامل و نیروهای بوروکراتیک و سازمانی، همچون یک اولویت مهم جدی گرفته و تبدیل به یک «مسئله» شده باشد؛ چالشی که بهطورخاص بهنظر میرسد در قالب پیوندهای خواهرخواندگی شهر اصفهان با همتایانش تا حدی قابلمشاهده است.
در همین راستا، بهتازگی و همزمان با برگزارشدن هفدهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایع وابسته تهران، «اصفهان زیبا» با حضور در غرفه بخش بینالمللی نمایشگاه مذکور، با شماری از فعالان حوزه گردشگری و همچنین مسئولانی که شهر اصفهان با شهرهای آنها پیوندهای خواهرخواندگی دارد، به گفتوگو پرداخت که برونداد این گفتوگوها از نتایج تأملبرانگیزی حکایت دارد؛ بهعنوانمثال، در گفتوگو با نماینده کمیته گسترش توریسم فدراسیون روسیه، از او در مورد وجود پیوندهای خواهرخواندگی میان اصفهان و شهر سنپترزبورگ روسیه و امکاناتی که بهطور خاص با تکیه بر آنها میتوان ظرفیتهای حوزه گردشگری میان دو شهر را تقویت کرد و توسعه بخشید، پرسیدیم.
آنتون اونیشچنکو در پاسخ با ابراز بیاطلاعی از وجود پیوندهای خواهرخواندگی میان اصفهان و سنپترزبورگ گفت که «چیزهایی در این رابطه شنیدهام؛ با این حال نقطه کانونی همکاریهای ما با ایران مربوط به شهر تهران میشود؛ زیرا فرودگاه و دیگر امکانات مهم و محوری در این شهر قرار دارد و تهران میتواند زمینهساز بسیاری از همکاریها میان دو طرف باشد»؛ موضعگیری که نشان میدهد اساسا در حوزه دیپلماسی شهری و فعالسازی ظرفیتهای این حوزه، شاهد تبدیلشدن اصل موضوع به یک اولویت و دغدغه مهم و محوری نیستیم و گویی عمده پیوندها در این رابطه میان شهر اصفهان و سنپترزبوگ، به مذاکرات و رایزنیهای رسمی میان مقامهای شهری دو شهر محدودشده و در حوزه دیگر کارگزاران و ردههای پایینتر نیز شاهد ادراک دقیق آن نیستیم؛ موضوعی که حداقل در قالب نمایشگاه گردشگری تهران و در صحبت با فعالان و مسئولان حوزه گردشگری دیگر کشورها کاملا آشکار بود.
این فضا در گفتوگو با فعالان گردشگری غرفه ازبکستان هم بهوضوح دیده شد. صحبتهایی که از سمت ما به وجود روابط خواهرخواندگی میان دو شهر اصفهان و سمرقند و نقش این مسئله در توسعه ظرفیتهای گردشگری میان دو طرف اشاره داشت و در مقابل غرفه ازبکستان اما همچون طرف روسی باز هم هیچ موضعگیری روشنی در مورد برنامههای میدانی جهت توسعه پیوندها حوزه شهری به طور خاص با محوریت عرصه گردشگری میان دو شهر حتی بهعنوان یک پیشنهاد هم نداشت و در عوض همچون غرقه روسیه بر مرکزیت تهران در روابط دو طرف تأکید کرد.
فعالشدن ظرفیتهای توسعه پیوندهای میانملتی در عرصه میدانی
در این شرایط توجه به دو نکته مهم ارزیابی میشود؛ اولا اگرچه برقراری پیوندهای خواهرخواندگی میان شهر اصفهان و طیفی از دیگر شهرها در محیط بینالمللی فینفسه اتفاقی مبارک و خوب است، با این حال ادراک ظرفیتهای این حوزه بایستی در سطوح مختلف سازمانی و حکمرانی شهری نیز صورت گیرد و صرفا محدود به مقامهای ارشد شهری دوطرف نباشد. به بیان سادهتر، بهرهبرداری از ظرفیتهای دیپلماسی شهری و پیوندهای خواهرخواندگی میان اصفهان و دیگر شهرهای همتای آن بایستی به یک مسئله و دغدغه در تمامی سطوح برای فعالان مختلفی تبدیل شود که بهنوعی با عرصه مذکور سروکار دارند.
فراموش نکنیم که عرصه دیپلماسی شهری برخلاف دیپلماسی رسمی میان دولتها، تابعی از دیپلماسی عمومی است و ملتها عمده مخاطبان آن هستند؛ ازاینرو تا جای ممکن ظرفیتهای توسعه پیوندهای میانملتی باید در عرصه میدانی فعال شوند. دوم اینکه به نظر میرسد تا حدی از حیث پیوست رسانهای و تبلیغاتی نیز در چارچوب معادله وجود پیوندهای خواهرخواندگی میان شهر اصفهان و 15 شهر دیگر در محیط بینالمللی، برخی کاستیها وجود دارد که بایستی برای مخاطب قراردادن آنها به نحوی فعال وارد میدان شد.
اساسا تعریف یک پیوست رسانهای و تبلیغاتی مؤثر و منسجم که از ماهیت دوجانبه نیز برخوردار باشد، میتواند تا حدی تبدیلشدن گزاره فعالسازی ظرفیتهای مرتبط با حوزه دیپلماسی شهری به یک دغدغه برای فعالان مرتبط با حوزه مذکور را به یک دغدغه و اولویت تبدیل کند و فرصتها و مزایای بیشمار فعالسازی ظرفیتها در این حوزه را به آنها گوشزد کند. البته که تحقق این معادله به فعالیت دقیق اتاقهای فکر در دو سوی معادله دیپلماسی شهری مرتبط است؛ مسائل و معادلاتی که همهوهمه میتوانند حامل منافع قالبتوجهی هم برای اصفهان و هم همتایان آن در قالب پیوندهای خواهرخواندگی و دیپلماسی شهری در محیط بینالمللی باشند.