به گزارش اصفهان زیبا؛ اهمیت موضوع آموزش در هنر، مهمترین مرحله در کشف استعداد و ایجاد فضای رشد برای آنان است. در حوزه تئاتر، اصفهان صاحب گنجینه ارزشمندی از اساتید نمایش است که کلید اصلی تداوم این هنر است.
یکی از این اساتید برجسته در حوزه تئاتر اصفهان «امیر شیخجبلی» است. حاصل فعالیت این کارگردان اصفهانی در حوزه تئاتر کودک و نوجوان، تولید بیش از ۲۰ اثر نمایشی مانند پینوکیو، خاله سوسکه، سرزمین شگفتانگیز، بزبز قندی، شازدهکوچولو، چلمنخان و… بوده است. برای واکاوی بیشتر موضوع مهم آموزش تئاتر، «اصفهانزیبا» مصاحبهای را با این استاد تئاتر تدارک دیده است.
مهمترین عاملی که از یک نفر بازیگر تئاتر میسازد چیست؟
امروزه بازیگر باید دارای ویژگیها و توانمندیهای ممتازی باشد. یکی از این ویژگیها غریزهای است که بهوجودآورنده جوهره اصلی و اساسی و تعیینکننده استعداد است. بیشتر مردم بخشی از وجود خویش را در زندگی به کار میگیرند و آن بخشهایی که به کار گرفته نمیشود، ناآرامی ویژهای را در درون بازیگر پدیدار میکند. بازیگر تئاتر، بهعنوان تعبیرکننده نمایشنامه، مهمترین عنصر تئاتر است.
بازیگر تئاتر هنرمندی است که بهگونهای منحصربهفرد از بدنش و روحش و صدایش بهعنوان ابزار کار بهره میگیرد و اوست که هستیبخش افکار نویسنده نمایشنامه است. بازیگر در پی یافتن تکنیک در جهت افزایش مهارتهای فیزیکی و کلامی، روانشناسی و… گام برمیدارد تا در بازآفرینی شخصیتهای نمایشنامه جامه عمل بپوشاند و آنها را روی صحنه تجسم بخشد. پرورش صحیح و اصولی و بهکارگیری تکنیک میتواند باعث تقویت استعداد نیز بشود. همچنین در رأس آن تلمذ جستن از اساتیدی که در کنار تخصص، تعهد لازم را در پرورش هنرجو در برنامه خود داشته و او را در سیر تبدیل از هنرجو و کارآموز به هنرمندی کاربلد راهنمایی و راهبری کند، شرط لازم و کافی این ساختن است.
کشف این استعداد در سنین پایین چه اهمیتی دارد؟
باید به تئاتر به بهعنوان یکی از ابزارهای کاربردی در جهت ارتقای شخصیت کودکان توجه کرد. محیط تئاتر با ایجاد فضای لازم برای بروز زمینههای خلاقیت نقش مهمی را ایفا میکند. قاعدتا این موقعیت زمینهساز بروز استعدادهای نهفته کودک در حال و آینده خواهد بود. اما بایستی توجه کرد که به دلایل پرورشی و روانشناسی نباید بر کودک فشاری برای ایفای نقشهای لایهدار که باعث میشود از خود واقعیاش فاصله گیرد ایجاد کنیم؛ حتی اگر مایههای کامل بروز استعداد در این هنر را دارا باشد. باید پذیرفت که جذب کودک و حضور او در فضای تئاتر بهصرف علاقهای است که همه کودکان به ایفای نقش دارند؛ اما بایستی این زمینهسازی در جهت ایفای نقشهایی باشد که زمینه بروز و نمایش هیجانات مثبت را در او ایجاد میکند.
ازآنجاکه کودکان بازی کردن را دوست دارند، از طریق بازیگری در محیطی آزمایشگاهی، فرصت نقشآفرینی یافته و ضمن پرورش شخصیت، میتوانند خلاقیت، انعطافپذیری، خودباوری و تعامل اجتماعی خود را تقویت کنند. درنتیجه با استفاده از راهکارهای مناسب برای افزایش علاقه کودکان به بازیگری، میتوان آنها را به این هنر جذب کرد و به آنها در پرورش بهتر شخصیتشان کمک کرد.
همانطور که اشاره کردم، کودکان به دلایل مختلفی ازجمله تمایل به ابراز احساسات، نقشآفرینی، علاقه به تقلید از دیگران، بروز خلاقیت و بازیگری از سنین پایین جذب تئاتر میشوند. بازیگری همچنین به کودکان کمک میکند تا کنترل بهتر و اساسیتری بر هیجانات و احساسات خود داشته و در محیط اجتماعی در موقعیتهای واقعی حضور بهتر و ایدئالتری داشته باشند. درنتیجه، بازیگری بهعنوان یکی از راههای بهروز پرداختن به خلاقیت و شخصیتپردازی میتواند در ارتقای شخصیت کودکان نقش مهمی ایفا کند.
اجرای نمایش در مدارس چقدر به کشف این استعداد کمک میکند؟
از طریق تکنیکهای تئاتر پداگوژیک (آموزشی)، میتوان علاوه بر کمک به دانشآموزان در درک دروس خود، موجبات آشنایی آنان را با تئاتر در سطح کلان جامعه فراهم کرد. این مهم ارزشمند، قاعدتا کشف استعداد در کودکان را نیز سبب میشود. اما به دلیل زیرساختهای ضعیف در فضای مدارس، متأسفانه این مسئله به شکل عملیاتی وجود نداشته و فقط تعدادی از مراکز آموزشی که به قدرت و اهمیت تئاتر اعتقاد داشته و نتایج آن را شاهد بودهاند، زیرساختها را فراهم کردهاند.
همین امر موجب شده است که دانشآموزان علاقه خود را به هنرهای نمایشی از مسیرهای دیگر پیگیری کنند. اگر دانشآموزان به محیط مناسبی رهنمون نشوند، ممکن است این علاقهمندی ایرادات و تأثیرات منفی فراوانی را در شخصیت کودک منجر شود؛ همچون علاقهمندی بدون شناخت و تحت تأثیر عشق به چهرههای محبوب سینما و رؤیاپردازی و با هدف شهرت.
در حال حاضر استعدادیابی در مدارس از سوی اساتید تئاتر انجام میشود؟
میبایست چنین باشد؛ اما دریغ که فقط در تعداد محدودی از مدارس به این مهم توجه شده و با دعوت از کارشناسان این رشته گروههای تئاتر تشکیل دادهاند تا دانشآموزان علاقهمند فضای علمی و عملی آن را تجربه کنند. متأسفانه در سالهای کنونی هم هرچه میگذرد، شاهد افت کیفی و کمی این جشنواره که تنها الزام و فرصت لازم را برای دانشآموزان فراهم میکند هستیم. این جشنواره اگر آسیبشناسی و ترمیم نشود، چندی دیگر روبهزوال میرود.
مناسبترین سنین برای آموزشوپرورش و کشف استعداد را اگر ۳ تا ۱۵ سال در نظر بگیریم، بهجرئت میتوان گفت که با وجود تلاشهای صورتگرفته، در توسعه تئاتر بین کودکان در جغرافیای کشور عدالت محقق نشده است. پس نمیتوان امید داشت که علاقهمندان و مستعدان این رشته شناسایی و کشف شوند؛ چراکه در برخی نقاط نهتنها تئاتر اولویت تربیتی و آموزشی نیست، بلکه علاوه بر شرایط و امکانات، جای خالی نیروهای متخصص و تحصیلکرده دانشگاهی نیز بیشازپیش احساس میشود. برای حل این معضل اگر تعامل و همکاری سهجانبهای بین وزارتخانههای آموزشوپرورش، علوم و تحقیقات فناوری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت پذیرد، میتوان به آینده امیدوارتر بود.
عملکرد آموزشوپرورش را چگونه ارزیابی میکنید؟
سالیان سال است که تئاتر در سیستم آموزشوپرورش جدی گرفته نمیشود. چهبسا اگر اهمیت داده شود، بسیاری از پدیدههای آموزشی و پرورشی را شاهد بوده و جامعهای از کودکان و نوجوانان خلاق را خواهیم داشت. تئاتر میتواند حتی بهعنوان یک واحد درسی در کنار درسهای دیگر دیده شود. میتوان سازندگی شخصیت و مسئولیتپذیری بهتر را در کنار درک بهتر و بیشتر از هستی، تعامل، تعهد و… بهواسطه تئاتر و محیط خلاقانه آن برای کودکان و نوجوانان رقم زد؛ چراکه هدف از تئاتر برای کودک صرفا تلاش برای اجرای یک اثر نمایشی نیست؛ بلکه این بستر تربیتی فرایندی را در ذهن و عمل کودک و نوجوان به وجود میآورد که قوه خلاقه او را بیشازپیش تقویت کرده و ارتقا میبخشد؛ زیرا تئاتر بهعنوان مادر هنرها جاذبهای دارد که بیش از سایر هنرها کاربردیتر است.
اهمیت تئاتر مدرسه را بیشتر میدانید یا تئاتر دانشگاه را؟
بنده تجربه تدریس رشته تئاتر را هم در دانشگاه و هم در مراکز آموزشی در مقاطع پایینتر داشته و مدام با ردههای سنی متفاوت و علاقهمند به این رشته روبهرو میشوم. کشور ما باید مانند بسیاری از کشورهای توسعهیافته، فرصت تجربه را در دبیرستان و قبل از اینکه افراد وارد دانشگاه شوند، فراهم کند. این ضعف در ساختار آموزشی ما باعث میشود که دانشجویانی که فاقد زمینههای خلاق آموزشی هستند، در کنار گروهی از دانشجویان قرار گیرند که تجربه ارزشمند و هرچند کوتاهی از قبل دارند و این موضوع اساتید و کلا سیستم آموزشی را با چالش مواجه میکند.
این مسئله از آنجا ناشی میشود که ما هیچ تعریف جامع و آکادمیک و نظارتی برای جذب دانشجویان این رشته نداریم و هرساله تعداد پذیرش دانشجویان تئاتر بدون ضابطه افزایش پیدا میکند و هرکس بخواهد، میتواند بهراحتی وارد دانشگاه شود؛ درصورتیکه اگر تمهیدی جدی در این زمینه اندیشیده نشود و گزینش دانشجویان تئاتر فقط بر مبنای شیوه کنکور صورت پذیرد، نمیتوان آن را مبنای استعداد در نظر گرفت. چارهای نیست؛ مگر اینکه کشف و گزینش را در فرایندی قبل از دانشگاه انجام دهیم و زمینههای آن را فراهم کنیم. جدای از اینکه مسیر نهایی آینده شغلی و حرفهای نوجوان تئاتر باشد یا نباشد، از منظر تربیتی و پرورشی آشنایی و درگیری ضمنی او و تجربه فضای تئاتر میتواند در روحیه و نشاط و توانمندی و شعور جمعی دانشآموز مؤثر باشد.
استعدادهای کمسنوسال تئاتر اصفهان را چگونه میبینید؟
بهجد عقیده دارم که پرورش در سنین پایین اگر با برنامه و هدفمند و با رعایت پارامترهای کارشناسیشده و احتیاطهای لازم صورت گیرد، در افزایش سطح کیفی آینده تئاتر شهر مؤثر است؛ چراکه بیشک جایگزین ارزشمندی تلقی خواهند شد؛ اما متأسفانه این جریان هم در برخی موارد تبدیل به بازار مکارهای شده و خانواده کودک را که قاعدتا تصمیمگیرنده حضور کودک و نوجوان در فضای تئاتر هستند، با وعدهووعید و تبلیغات رنگارنگ فریب میدهند.
خانواده نیز بهجای توجه به نکات پرورشی و استفاده از تکنیکهای اصولی در پرورش کودک و نوجوان که میبایست موجبات رشد او را فراهم کند، او را اسیر فضای مجازی و رؤیاها و آرزوها و آمال دستنیافتنی میکنند. کودک و نوجوان هم بهجای محکم شدن پایههای آموزشی و تخصصیشان در این حرفه، جذب تجملات سطحی و جاذبههای کوتاهمدت آن شده و از خود واقعی و حقیقت زندگیشان فاصله میگیرند؛ ازاینرو اساتیدی باید در دنیای آموزشی این رده سنی قدم بگذارند که با دنیای این گروه به لحاظ روانشناسی و جامعهشناسی آشنایی کامل و تخصصی داشته باشند.
ایجاد بسترهای لازم آموزشی که بهطور تخصصی و حرفهای به علاقهمندان این رده سنی توجه کند و تنها هدفش تولید تئاتر و اجرای عمومی و منافع مادی نباشد، میتواند سطح کیفی هنرمندان و آیندهسازان این رشته را افزایش دهد و شاهد بروز و ظهور هنرجویان پویا در حال حاضر و تبدیلشان به هنرمندانی در آینده دور و نزدیک باشیم. سرمایهگذاری در این مقوله در متمدن شدن جامعه بیشازپیش مؤثر است. در دنیا هر کشوری که در این زمینه سرمایهگذاری کرده، پیشرفت و توسعه همهجانبه فرهنگی را شاهد بوده است.