به گزارش اصفهان زیبا؛ کشف استعداد، اولین مرحله در زندگی هر هنرمند است. تئاتر ازجمله هنرهایی است که داشتن استعداد در آن اهمیت قابلتوجهی دارد.
عناصر متعددی در افراد وجود دارد که میتواند از آنها یک بازیگر حرفهای تئاتر بسازد؛ برای مثال قدرت استفاده از زبان بدن، صدای رسا و مناسب، هوش بداههگویی، ساختار چهره و توانایی تحول در آن، نمونههایی از این عناصر هستند. البته در کنار تمام این استعدادها، نقش آموزش و تکرار در ایجاد یک بازیگر تئاتر بسیار بااهمیت است.
بدونشک شناخت استعداد و پرورش آن در زندگی هر انسانی بسیار حیاتی و تأثیرگذار است. شاید مهمترین نکته در زمینه کشف استعداد، زمان باشد. هرچند ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است، اما فراموش نکنید هنر پدیدهای بلندمدت است که باید سوی مسیری بینهایت طی شود!
شاید یک نفر مانند پژمان جمشیدی به دلیل استعدادی که دارد، باوجوداینکه کمی دیر وارد تئاتر و سینما شده است، حسابی بدرخشد؛ اما قطعا اگر استعدادش در سنین پایینتر کشف میشد و زیر نظر اساتید بزرگی تعلیم میدید، اکنون جایگاهی بالاتر داشت.
بهطورکلی استعدادها و علایق افراد از همان سنین کودکی نمایان میشوند.
با این تفاسیر، مدارس بزرگترین پایگاههای اجتماعی هستند که استعدادهایی رنگارنگ را در قلب خود جا دادهاند.
تصور کنید هر مدرسه تعداد زیادی دانشآموز دارد که هرکدام قرار است نقشی را در آینده ایفا کنند. این یک گنج و سرمایه بیقیمت است که توجه به آن میتواند بهترین افراد را در درستترین موقعیت اجتماعی ممکن قرار دهد! درواقع اگر زمینه کشف و بروز استعدادها در مدارس مهیا باشد، دیگر هیچکس از جایی که قرار دارد شاکی نخواهد بود.
توجه به این نکته که تئاتر اصفهان از قدیمیترین و پرمخاطبترین تئاترهای کشور است، اهمیت حفظ و ارتقای این هنر را دوچندان میسازد.
هنرجویان تازهنفس و استعدادهای نوظهور، میتوانند تئاتر اصفهان را بار دیگر متحول ساخته و در مسیری پرافتخار قرار دهند. کلید این موفقیت، در دستان اساتید دلسوز صحنه و مدیرانی دغدغهمند خواهد بود که باید پلی حیاتی میان مدرسه و صحنه تئاتر بنا کنند.
اینگونه استعدادهای موجود در بین دانشآموزان شناختهشده و چرخه تئاتر استان از همیشه پررونقتر خواهد شد.
با توجه به اهمیت موضوع استعدادیابی در بین دانشآموزان علاقهمند به تئاتر، اصفهانزیبا مصاحبهای را با مهدی شهداد یکی از باتجربهترین اساتید تئاتر و رادیو، با سابقه سالها حضور در آموزشوپرورش استان اصفهان ترتیب داده است.
اهالی تئاتر شما را بهعنوان فردی صاحبسبک در زمینه کار با دانشآموزان میدانند؛ برایمان از سابقه خود در زمینه تئاتر دانشآموزی بگویید.
بنده از اول انقلاب تاکنون داور جشنوارههای تئاتر دانشآموزی در نواحی مختلف بودهام. درواقع آشنایی کاملی با تئاتر دانشآموزی دارم به این دلیل که بنده علاوه بر فعالیت در عرصه تئاتر، سالها مدیر مدرسه نیز بودهام.
درنتیجه سالها با دانشآموزان در ارتباط بودم و تئاترهای دانشآموزی زیادی را داوری کردم. به یاد دارم سالها پیش، زمانی که مدیر ارشاد آقای کاظمی بودند، اهمیت قابلتوجهی به تئاتر دانشآموزی داده میشد. آقای زهتاب هم از مدیرانی بودند که به نظر بنده بیشتر از بقیه به تئاتر مدارس بها دادند.
دلیل این موضوع میتواند این باشد که این افراد بهنوعی تئاتری محسوب میشدند. احساس میکنم بسیاری از مدیران ما معتقدند تئاتر فرایندی سخت و هزینهبردار است که همواره به نور و صحنه و دیگر امکانات یک اجرای حرفهای نیازمند است.
همین موضوع باعث شده است تمرکز روی هنرهای فردی برود. قبلا در ارشاد واحدی به نام «تئاتر» بود که بنده هم حدود ده سال مدیریت آن را به عهده داشتم. درواقع مسئول این واحد همان مسئول تئاتر استان محسوب میشد.
یکی از کارهایی که در آن زمان انجام شد، ایجاد واحدی به نام تئاتر دانشآموزی بود. محل استقرار این واحد هم مسجدی در نزدیکی پل آذر و ساختمان بنیاد شهید بود. به یاد دارم از تمامی نواحی دانشآموز گرفته بودیم و با آنها تئاتر کار میکردیم. بیشتر تئاترها هم بهصورت تئاتر خیابانی انجام میگرفت.
توجه کنید یکی از خصوصیات مهم تئاتر دانشآموزی همین بیچیز بودن آن است! به این معنا که پیچیدگی تئاترهای حرفهای را ندارد و اصلا نباید هم داشته
باشد.
در آن سالها بنده علاوه بر داوری تئاترهای دانشآموزی، مسئولیت این واحد را نیز در اختیار داشتم که البته بعدها این واحد منحل شد؛ چراکه متأسفانه هر مدیر کلی که میآید کارهای مدیریت قبلی را رد میکند. ولی بههرحال زمان مدیریت آقای کاظمی تئاتر دانشآموزی یک واحد جدا بود.
فعالیت فردی بنده در زمینه بازیگری تئاتر هم به حدود سال پنجاهویک برمیگردد. من بارها گفتهام که خودم را بچه تئاتر، بزرگشده فیلم و پیرشده رادیو میدانم. من برای تئاتر همه کاری کردهام. از دکور و گریم گرفته تا بازیگری و کارگردانی و نویسندگی. حتی زمانی که دانشآموز بودم، در بخش تئاتر مدرسه فعال بودم.
شاید کلیشهای باشد اما بیشتر هنرمندان تئاتر ما از مدرسه و تئاتر دانشآموزی شروع کردند. اما این یک حقیقت است. علاوه بر تئاتر دانشآموزی در محل شیر و خورشید سابق و هلالاحمر فعلی کار تئاتر انجام میدادم و بعدازآن هم به مرکز فرهنگی رادیو و تلویزیون ملی رفتم و در آنجا فعالیت حرفهای تئاتر را آغاز کردم.
در حال حاضر اوضاع تئاتر دانشآموزی چگونه است؟
متأسفانه چندین سال است دیگر آموزشوپرورش بهایی به تئاتر دانشآموزی نداده است. صرفا آماری کار میکنند و مربی پرورشیهایی هم که مشغول به کار هستند حدود نودونه درصد آشنایی با تئاتر ندارند.
این واقعا یک مشکل مهم است که سالهاست به کارهای هنری فقط به دید آمار و رفع تکلیف نگاه میشود. درحالیکه تئاتر باید از پایه کار شود. درست مانند ورزش که اگر جوان بیستساله وارد آن شود زود کنار میرود.اما اگر از کودکی وارد این عرصه شود، میتواند بزرگ و سرشناس شود.
الآن به اینگونه است که ماهها کسی سراغی از تئاتر در مدارس نمیگیرد مگر نزدیک بهمنماه که برای دانشآموزان علاقهمند فراخوان شرکت در نمایش داده میشود. بعد هم چند نمایش توسط هر ناحیه معرفی میشود که متأسفانه ابتداییترین اصول یک تئاتر هم در آنها وجود ندارد.
درصورتیکه اگر به حدود بیست سال پیش برگردیم، نواحی گوناگون آموزشوپرورش استان با یکدیگر سخت رقابت میکردند؛ برای مثال ناحیه دو با ناحیه چهار بر سر تعداد و کیفیت تئاتر مدارسشان رقابت میکردند.
در زمینه تئاتر دانشآموزی کشوری آقای اصغر خلیلی یکی از بهترینهاست. ایشان هم مانند بنده کار داوری تئاترها را انجام میدهند و خودشان هم بارها گفتهاند هر چه داریم از تئاتر دانشآموزی است.
واقعا تئاتر مثل یک ساختمان است که اگر از پایه محکم و درست بنا شود، به یک سرانجام مطلوب میرسد. من زمانی مربی تئاتر دبیران پرورشی بودم و با آنها کار میکردم و همین دبیران به مدارس میرفتند و با دانشآموزان کار میکردند.
اما در حال حاضر متأسفانه اینگونه تصور میشود که تئاتر یک نمایش ساده و سهلالوصول است که میشود با چند دانشآموز آن را اجرا کرد.
اینکه چند دانشآموز دور هم جمع شوند و با هم دیالوگ بگویند و بروند که تئاتر نیست. خیلی کم میشود که مدارس از مهر ماه به دنبال مربیان با دانش تئاتر باشند.
بیشتر مدارس غیرانتفاعی پیگیر میشوند که آنها هم اکثرا تصور میکنند میشود با ماهی سیصد هزار تومان مربی تئاتر به مدرسه آورد.
درصورتیکه اگر یک مربی تئاتر بخواهد وقت خود را برای مدرسه و دانشآموزان بگذارد، باید دستمزد عاقلانهای بگیرد.
البته تئاتر دانشآموزی نسبت به تئاتر حرفهای بسیار کمهزینهتر و سادهتر است و با ابتداییترین چیزها میتوان به نتیجه رسید.
اما نکته این است که چه کسی میتواند با این امکانات کم، کار اصولی کند؟ تنها کسانی میتوانند که دانش داشته باشند و بتوانند با دانشآموز ارتباط بگیرند.
تئاتر دانشآموزی در سالهای قبل به همین دلیل موفق بود که افراد دلسوز و بادانش، با بچهها ابتداییترین اصول یک نمایش را کار میکردند و میتوانستند محتوای خوبی را بهوسیله آنها تولید کنند.
فراموش نکنید که در زمینه تئاتر دانشآموزی، محتوا هم باید دانشآموزی باشد. این یک اصل بسیار مهم است.
متأسفانه نه ارشاد نه آموزشوپرورش دیگر به تئاتر دانشآموزی اهمیت نمیدهند.
شما اگر به مدارس استان مراجعه کنید و از هر مدیر درباره تئاتر دانشآموزی بپرسید، چه میگوید؟
بههرحال بنده داور جشنوارهها هستم و دارم نتیجه کار مدارس را با چشم خود میبینم. اگر بخواهیم در مملکت تئاتر درست شود، ورزش و خطاطی و هنر درست شود، باید از پایه شروع کرد.
باید استعدادهای تازه را کشف کرد و روی آنها سرمایهگذاری کرد تا در آینده تبدیل به هنرمندانی واقعی شوند.
خیلیها هستند در تهران فارغالتحصیل رشته تئاتر میشوند اما هرگز نمیتوانند یک تئاتر کار کنند؛ چراکه تئاتر بیشتر از آنکه خواندنی باشد، عملی است.
میتوان گفت تئاتر نود درصد تجربه و ده درصد دانشگاه است. چیزی که در بازیگر تئاتر مهم است نمایش درون است.
کسی بازیگر است که بتواند درون خود را تبدیل به بیرون کند. در غیر این صورت نمیتوان نام کسی را بازیگر تئاتر گذاشت.
متأسفانه تئاتر دانشآموزی شبیه یک مرداب شده است. شاید حتی بدتر و راکدتر. این خیلی بد است که یک ناحیه با کلی مدرسه و دانشآموز مستعد، تعداد تئاترهایش به انگشتان یک دست هم نرسد. تازه همین تعداد در مرحله استانی به حداقل میرسد.
اینکه میگویم تئاتر دانشآموزی در حال حاضر قابلمقایسه با بیست، سی سال گذشته نیست، حقیقت دارد.
تئاتر مدارس در آن دوران بسیار شکوفا بود. رقابت بسیار زیاد بود. امکان داشت یک ناحیه از تمام مدارس خود دانشآموز راهی جشنوارهها کند.
چه کسی میتواند با دانشآموزان تئاتر کار کند؟
یک نکتهای که همیشه آن را به اهالی تئاتر گفتهام این است که داورانی باید برای تئاترهای دانشآموزی انتخاب شوند که هم تئاتری باشند و هم آموزشوپرورشی. چنین فردی با مشکلات مدرسه، دانشآموزان، معلمها و بودجه آشنایی کامل دارد. من خودم بهواسطه سالها کار در آموزشوپرورش و مدیریت مدارس، بهخوبی اهمیت کار با دانشآموز را میدانم.
همچنین همواره تلاش کردهام که با مربیهای پرورشی ارتباط بگیرم و حتی اگر دانش کمی دارند، با آنها کار کنم و سطح اطلاعات آنها را بالاتر ببرم.
هرموقع استعداد خوبی هم بین دانشآموزان ببینم، سریع شماره خانوادههایشان را میگیرم و واقعا برای فدانشدن استعدادشان تلاش کردهام. این افتخار من است.
در حال حاضر هم بهجرئت میتوان گفت حدود هشتاد درصد بزرگان تئاتر استان ما آموزشوپرورشی بودهاند! اساتیدی مانند آقای اشرفیان، سقفیان، ایزدی، نریمانی و خود بنده، همه روزگاری آموزشوپرورشی بودهایم.
ویژگیهای یک تئاتر دانشآموزی تراز چیست؟
همانطور که گفتم تئاتر، هنر نشاندادن درون است. اگر قرار باشد کسی این کار را بیاموزد و روی استعدادش کار کند، باید از کودکی کشف شود.
اگر با دانشآموزان کار کنید متوجه میشوید که آنها خیلی زود خودشان را بروز میدهند. برای مثال یک نفر بهخوبی همگروهیهایش را هدایت میکند و برخی مواقع نکاتی را که یاد گرفته است، برای دیگران دیکته میکند.
خب چنین فردی قطعا استعداد کارگردانی دارد. یا مثلا یک دانشآموز داشتم که متن نمایش را برای خودش نوشته بود تا حفظ کند و من تا متن او را دیدم از او خواستم به نوشتن ادامه دهد؛ چراکه واضح است او استعداد نمایشنامهنویسی دارد.
یک شیوه مهم در کار تئاتر با دانشآموزان روش نظارهگری است. به این صورت که کودک هر آنچه درباره خود رخ میدهد، بهخوبی ببیند.
دانشآموز باید بیاموزد آدمها و رفتارشان را نگاه کند؛ برای مثال وقتی پدر از سرکار برمیگردد چه رفتارهایی از خود نشان میدهد؟ نانوا چگونه در مغازهاش رفتار میکند؟ موتورسوار چه واکنشهایی روی موتور دارد؟
بچه باید بتواند خوب اطرافش را نگاه کند و سپس بتواند همین تصویرها را بازی کند. یک نفر هم شروع کند و حرفهایشان را بنویسد و بعد هم کمی به آن پروبال دهد تا متن نمایشنامه نیز توسط خود دانشآموزان تولید شود.
این یعنی تئاتر دانشآموزی. تئاتر باید حرف برای گفتن داشته باشد.
تأثیرگذارترین هنر همین تئاتر است. چراکه بازیگر نفس به نفس تماشاگر، پیامی را به او منتقل میکند.
تئاتر باید بخشی از زندگی مردم را روی صحنه ببرد. این همان بخش از تئاتر است که با فرهنگ ایرانی ما جور است. درنتیجه نمایشهایی که درباره مردم است، بازخورد بیشتری نسبت به نمایشهایی دارد که صرفا حرفهایاند؛ ولی درک سختی دارند.
البته با این ادعا که تئاتر باید بعد از گفتن مشکلات راهحل هم ارائه دهد موافق نیستم. تئاتر نباید راهحل ارائه بدهد. ما نمایشهایی داریم که انتهایشان باز است و تحلیل آنها بر عهده تماشاگر است.
همچنین نمایشهایی که با عنوان تئاتر دانشآموزی انجام میشوند، باید محتوایی داشته باشند که با فرهنگ ما و خانواده دانشآموزان نزدیک باشد.
مثلا اگر قرار است فرهنگی از طریق نمایش به مردم یک منطقه آموزش داده شود، باید محتوای آن دور از ذهن نباشد.
اگر هم قرار بر فرهنگسازی چیزهای نو و تازه است، باید بسیار ظریف این پیام منتقل شود. یک سری حریمها وجود دارد که باید خیلی ماهرانه با آنها رفتار کرد.
از نظر شما اهمیت کشف استعداد بازیگری در سنین پایین چیست؟
یادگیری در درگیری است. کودک ذهن بازتر و آمادهتری دارد که از دغدغههای افراد بزرگسال خالی است.
این ذهن بهتر درگیر میشود. نهفقط تئاتر که همه دانشها در سنین دانشآموزی بهتر منتقل میشوند. مثلا یک کودک بسیار بهتر از یک بزرگسال زبان خارجی میآموزد.
سنی که دانشمندان برای آغاز یادگیری مناسبتر میدانند، هفتسالگی است. برای همین همه ما چیزهایی را که در کودکی آموختهایم، هنوز به یاد میآوریم.
خود من هنوز سورههای قرآنی که زمان دانشآموزی حفظ کردهام را از بر هستم؛ چراکه حافظه در آن سنوسال مثل یک ظرف خالی است که مربی با دانش و دلسوز باید آن را پر کند.
یک ویژگی خوبی که بچهها دارند این است که حرف معلم خود را بیشتر قبول دارند. حتی اگر معلم بگوید الان شب است هم دانشآموز میپذیرد! درحالیکه ممکن است همان حرفها را از والدین خود نپذیرد. درنتیجه کسی میتواند به دانشآموزان تئاتر یاد بدهد که هم تئاتری باشد و هم فضای دانشآموزان و روان آنها را بشناسد.
اگر اینچنین باشد، مربی میتواند دانشآموز را نجات دهد. من در این سالها دانشآموزان زیادی داشتهام که مشکلات خانوادگی سختی داشتند؛ اما با ارتباطی که با خودشان و خانوادههایشان گرفتیم، بالغ بر سی خانواده را از فروپاشی نجات دادیم. چراکه بهعنوان مدیر مدرسه باید بتوانم با دانشآموز حرف بزنم و او را بفهمم.
افتخار میکنم که در کنار کار هنر و تئاتر، مدیر مقطع ابتدایی بودهام. چراکه دانشآموز در این مقطع بسیار انعطافپذیر و مستعد است.
در آخر باید بگویم شرایط تئاتر شهر ما شبیه زایندهرود است! گاهی گذر آب به آن میافتد و گاهی هم خشک است. اگر تئاتر دانشآموزی، متولیان دلسوز داشته باشد، و مدیران نواحی آموزشوپرورش دغدغه آن را بار دیگر در مدارس خود زنده کنند، میتوان امید به احیای آن داشت.