بابک کریمی سالها پیش از آنکه در نقش قاضی فیلم اسکاری اصغر فرهادی، «جدایی نادر از سیمین» بدرخشد راهی ایتالیا شده بود تا در این کشور زندگی و تحصیل کند. بزرگ شدن در یک خانواده هنرمند او را هم به سمت هنر سوق داد و پس از تدریس سینما در دانشگاه سینمایی چنترواسپریمنتاله در شهر رم و کارگردانی و تدوین چندین فیلم مستند و سینمایی، بازی در پروژههای مختلف سینمایی ایران را هم به کارنامه کاریاش اضافه کرد. پروژههایی که عموماً جریان سینمای مستقل و تجربی ایران را نمایندگی میکنند. کریمی پس از ناتمام ماندن اجرای تئاتر «الویرا 2020» که طراحی و کارگردانی آن را برعهده داشت این روزها در قرنطینه به پروژههایی که شاید در دوران پساکرونا بتواند اجرا کند، میاندیشد. او در گفتوگو با ما از سرانجام سینما در دوران کرونا، بیکار شدن افراد درگیر سینما و امکان بهوجود آمدن شکلهای تازه تولید فیلم میگوید.
تجربه کار در کرونا شبیه تجربه آمدن فرمت دیجیتال به سینماست!
«بعید است سینما به این زودیها به شکل قبلی خود بازگردد. البته مصرف سینما در خانه امکانپذیر است اما مشکل اصلی در بحث تولید اتفاق میافتد.» او این بحث را اینطور توضیح میدهد: «مسئله اصلی در گسترش ویروس کرونا تجمعات است و پشتصحنه فیلمها هم که بیشترین محل تجمع عوامل. در حال حاضر کوچکترین فیلمها از منظر تولید هم 30 تا 40 نفر عوامل دارند و تغییر مداوم لوکیشن و حضور در جمعیتهای مختلف هنوز خطر را تا چند برابر بیشتر میکند، بنابراین اساساً با این وضعیت تولید فیلم هنوز قابلیت کنترل ندارد. این مسئله در تمام دنیا از کشورهایی مثل آمریکا یا هند که صنعت سینما دارند و یا کشورهایی مثل ایران که فیلمهای جمعوجورتری تولید میکنند همه و همه وجود دارد.» کریمی بههمخوردن سیستم تولید فیلم در دنیا به خاطر شیوع کرونا را باعث ایجاد موج بیکاری در چرخه سینما و تمام مشاغل وابسته به آن میداند. او ازدسترفتن شغلها و بیکار شدن افراد را امری تکراری در زندگی بشر میداند که ظاهراً راهی برای جلوگیری از آن وجود ندارد: «در زندگی بشر همیشه اتفاقی میافتد که نظم زندگی را به هم میریزد و باعث از دست رفتن آدمها و در مرتبه بعدی شغلها میشود. از بیماریهای واگیردار مثل وبا و یا تغییرات جوامع از سنتی به صنعتی. هر دو عامل زیستمحیطی یا علمی باعث بهحاشیه رفتن مشاغل مختلف و از دور خارج شدن بسیاری از آنها میشود. طبیعتاً افرادی که در این مشاغل هستند یا مهارت جدیدی را میآموزند یا بهطور کل بازنشسته و فراموش میشوند.» این استاد تدوین یک تجربه قابللمس از روزهای آمدن فرمت دیجیتال به سینما را برای درک تغییر در ساختار این هنر اینطور روایت میکند: «زمانی در ایتالیا مانند همه جای دنیا از دستگاه تدوین «موویلا» استفاده میشد. بعدازآن ویدئو آمد و بعد دیجیتال وارد شد. دیجیتال درواقع یک انقلاب بود. قرار بر این شد که کلاسهایی فشرده برای آموزش کار با دیجیتال برای تدوینگران برگزار شود. جوانترها مثل من خیلی زود یاد گرفتند و کارشان را ادامه دادند. عدهای بهسختی و آرامآرام با موضوع جدید کنار آمدند اما تعدادی هم بههیچعنوان زیر بار نمیرفتند و نمیخواستند شرایط جدید را بپذیرند. اینها متوجه شدند که دورانشان تمام شده و باید بازنشسته شوند. شاید چیزی شبیه الآن که با تغییر فرم سنتی فیلم عدهای اصلاً نتوانند با قوانین جدید کنار بیایند و حذف شوند.»
تخیل کردن برای فرمهای جدید سینما و تئاتر
کریمی از احتمال به وجود آمدن فرمهای جدید تولید فیلم و حتی تئاتر با شیوع کرونا میگوید: «ممکن است بهتبع آمدن کرونا و تغییراتی که در زندگی ایجاد کرد فرم یا فرمهای جدیدی در سینما با مختصات تازه ادامه پیدا کند. مختصاتی که هنوز درباره جزئیاتش نمیتوان نظر داد و تنها باید تخیل کرد. شاید اصلاً عنوان دیگری برای این فرم جدید انتخاب و نامگذاری شود.» او ادامه میدهد: «تمام این اتفاقات میتواند باعث تحولی در نرمافزارهای ارتباطی شود و روزبهروز این نرمافزارها امکانات بیشتری را برای مردم فراهم کند. چیزی که به ذهنم میرسد و شاید کمی تخیلی هم باشد فراهمکردن امکاناتی است که برای مثال اعضای گروه تئاتر هرکدام ویدئو پروژکتوری در اختیار داشته باشند تا در آن تماشاگران و مخاطبان و واکنش آنها را ببینند و با توجه به این شرایط تکتک اما با کمک این نرمافزار به اجرای تئاتر بپردازند.» بازیگر فیلم «ماهی و گربه» شبیهسازی فیلم بهوسیله نرمافزارهای تولید گیم را هم مدنظر دارد: «بازیهای فوتبال گیم به طراحیهای منحصربهفردی برای شخصیتهای واقعی رسیدهاند و شاید در آینده نزدیک شاهد این باشیم که با همین روش و استفاده از چهره بازیگرها بدون اینکه شیوه سنتی تولید فیلم در کار باشد یک فیلم سینمایی را تولید و عرضه کنند.»
سنت آواز خواندن ایتالیاییها در بالکن
بابک کریمی به دلیل زندگی و تحصیل چندین ساله در ایتالیا نگاه قابلتأملی نسبت به فرهنگ ایتالیایی دارد و از تفاوت فرهنگ ایتالیایی و ایرانی در زندگی کرونایی میگوید. از اینکه ایرانیها برخلاف مردم ایتالیا ظاهراً نمیتوانند از خانههایشان باهم آواز بخوانند: «از بالکن صحبتکردن و آواز خواندن یکی از سنتهای قدیمی ایتالیاییهاست. اگر به عکسهای صدسال گذشته هم نگاه کنیم اینکه مردم جلوی درب خانهها بنشینند و یا در بالکن باشند و حرف بزنند خیلی مرسوم بوده است ولی در ایران ما یک رابطه تعارفی با دنیای بیرون و آدمهای بیرون داریم و یک اندرونی که شبیه ظواهر بیرونی نیست. این اندرون و بیرون همچنان در عرف رفتاری ایرانیها دیده شده و باعث میشود ارتباط آدمها در دوران کرونا خانه به خانه شکل نگیرد.»