اما شب یلدا چگونه برگزار میشود؟ مردم این جشن را با تناول خربزه یا هندوانه و تنقلات و میوههای خشک و شبنشینی برگزار میکنند و به شادی و تفریح میپردازند. گویند هرکسی از خربزه و هندوانه یا تنقلات شب یلدا یا شب چله میل کند، در سال آینده از آفت تشنگی و گرسنگی و تنگدستی در امان خواهد بود. اما در زمانهای بسیار دور در این شب آتش هم روشن میکردند و فردای آن روز مراسمی انجام میشده است. این رسم در بیشتر اقوام آریایی مانند ژرمنها و اسلاوها نیز جشن گرفته میشده است. اکنون ببینیم برای برگزاری این جشن مردم چه میاندیشیدهاند و منشأ پیدایش این رسم از کجا بوده است.
نام این جشن را جشن شب یلدا میگویند. یلدا واژهای سریانی به معنی زایش است که توسط مانی و پیروان او به ادبیات ایران وارد شده است. چون شب تولد حضرت عیسیمسیح(ع) را آن شب میدانستند، لذا به آن شب یلدا میگفتند. نام دیگر این شب، شب چله است؛ زیرا ایرانیان از اول زمستان تا دهم بهمن را چله بزرگ مینامند که شب یلدا، شب اول چله است. در گذشتههای دور این جشن را نود روز هم میگفتند؛ زیرا از این شب تا روز عید نوروز، درست 90 روز باقی است. طول شب یلدا، چهارده ساعت و یک ربع ساعت و روز قبل آن نه ساعت و سه ربع ساعت است. در ادبیات ما این جشن و شب آن شهرت خاصی دارد، بهطور مثال، سعدی میگوید:
یاد آسایش گیتی بزند بر دل ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
یا اینکه زلف زیبای یار را از لحاظ درازی و سیاهی به شب یلدا تشبیه میکنند.
اما علت انجام این مراسم در این شب چه بوده است؟
در این باره تحلیلگران اسطورهها چند وجه نوشتهاند که بهطور اختصار به آنها اشاره میکنم:
وجه اول:در زمانی بسیار دور، آغاز سال از اول ماه مهر محسوب میشد و بخشی از مردم ایران هم مهرپرست بودند. مهر یا خورشید، ایزد محافظ پیمان و وفاداری و دوستی و آسایش فرض میشد؛ چون از اول مهر تا پایان آذر روزها کوتاهتر و کوتاهتر و از ساعات روز کاسته میشد و از اول دیماه، مهر یا خورشید از ضعیفترین موضع خود آغاز به بالیدن میکرد و ساعات روز، که زمان تسلط خورشید بود، طولانیتر میشد و در مقابل تاریکی و شب، که از آثار اهریمن بود، کمکم کاسته میشد؛ لذا آن شب را شب زایش مهر یا خورشید فرض کرده و جشن میگرفتند و چون معتقد به مبارزه نیروی راستی و ایزدی با نیروی اهریمنی بودند، با روشنکردن آتش، خورشید یا ایزد روشنایی را برای غلبه بر تاریکی یا اهریمن یاری میکردند؛ مانند کودکی که از مادرزاده و روز به روز برومند و بالیده شود.
از سوی دیگر، ایرانیان در محلی به نام ایرانویچ یا ایران ویژه زندگی میکردند. این محل بسیار سردسیر بود؛ بهطوری که ده ماه سردی و زمستان و دو ماه گرما و تابستان بود؛ لذا خورشید یا مهر را که منشأ گرما و روشنایی بود، ایزد فرض کرده و اهریمن را که منشأ تاریکی و سردی معرفی میکردند، دشمن ایزد مهر میدانستند. جهنمی که در مذهب ایرانیان قدیم وعده داده شده، جای بسیار سردی است که از آن به نام زمهریر یاد کردهاند. جشن شب یلدا اقدامی برای یاری مهر یا ایزد خورشید و ستیز با اهریمن بوده است.
وجه دوم: در سال 272 پیش از میلاد، در شب بین شنبه و یکشنبه، روز بیستویکم ماه دسامبر یا مطابق شب اول دیماه، شخصی به نام مهر مسیحا از مادری به نام ناهید یا آناهیتا در شرق ایرانزاده شد؛ سپس در بزرگسالی ادعای پیامبری کرد و آیینی بنیاد نهاد که نهتنها در ایران بهصورت مذهبی رسمی درآمد، بلکه از ایران به روم سرایت کرد و بهصورت مذهب عامه مردم در آنجا ماندگار شد؛ لذا آنجا هم برگزاری جشن شب یلدا رواج کامل پیدا کرد.
درباره این شخص باید کمی بیشتر توضیح دهیم: در سنت زرتشتی طول عمر جهان دوازدههزار سال بوده که نههزار سال آن قبل از زرتشت است و در سر هر هزار سال بعدی شخصی از نسل زرتشت به نام سوشیانت ظهور میکند و در حالیکه دنیا پر از ظلم و جور شده است، مردمان را به راه راست هدایت میکند و آن را نوسازی جهان مینامند. به این دلیل ایرانیان معتقد بودند که مهر مسیحا همان موعود و منجی زرتشت بوده است. مهر مسیحا 64 سال در این جهان بوده، سپس به آسمان عروج کرده است. او شب قبل از عروجش به آسمان با دوازده نفر از شاگردانش شام صرف کرده و سفارشهای لازم را به آنها گوشزد کرده است. مادرش دوشیزه آناهیتا باکره بوده و پس از تنشویی در دریاچه کیانسه (دریاچه هامون فعلی) به مهر آبستن شده است؛ به این معنی که فرّ ایزدی زرتشت پس از هزار سال در دریاچه کیانسه توسط 99999 فرشته نگهبانی میشده و هنگام تنشویی دوشیزه آناهیتا در آن دریاچه به جسم آناهیتا منتقل شده است. این مهر را تجسم این جهانی ایزد مهر یا خورشید هم میدانستند.
این مهر مسیحا در تاریخ ادبیات ما بسیار معروف است. کلمه مهر، ابتدا میتر، میترا بود؛ سپس بر اثر تحولات زبان به میشا، مسیا و مسیح تبدیل شد. اشعار حافظ جابهجا به مسیحا اشارهها دارد. باید دانست که این مسیحا غیر از حضرت عیسی ناصری یا عیسیمسیح است، در قرآن هم به مسیحی اشاره شده که به آسمان عروج کرده و نام مادر او حضرت مریم قید شده است. حضرت مریم معروف به عذرا به معنی بیگناه و دارای عصمت است. نام مادر مهر مسیحا هم آناهیتا یا ناهید (ایزد آبها) بوده که معنی آن زن بدون عیب و بیگناه یا دارای عصمت کلی است. حال آنکه حضرت مسیح(ع)، پیامبر عیسویان،عروج کرده، ولی مهر مسیحا 272 سال قبل از میلاد حضرت مسیح پیامبر مسیحیان بوده است.
این مذهب مهرپرستی در اوایل سلسله اشکانیان از شرق ایران پدیدار شد و سراسر دنیای متمدن آن روز را درنوردید و در روم هم به صورت مذهب عامه درآمد. مراسم این مذهب مانند مقدس بودن یکشنبه (روز زایش مهر)، شب یلدا و شام آخر و ناقوس کلیسا و نوشیدنی متبرک و تقسیم نان و آب از مذهب مهر مسیحا نشئت گرفت و در روم قبل از میلاد رواج پیدا کرد. بعد از ظهور حضرت عیسی ناصری، پیامبر مسیحیان، این رسوم مورد علاقه مردم عینا از مذهب مهر مسیحا به مذهب حضرتعیسی سرایت کرد. تولد حضرت عیسی ناصری(ع)، پیامبر عیسویان، روز شش ژانویه بود که به علت علاقه مردم روم به شب یلدا در سال 354 بعد از میلاد به روز 21 دسامبر یا اول دیماه، روز قبل از شب یلدا (شب تولد مهر مسیحا)، تبدیل به شب تولد حضرت عیسی مسیح ناصری شد. بعدها به علت اشتباه محاسبه سالهای کبیسه، شب تولد عیسی ناصری به شب 25 دسامبر تغییر یافت. اکنون هم بعضی از فرقههای مسیحی، شب تولد حضرت عیسی ناصری را ششم ژانویه میدانند؛ به همین علت شب یلدا در میان مسیحیان هم جشن گرفته میشود.
وجه سوم: در ایران پیش از اسلام، روزهای ماه هرکدام نامی جداگانه داشت و ماههای دوازدهگانه هم به یکی از آن اسامی روزها نامیده میشد و هر زمان که نام روز با نام ماه باهم تطبیق میکرد، آن روز را جشن میگرفتند. نام ماه دهم هر سال هم به نام ماه دی معروف است.
کلمه دی، یعنی خداوند که از کلمه دادار به معنی پروردگار مشتق شده است؛ لذا روز اول دیماه و شب قبل از آن به نام خدا هم با ماه خدا (دیماه) تطبیق میکرده است، مردم آن را مقدس و مبارک دانسته، جشن میگرفتند و نیایش میکردند.
به قول ابوریحان بیرونی، روز اول دیماه، روز خوره (-فرّ یا خدا) یا روز خرم نامیده میشد. در آن روز بار عام داده میشد و مردم از طبقات مختلف بدون هیچ مانعی در بیرون کاخ سلطنتی با شاه ملاقات میکردند و بر سر یک سفره مینشستند و عرایض و شکایات خود را حضورا مطرح و تقاضای رسیدگی میکردند. شب قبل از آن، یعنی شب یلدا را هم بر پشتبامها آتش روشن کرده و داخل خانهها را هم بهوسیله چراغ نورانی و روشن میکردند.
وجه چهارم: ایرانیان قدیم روز و روشنایی را از اهورامزدا و تاریکی و شب را از اهریمن میدانستند و معتقد بودند که یاران اهریمن در شبها بیرون آمده و در تاریکی به افساد مشغول میشوند.
آنها شب یلدا را، که طولانیترین شب سال و تاریکترین شب آن میدانستند، مظهر اوج قدرتنمایی اهریمن و یاران او به حساب میآوردند؛ لذا وظیفه خود میدانستند که در آن شب به یاری نیروهای ایزدی (روشنایی و روز) بشتابند و از نیروی اهریمن بکاهند و با او مبارزه کنند و جشن شب یلدا یادگار آن است.
منابع و مآخذ
1.جستاری درباره مهر، دکتر محمد مقدم.2. گاهشماری و جشنهای ایرانیان باستان، هاشم رضی.
3. میتراییزم یا مهرپرستی، هاشم رضی.4. تقویم و تاریخ در ایران، ذبیح بهروز.5. جشنهای ایران باستان، دکتر پرویز رجبی.
6. لغتنامه دهخدا، علامه علیاکبر دهخدا.