پدیده کافه سیار که میتوان سابقه آن را به سال1866 میلادی مربوط دانست اگرچه طی چند سال اخیر در ایران و اصفهان از سوی مردم پذیرفته و حالا دیگر به جزئی از هویت برخی فضاهای شهری تبدیل شده است؛ اما در ابتدا بهسرعت از سوی مسئولان شهر پذیرفته نشد. تا جایی که برخی آن را مانعی بر سر کسبوکار کافههای شهر دانستند و فعالیت بیمجوز، عدم رعایت مسائل بهداشتی و فعالیت آنها تا پاسی از شب را بهانهای برای تعطیلیشان قرار دادند. تا اینکه در بهمن۹۷ کلیات طرح ساماندهی مشاغل سیار و بیکانون در شورای شهر تهران تصویب شد. توجه به شرایط اقتصادی و تمهیداتی برای دستفروشان و ونهای سیار، نکته اصلی در جریان تصویب این مصوبه بود. اعضای شورا در آن روز تأکید کردند که سدمعبر تخلف و ممنوع است؛ ولی در هیچکجای دنیا دستفروشی جرم محسوب نمیشود. آخرین قانون پیشازاین به سال۱۳۵۳ بازمیگشت که دستفروشی را جرم دانسته بود که اعضای شورای شهر تهران آن را اصلاح کردند. این در حالی است که از سالها قبل مقررات قانونی و مصوبی برای جزئیات فعالیت رستورانهای سیار در شهرهای مختلف آمریکا، تورنتوی کانادا و… شکل گرفته است. همچنین «مؤسسه گسترش عدالت» در سال2010 گزارشی را با عنوان «پروژه ملی رستورانهای سیار» منتشر کرد تا به آزادی بیشتر و افزایش فرصتهای رستورانهای سیار و سایر فروشندگان خیابانی کمک کند. این پروژه همچنین بر آن بود که با قوانین ضدرقابتی و حافظ منافع موجود که مانع از آزادی اقتصادی رستورانهای سیار میشوند، مبارزه کند. مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان نیز پژوهشی را درخصوص فعالیت رســـتـورانهـــای سیار تهیه کرده که میتوانید در سایت این مرکز مشاهده کنید.
الزامات قانونی و فعالیتهای مجاز برای ونکافهها
برای کافههای سیار یا ونکافهها که شاید بتوان نمونههای مشابه آن را بستنیفروشیها، لبوفروشیها یا باقــالـیفـروشــیهــای قدیــمــی در ایران دانست که روی چرخدستی یا گـاری در شـهـر مـیچـرخــیـدنــد، همچون دیگر کافهها و مغازههای اغذیه و خوراکیفروشی، الزامات قانونی مشخصی وجود دارد. برخی از این الزامات میگوید محصولات این کافهها باید در بستهبندیهای بـهـداشــتـی و مـطـابـــق با اصـول زیستمحیطی باشند. این کافهها باید از سیستم مناسبی برای فاضلاب برخوردار بوده و به آب آشامیدنی دسترسی داشته باشند. دسترسی به برق، داشتن سردخانه، معاینه فنی و مجوز ارائه محصول از کارشناسان بهداشت از دیگر الزامات قانونی است. از سوی دیگر، فعالیتهایی که ونکافهها میتوانند انجام دهند عبارت است از رستورانی شامل ارائه فستفود، غذاهای ایرانی و فرنگی، فعالیت کافهای، عرضه دمنوش و شربتخانه، فروش صنایعدستی، اقلام هنری یا موسیقی، فروش گل و گیاه و ارائه خدمات تلفن همراه.
رواج کافههای سیار در جهان
کافیشاپهای سیار بهعنوان یکی از کسبوکارهای شهری در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان به شمار میروند. کسبوکاری که ضمن ایجاد فرصتهای تازه برای شهروندان و صاحبان این مـشاغل، در تلطیف چهره شهر و بخشیدن نشاط به آن مؤثر است. یکی از کافیشاپهای سیار در شهر بالتیمور آمریکا کافه «گرِیتفول گریل» است که شیرینیهای خانگی را با طعم چای سبز و اسپرسو در اختیار رهگذران قرار میدهد. در شهر کیپتاون آفریقای جنوبی نیز کافیشاپ سیار موتوری معروف به «پیاجیو» وجود دارد که با داشتن دکور و فضای جالبتوجه، مورد استقبال رهگذران واقع شده است. کافیشاپ سیار دوچرخهای در هلند و کافیشاپ سیار تعبیهشده در یک خودروی ون بزرگ در سوئیس که متعلق به شرکت استارباکس است از دیگر موارد قابلذکر در میان تعداد چشمگیر این کافهها در جهان هستند.
حکایت کافههای پُرمشتری چهارباغ
صرفنظر از آنچه میان مواد و تــبـصــرههــای قـانـونــی و اداری و تصمیمگیریهای مسئولان و مدیران در جـریـان است، پدیده کافههای سیار توانست طی مدت کوتاهی جای خودش را بهخوبی در شهر و در میان مردم اصفهان باز کند. بهخصوص که اصفهان فــضـاهــای قابلتوجهی برای فعالیت کافههای سیار دارد. چنانکه از وقتی گذر چهارباغ عباسی به پیادهراه بدل شد و رفتهرفته جای خودش را میان آمدوشد مردم باز کرد، کافههای سیار به جزئی از هویت تازه این گذر تبدیل شدند. این کافهها که حالا میتوان رد آنها را در عکسها و فیلمهای موجود در فضای مجازی از چهارباغ پیدا کرد، حالوهوای بانشاطی را به محدوده میانی چهارباغ بخشیدهاند و مشتریهای خودشان را هم دارند. یکی از آنها که پسر جوانی است و عصر یک روز سرد زمستانی روی صندلی چوبی کوچک ونکافهای در چهارباغ نشسته، میگوید: «کافههای زیادی در اصفهان رفتهام؛ اما این کافه چیز دیگری است. دورتادورش محدود نیست و وقتی روی صندلی نشستهای و داری چیزی میخوری احساس میکنی اندازه کافه به وسعت شهر است.»
دختر جوانی هم که با دوستش پشت میز کوچک دیگری نشستــه ایـنطــور دربــاره ونکـافـههــا نـظـر مـیدهـد: «ونکافهها برای نشستنهای طولانی و گپ زدن جای مناسبی نیستند. انگار صندلیهایشان هم جوری است کـه نمیتوانی مثلا یک ساعت رویشــان بنشینی. سـفـارشــت را کـه گـرفـتــی باید زود بخوری و بروی تا جا برای مشتریهای بعدی خالی شود. ولی همینکه بدون برنامهریزی قبلی یکمرتبه سر راهت سبز میشوند و به نـوشیدن یک قهوه یا چای دعوتت میکنند، برایم لذتبخش است. انگار این کافهها مثل آبِ نطلبیده هستند که همیشه مُراد است.»
آمادگی فضاهای شهری اصفهان برای کافههای سیار
استقبال خوبی که از حضور کافههای سیار در اصـفـهـان شد، این نـویـــد را میدهد که این کسبوکارهای کوچک شهری میتوانند در فضاهای دیگری نیز اجرایی شوند. فضاهایی همچون پارک جنگلی ناژوان، جاده سلامت، حاشیه رودخانه زایندهرود و پارکهای حوالی آن که مردم برای گذران اوقات فراغتشان به آنها رفتوآمد میکنند. اینکه کافه سیارها برخلاف ویژگی «سیار» بودن در اصفهان مکان ثابت و مشخصی دارند موضوع دیگری است که شاید به محدودیت و عدم پذیرش قطعی فعالیت آنها در اصفهان اشاره دارد. کافهای که میتواند بساطش را در عرض چند دقیقه جمع کند و ساعتی بعد در سوی دیگر شهر حاضر شود و این حالوهوای دلچسب را به مردمی در نقطه دیگر شهر عرضه کند، چرا باید در یک جای مشخص و ثابت بماند؟