خط، برآمده از فرهنگ و متعلق به فرهنگ است
دبیر هنری و اجرایی دومین رویداد خطوط خاموش میگوید: «خطوط فراموششده یا خطوطی که به نام خطوط خاموش نام گرفتهاند، ظرفیتهای بیشماری در خود دارند که بخشهایی از ظرفیت آنها در دورههای مختلف تاریخی امکان ظهور یافتهاند و ظرفیتهای پنهانی هنوز این فرصت را دارند که از زیر غبار خستگی و کهنگی تاریخی به درآیند.»
محسن سلیمانی میافزاید: «خطوط خاموش شامل تمام خطهایی است که زمانی در بستر تاریخ رونق داشتند و بهتدریج کمرنگ شده و به یک خاموشی فرهنگی و تاریخی فرو رفتهاند که این خطوط البته شامل اقلام نیز میشوند. مراد از اقلام به معنی قلمهای خوشنویسانه است؛ ولی خط معنای فراتر و عامتری دارد و علاوه بر خوشنویسی، خطوط کاربردی، دستخطها و خطوط اقلیتها را نیز شامل میشود؛ بنابراین خطوط خاموش هم شامل اقلام و هم شامل دستخطهای متنوعی است که در بستر تاریخ بروز داشتهاند و بهتدریج از کاربرد افتاده و خاموش شدند. بسیاری از این اقلام نیز که الان از آنها بهعنوان قلم خوشنویسی یاد میکنیم، ابتدا بهصورت دستخط شکل گرفتهاند و بهتدریج به خوشنویسی تبدیلشدهاند، یعنی نظاممند شدهاند، تناسبات آنها ساخته شده و قواعد خاصی برای آنها تعیینشده و به خطوط خوشنویسانه تبدیلشدهاند که در ابتدا اغلب آنها بهصورت دستنویس پدید آمدهاند.»این هنرمند تصریح کرد: «در تمامی جوامع شاهدیم که بسیاری از خطوط، با فرایندهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی پدید آمدند، مورداستفاده قرارگرفته و رونق یافتند و بهتدریج با تغییر در فرایندهای بهوجودآمده در بستر تحولات اجتماعی، دچار افول تدریجی شده، نقش و کارکرد اصلی خود را به خطوط دیگر سپردند و شعله روشناییبخششان رو به خاموشی گرایید؛ بنابراین طبیعی است که علت این فراموشی را باید در بسترهای فرهنگی دانست؛ به عبارتی خط، برآمده از فرهنگ و متعلق به فرهنگ است و اگر فرهنگ دچار تغییر یا خاموشی شود، همین مسئله در خط نیز اتفاق میافتد. بهعنوان نمونه شاهدیم که در دورههایی از تاریخ، خط کوفی تمام جغرافیای اسلامی را درنوردیده و تمام حوزهها را در برگرفته بود و در گستره وسیعی از جغرافیا، تنوعی از اقلام متنوع از خط کوفی ایجاد شد که در حوزههای معماری، کتابت، نگارش مصحفها، صنایع مظروفه، سفالینهها و تزیینات ظروف استفاده میشد؛ اما در دورههای بعدی دچار افول و خاموشی تدریجی شده و از رونق افتاد. بقیه اقلام نیز به همین صورت بودهاند. ثلث ایرانی یکی از اقلامی بود که بالأخص در کتیبهها بسیار چشمگیر بود و ظهور عینی و معمارانه داشت، اما امروز دیگر ثلث ایرانی مورد توجه نیست و نوشته نمیشود؛ یعنی در تاریخ معاصر بهصراحت باید گفت که هنرمندی با توانایی نگارش ثلث به شیوه اصیل ایرانی نداریم. درحالیکه زمانی، دیگر حوزهها و کشورها نظیر عثمانیها در قلم ثلث وامدار ما بودهاند، اما امروز خوشنویسان ما اغلب به شیوههای آنها مشق میکنند و ثلث ایرانی خیلی غریب و مهجور مانده و به عبارتی چراغ آن خاموش شده است.»
نوستالژی برای ماندگارشدن خط کافی نیست
دبیر هنری و اجرایی دومین رویداد خطوط خاموش ادامه میدهد: «لازمه قرارگیری هر جریان فرهنگی از حاشیه بایگانیشده به حوزه پویا و فعال متن اصلی، این است که دوباره در بستر فرهنگ جاری شود و چیزی که به فرهنگ تبدیل نشود، نفوذ و دوام نخواهد یافت و امکان ظهور و بروز آن بسیار کمرنگ خواهد بود؛ بنابراین اگر خط و اقلام تاریخی فراموششده بخواهند دوباره بازگشتی به دنیای امروز داشته باشند، باید ابتدا از زیر گردوغبارهای تاریخی به درآیند و از نو دیده شوند که این بازنگری و نواندیشی در مورد آنها میتواند در قالبهای مختلفی مانند برگزاری نمایشگاه، کارگاهها، پژوهشها و کاربردهای نوین صورت گیرد و با هویتهای امروزین گره بخورد. تمام خطها لازم است از دفائن تاریخی بیرون کشیده شده و در مناسبات و کارکردهای امروز موردتوجه قرارگرفته، با عناصر دنیای جدید پیوند بخورد و میطلبد که داد و ستدی معنادار و هوشمندانه با پشتوانه مطالعاتی و هنرمندانه، بین هویتهای سنت و فضاهای امروزین اتفاق بیفتد و بهنوعی از هویت به معاصریت بدل شده و جریان یابد.»سلیمانی بابیان اینکه صرفا بهرهمندی از یک نوستالژی برای ماندگارشدن خط کافی نیست، تصریح میکند: «ما با خیلی از فضاهای سنت، برخورد صرفا نوستالژیک داریم، درصورتیکه این خاطرهها برای معنادارشدن در جریان معاصر، باید به زندگی امروزین و جهان زیست ما نزدیک شوند. ما امروز نمیتوانیم بسیاری از خطهای گذشته را بخوانیم یعنی در خوانش آنها نیز مشکلات اساسی وجود دارد، مثلا با خوانش قلم تعلیق که خطی کاملا با هویت ایرانی است، دچار مشکل هستیم و بسیاری از خوشنویسان ما با این خط آشنایی ندارند؛ بنابراین زمانی امکان احیاگری در خط معنا مییابد که مناسباتی با دنیای امروز ما بیابد و شرایطی برای این خطها ایجاد شود که از ظاهر کهنه آنها بوی تازگی به مشام برسد؛ از سوی دیگر نباید فراموش کنیم که دنیای معاصر ما را به فضاهایی پرتاب کرده است که اساسا خط و بالأخص دستخط در آن آسیبپذیر شده است. با توجه به فرایندهای سریع دنیای معاصر و عصر جدید تکنولوژیک، موضوع دستخط نیز بسیار در معرض تغییر، استانداردسازی و اضمحلال قرار گرفته است؛ چراکه رویههای سریع و اتفاقاتی که بهصورت دیجیتالی در حوزه خط در حال وقوع است، موجب شده فرایند نوشتن و امر نوشتار به سمت دیجیتالیشدن پیش رود و خطوط دستنویس نیز دچار مشکلات زیادی شوند و آرامآرام، رویه صنعتی و یکسان شده یابند و رابطه خط و شخصیت بهکلی به فنا رود و دستخطهای فردی نیز به فراموشی سپرده شوند؛ بنابراین مجموعهای از اتفاقات فرهنگی و تکنیکی در کنار هم وجود دارند که کمک میکنند تا این خطها احیاشده یا منسوخ شوند.»
او بابیان اینکه اولین دوره رویداد خطوط خاموش سال 1395 در موزه هنرهای معاصر برگزار شد، درباره علت تأخیر در برگزاری رویداد دوم، میگوید: «متأسفانه این تأخیر به دلیل پیچیدگی امور اداری و مشکلات و شرایط به وجود آمده اتفاق افتاد؛ چراکه بعد از رویداد نخست، پیشنهاد برگزاری رویداد دوم نیز داده شد و با تغییرات به وجود آمده در مدیریتها، این روند بهکندی گرایید و همه ما میدانیم که سازوکار مجموعههای اداری معمولا چابکی لازم را در فرایند تصمیمگیری و اجرا ندارند.»این پژوهشگر ادامه میدهد: «در دوره دوم رویداد خطوط خاموش، خط تعلیق نیز به برنامه افزودهشده است، ضمن اینکه قصد ما از این رویداد، صرفا برگزاری کارگاه نوشتن خطوط خاموش نبوده، بلکه حضور پژوهشگرانه نیز موردنظر بود و ما باید برای حضور در این رویداد، افرادی را لحاظ میکردیم که در زمینه خطوط خاموش، مؤثر و پیشگام بودهاند، البته این موضوع به معنای نفی زحمات و پیشرو بودن دیگر اساتید که در این دوره حضور ندارند نیست، بلکه بضاعت ما کافی نبود یا شرایط حضورشان در این نمایشگاه مهیا نبوده است. در این رویداد لازم بود از خوشنویس بزرگ و احیاگر گرانمایه خطوط تاریخی، مرحوم استاد حبیبالله فضائلی نیز یادی به میان آید. این مرد بزرگ در دوران پربرکت زندگی خویش، با رویکردی هنرمندانه و پژوهشگرانه و تألیف دو کتاب مرجع اطلس خط و تعلیم خط، توانست سهمی مهم و اثرگذار در خوشنویسی ایران و بلکه دیگر ملل اسلامی داشته باشد. در این نمایشگاه تلاش شد مجموعهای از اسباب کتابت و قلمهای ایشان به همراه چند قطعه از خطهای استاد به نمایش گذاشته شود.»
خطوط، هویت تاریخی و میراث گذشته ماست
عضو هیئتعلمی گروه آموزشی تاریخ و باستانشناسی و هنرمند خوشنویس در پاسخ به اینکه پرداختن به خطوطی که امروزه استفاده نمیشوند و در این نمایشگاه، خاموش نامیده میشوند تا چه اندازه اهمیت دارد، میگوید: «اصولا مسائل فرهنگی و هنری همواره در حال نو شدن و رشد و پیشرفت هستند و فرهنگ و هنر نیز مانند همه حوزههای بشری همچون صنعت و تکنولوژی باید یک امر رونده و پویا باشد. اگر پویایی در مقوله فرهنگ ایستا و راکد باشد، آن جامعه عملا دچار مشکل خواهد شد. خطوطی که ما نام آنها را خطوط خاموش گذاردهایم، گستره وسیعی است که هم شامل اقلام زیبا و فراموششده هنر خوشنویسی یعنی خطوط زیبا اما دیده نشده یا کمتر مورداستفاده قرارگرفته میشود و هم جدای از اقلام خوشنویسی، به دامنه و دایره بیشتر از خطوط میرسد که یا کلا دیده نشدهاند یا در محاق فراموشی رفتهاند.»
شهاب شهیدانی میافزاید: «خطوط، عامل ارتباط و انتقال پیام هستند و همچنان بخش عمدهای از وجه ارتباطی در فضای امروز بر عهده عنصر نوشتار است که این نوشتار صرفا یک نوشتن ساده نیست؛ بلکه خطوط تضمینکننده آن است و کیفیت نوشتن یا انتقال پیام که هم زیبایی در آن مستتر شود و هم معنا را برساند، بر عهده عنصر خط است و آنها اگرچه حروف و کلماتی که ما آنها را پذیرفتهایم فرمهای قراردادی و نشانههایی از اندیشهها و مباحثی است که میگوییم و انتقال دهیم ولی باید این نکته توجه کرد که فرمها و گونههای مختلف نوشتار تأثیر بسزایی هم در بحث زیباییشناسی و هم در مباحث ارتباطجمعی دارد.»
او تأکید میکند: «اگر تصور کنیم که ما با فرمها و شکلهای دیگر که برای ما تازگی دارند نیز میتوانیم بنویسیم مخصوصا در دنیای امروز که فرهنگ و مقوله دیدمانی و تصویری جهان گسترشیافته و حجم عظیم اطلاعات بین انسانها تبادل شده و در معرض نگاه قرار میگیرد، بنابراین حوزههای کمتر آشکارشده مهمتر و اهمیتشان بسزاتر میشود؛ خطوط هم در قالب اثر هنری و هم در فرمهای غیر آن یا در کاربرد رایانهای و فضای مجازی اهمیت بسیاری دارند. از سوی دیگر وقتیکه شما از یک نوع خط اشباع شوید یا به شما تحمیلشده باشد طبیعتا تأثیرگذاری آن کم شده و لذا مدام به خلاقیتهای بصری یا میراث گذشتگان نیاز داریم که تازگی دارد. البته اینیک موضوع عام در زندگی روزمره ما در ارتباط با مقوله هنر است که کاربرد و کارایی بسیاری دارد و خطوط نیز از این امر مستثنا نیست. خطوط خاموش از یک سو دارای عظمت و شکوه و حاوی پیام و عناصر زیباییشناسی هستند و از سویی دیگر به لحاظ وجه ارتباطی با انسان امروز و مقوله هویتی و از حیث دانش گرافیک و پژوهش هنر و سهم خطوط در ارتباطجمعی بسیار مهم است.» این پژوهشگر خوشنویسی بابیان اینکه در دنیای امروز، خط نوشتن و خوشنویسی به دلیل حجم بالای مدیا، فونت و تایپ به حاشیه برده شده که میتواند در آینده نزدیک تبعات جبرانناپذیری داشته باشد، ادامه میدهد: «همانطور که اگر مانتوانیم ریاضیات و دانشها و مهارتهای دیگر را به بچهها آموزش دهیم و آنها بدون تکیهبر تکنولوژی نتوانند انجامش دهند و صرفا به تکنولوژی و ماشینحساب و امثالهم متکی باشند، قطعا از مهارتهای آنها در دانش ریاضی و علوم و هنرهای دیگر کاسته میشود؛ مهارتهای هنری نیز که قطعا بخش عمدهای از استعداد آدمی هستند اگر رعایت و حفظ نشوند، از بین خواهند رفت؛ ضمن اینکه این خطوط، هویت تاریخی و میراث گذشته ماست که باید به آن بپردازیم. لازم به ذکر است درحالیکه حجم عمدهای از آثار، دستنوشتهها، خطوط و میراث گذشتگان یا معرفی نشدهاند همچنان بخش مهمی از آثار هنری مرتبط با خوشنویسی در گنجینهها و موزهها ماندهاند که تنها تنی چند نور چشم یا با رانت موزهای قادر به استفاده و بهرهگیری از آن هستند یا بهصورت بسیار ابتدایی و فاقد لوازم کیفیت هنری و پژوهشی ارائهشده است.»
خط و خوشنویسی فصل مشترک بسیاری از نهادهاست
شهیدانی میگوید: «اصفهان این توانایی و ظرفیت را دارد که بهغیراز برگزاری نمایشگاه، با تعامل و بهرهگیری از دانش و تجربه و پژوهشهای انجامشده در سطح کشور روند مستمری را برای احیای این خطوط پیش بگیرد. اصفهان از ظرفیت تاریخی بالایی در زمینه خوشنویسی برخوردار است و مکتب هنری اصفهان و زیرشاخههای آن ازجمله خوشنویسی ویژگی و توان بالایی داشته که همچنان محل نگاه پژوهشگران به حوزه خوشنویسی است؛ بنابراین ما تلاش خواهیم کرد که اولا دبیرخانه دائمی احیای خطوط فراموششده را در اصفهان پایهگذاری کنیم؛ بهویژه که امروزه از طریق شبکههای مجازی میتوانیم ازنظر سایر اساتید در همه جای ایران عزیزمان و حتی خارج از کشور نیز استفاده کنیم؛ بنابراین بخشی از راه را در قالب فعالیتهای مجازی انجام میدهیم تا بدین شکل نگاهها متوجه اصفهان و اهمیت موضوع شود؛ همچنین برگزاری نشستها، کارگاههای هنری و تمرکز بخشیدن به برخی پژوهشهای نظری در این خصوص هم پیشبینی شده است.» عضو هیئتعلمی گروه آموزشی تاریخ و باستانشناسی ادامه میدهد: «موضوع خط و خوشنویسی میتواند فصل مشترک بسیاری از نهادها مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موزه هنرهای معاصر، انجمن خوشنویسان، اداره آموزشوپرورش، سازمان اسناد ملی، دانشگاه هنر و امثالهم باشد؛ بنابراین در چشمانداز آینده میتوانیم مجموعهای از سازمانها و نهادها را به این پروسه وارد کنیم و اگر این موضوع به یک رسالت جمعی تبدیل شود، علاوه بر تمرکز این موضوع در اصفهان با عمومیت بیشتر آن، دیگر نهادها و مؤسسات نیز میتوانند در آن حضورداشته و ذینفع و یاریرسان باشند.»
او درباره عوامل در حاشیه قرارگرفتن مکتب خوشنویسی اصفهان و راهکارهای لازم برای احیای آن نیز تصریح میکند: «بنابراین انتقال پایتخت و از بین رفتن تمرکز سیاسی عامل تاریخی در این خصوص بهشمار میرود؛ عوامل دیگری نیز ازجمله مشکلات اجتماعی و سیاسی فراوان در تاریخ معاصر ما کم نبوده که باعث شده است، بسیاری از شهرها، دستخوش مهاجرتها و مشکلات عدیدهای شوند و هنرمندان اصفهان نیز از آن مستثنا نبودند؛ در چنین برهههایی چنانچه مرحوم جلالالدین همایی درباره اصفهان مطرح فرمودهاند بسیاری از بزرگان هنری ما از فرط ناملایمات اقتصادی و سیاسی حتی قادر به اداره زندگی متعارف و مختصر خود نبودند؛ اما در دوره نزدیک به ما به نظر میآید آنچه باعث شده که مکتب خوشنویسی اصفهان در حاشیه قرار بگیرد، کمهمتی یا عدم توجه نهادهای متعددی است که در حوزههای مختلف فرهنگ و هنر اصفهان فعالیت کردهاند؛ بهطوریکه رویداد درخور شأن و جایگاه اصفهان که هم مؤلفههای هنری و هم پژوهشی و ارتباط با جامعه را در خود داشته باشد، اتفاق نیفتاده است.»این مدرس خوشنویسی میافزاید: «بررسی کارنامه پژوهشی خوشنویسی اصفهان نشان میدهد که مرحوم استاد فضائلی با کتاب اطلس خط و تعلیم خط نهتنها خطوط اسلامی را معرفی کردند، بلکه بهنوعی مکتب اصفهان را نیز نمایندگی کردند اما پسازآن مرحوم، پژوهش درخور توجهی در حوزه خوشنویسی انجامنشده یا موردحمایت و توجه قرار نگرفته است. البته من با توجه به شناختی که از پارهای مسئولان و مدیران دلسوز اصفهان دارم امیدوارم که پژوهشهایی مانند دانشنامه کتیبههای اصفهان که توسط بنده حقیر و دوست عزیزم شهریار شاهمندی انجامشده و همچنین کتاب حبیب قلم و یا سایر پژوهشهای بنیادین و نه روبنایی که حاصل زحمات چندساله یا چند دهه در حوزه خوشنویسی، کتیبهنگاری یا هر حوزه هنر اصفهان است به جد گرفته شود؛ بنابراین دو رکن اصلی مرکزیت یافتن این رویدادها، احیای خطوط خاموش و همچنین انجام پژوهشهایی است که در شأن و مقام و عظمت و شکوه و جلال اصفهان باشد؛ همچنان جایشان خالی است و به نظر من پژوهشهای اصفهانشناسی بعد از نسل بزرگانی چون زندهیاد استاد فضائلی و مرحوم لطفالله هنرفر هنوز به افراد و حمایتهای بیبدیل و مستمر نهادها و سازمانهایی نیاز دارند تا بتوانیم بسیاری از حوزههای کار نشده و موردبررسی قرار نگرفته را پوشش دهیم.»
راهاندازی نخستین کتابخانه خط و خوشنویسی
شهیدانی میگوید: «من با طرح این همایش و احساس مسئولیتی که سایر عزیزان به این موضوع داشتهاند، افق پیش رو را پُربرکت و روشن ببینم. اجازه دهید از امیدواری سخن بگوییم. هنر خوشنویسی دارای اعتبار و ارزش بسیاری است و اینکه فقط نیمهخالی لیوان را ببینیم درست نیست؛ اول آنکه داشتههای اصفهان در هنر، هر پژوهشگر و هنرمندی را وادار به دیدن و سیاحت و در ادامه پژوهش میکند؛ بنابراین نفس چنین رویدادی ادامه همان وضع طبیعی توجه به هنر اصفهان و زیستن در مکتب اصفهان است؛ اینکه چنین رویدادهایی در اصفهان شکل بگیرد با همه مشکلات جاری یا نواقص و کاستیهایی که همواره در چنین رویدادهای نخستین یا دومین وجود دارد، چشماندازها و فرصتهایی برای دیده شدن را فراهم کرده و برای مسئولان امر ایجاد حساسیت و علاقهمندی میکند و من امیدوارم و مطمئنم که بهزودی سایر نهادها و مؤسسات و سازمانها نیز به این موضوع بپیوندند و آن را یک رسالت تاریخی برای اصفهان فرض کنند تا در قبال چنین چیزی اصفهان مجددا به شکوه و عظمت خود در خوشنویسی برسد.
این پژوهشگر خوشنویسی ادامه میدهد: «کار فردی را نباید دستکم گرفت، اما در ادامه باید منجر به تلاش جمعی شود. در حال حاضر آنچه از دست خود من برآمده، تلاش برای راهاندازی نخستین کتابخانه خط و خوشنویسی است. این کتابخانه غیرانتفاعی و برای خدمت به اهل هنر خواهد بود و درواقع نخستین کتابخانه تخصصی خط و خوشنویسی در ایران است. اگر گوشه چشمی و جای درخوری از سوی مسئولان امر برای این گنجینه کتابهای نفیس خوشنویسی فراهم شود بهزودی این کتابخانه تخصصی راهاندازی خواهد شد تا مکانی برای حضور و تعامل قلمی و پژوهشی هنرمندان خوشنویس، گرافیست و پژوهشگر باشد. از سوی دیگر خوشبختانه در اصفهان، مجموعهداران بسیار بزرگ و ارزشمند و توانایی حضور دارند که گنجینه عظیمی از میراث اصفهان را نگهداری کرده اما سامانی نیافتهاند و نیاز دارند که آثارشان در یک سامانه جامع دیدهشده، مستندنگاری یا اینکه چاپ و عرضه شود مانند کاری که جناب دکتر یدالله بابایی مجموعهدار ارزشمند اصفهان و کتاب در دست انتشارشان بهنام مرقع سپاهان انجام میدهند باشد که سایر مجموعهداران نیز به این روند بپیوندند، لذا کتابها و مجموعههای دیگری نیز باید به این آثار افزوده شود تا ضمن رؤیت آثار نفیس مکتب اصفهان در گام دوم نیز با تمرکز و محوریت اصفهان و اندوختههای آن و همچنین تعاملی که با سایر شهرها و اشخاص و هنرمندان و فرهنگدوستان در خارج از اصفهان انجام میدهیم، مکتب اصفهان را احیا کنیم.» شهیدانی میگوید: «اصفهان از گذشته خاصیت پذیرندگی و بخشندگی را داشته و بنابراین ما باید از این دو ویژگی استفاده کنیم؛ یعنی هم پذیرنده باشیم و بتوانیم رویدادها و اتفاقهای خارج از اصفهان را نیز به اصفهان بیاوریم و هم بخشنده باشیم و آنچه ذیل مکتب اصفهان خلقشده را به شهرها و نقاط دیگر ببریم؛ چراکه این تعاملات مستمر و مؤکد باعث میشود که مکتب اصفهان مجددا احیا شود و یادمان باشد ما حداقل در مورد هنر و هنرمندان اصفهان از حیث کمیت و کیفیت چیزی کم نداریم، فقط این مجموعههای پراکنده و جزیرههای متکثر نیازمند مدیریت است تا دوباره مکتب اصفهان در حوزه خوشنویسی احیا شود…»
رویکرد حوزه هنری احیای نقاط مغفول خط است
مجتبی شاهمرادی، رئیس حوزه هنری اصفهان بابیان اینکه خط یک موضوع هویتی جدی برای ماست و بخش عمدهای از هنر در اصفهان مدیون خط است، بهطوریکه نیمی از کتیبههای کشور در اصفهان وجود دارد، به برگزاری نمایشگاه خطوط خاموش اشاره کرده و میگوید: «ما برای داشتن قدمی روبهجلو در این حوزه باید بتوانیم یک بازخوانی از خط داشته باشیم. خطوط خاموش خطوطی هستند که کمتر به آنها پرداختهشده و شاید امروز کسی آنها را بهصورت رسمی تعلیم نمیدهد و باید کمک کرد که غبار موجود از روی آنها برداشتهشده و این خطوط معرفی و حفظ شود. اصلیترین هدف ما حفظ این خطوط و تداوم چرخه آشنایی و آموزش با آنهاست.»
او بابیان اینکه دبیرخانه خطوط خاموش نیز بهطور ثابت در اصفهان مستقرشده است، میافزاید: «متأسفانه در سالهای گذشته کار ویژهای در حوزه خط و خوشنویسی انجامنشده و ما احساس کردیم که در این زمینه خلأ وجود دارد؛ به همین دلیل قصد ما این است که رؤیتی دوباره به هنرهای تجسمی ازجمله خط و خوشنویسی داشته باشیم؛ ازاینرو رویکرد ما رویکرد احیای این حوزهها و پرداختن به نقاط مغفول در حوزه خط است که کسی بر روی آنها کار نمیکند و طبیعتا اگر در حوزههای دیگر بر روی آن کار شود ما نیز تلاش میکنیم که وقت و انرژی خود را در بخشهایی متمرکز کنیم که در آنها خلأ وجود دارد؛ اما در حال حاضر احساس کردیم که کسی در این حوزه فعالیت خاصی ندارد و نیاز است که ما به آن ورود پیدا کنیم؛ ضمن اینکه حوزه خط در بعضی موارد با حوزه هنرهای تجسمی نقاط مشترکی دارد که در این خصوص میتوان به نقاشیخط، کتابت و صفحهآرایی اشاره کرد و امیدواریم که بتوانیم میان این حوزهها پیوند برقرار کنیم.»
گفتنی است، علاقهمندان برای بازدید از نمایشگاه خطوط خاموش میتوانند تا دوم تیرماه همهروزه از ساعت 16 تا 20 به گالریهای بوستان و گلستان و گالری تکاثر واقع در عمارت سعدی به نشانی خیابان استانداری، گذر سعدی مراجعه کنند.