ملاقات غیررسمی

چندماه بعد از دلتنگی زیاد راهی مشهد شدم. صبح زود موقع اذان به سمت حرم راه افتادم.

تاریخ انتشار: ۱۰:۵۵ - پنجشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۳
مدت زمان مطالعه: < 1 دقیقه
ملاقات غیررسمی

به گزارش اصفهان زیبا؛ چندماه بعد از دلتنگی زیاد راهی مشهد شدم. صبح زود موقع اذان به سمت حرم راه افتادم.
چندساعتی توی صحن جمهوری زیارت کردم و از حضرت رئوف عاقبت‌به‌خیری خواستم. بلند شدم.
دوست داشتم دنبال کبوترها بروم که گروه‌گروه به سمت مسجد گوهرشاد پرواز می‌کردند؛ اما همین که خواستم رد شوم کنار در یک‌دفعه شلوغ شد.
جلوتر که رفتم، متعجب ایستادم. خودش بود!
وزیر امور خارجه!
این وقت صبح! توی حرم!
قد سرافراز و قیافه محکمی داشت. کسی با جایگاه او را کم دیده بودم. آن‌قدر مهربان و صمیمی با هرکسی که می‌دید عکس می‌گرفت و صورت‌هایشان را می‌بوسید. دست رد به سینه هیچ‌کس نزد. تا به خودم آمدم، پا تند کرده و رفته بود.
تنها یک عکس از حاشیه آن اتفاق چنددقیقه‌ای برایم مانده. باز هم آن حیرانی را خوب لمس می‌کنم.
حالا دیگر خوب می‌دانم عاقبت‌به‌خیری که امام رضا(ع) نصیب عاشقان و سرمستانش می‌کند یعنی چه.
من هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که بتوانم با شهیدی ملاقات غیررسمی داشته باشم.