هیچ

قطعا خیلی‌ها این مصاحبه امام خمینی(ره) در رابطه با احساس ایشان به ایران در هواپیما را شنیده‌اند؛ همان مصاحبه تاریخی که در جواب پرسش خبرنگار که از احساس ایشان به ایران می‌پرسد …

تاریخ انتشار: 11:32 - یکشنبه 1403/03/13
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
هیچ

به گزارش اصفهان زیبا؛ قطعا خیلی‌ها این مصاحبه امام خمینی(ره) در رابطه با احساس ایشان به ایران در هواپیما را شنیده‌اند؛ همان مصاحبه تاریخی که در جواب پرسش خبرنگار که از احساس ایشان به ایران می‌پرسد، می‌گویند: «هیچ». هنوز هم که هنوز است، شاید برای خیلی‌ها جای تعجب باشد که چرا آیت‌الله خمینی بعد از ۱۵ سال دوری از وطن، پرسش خبرنگار را این‌طور پاسخ دادند و فقط یک هیچ ساده گفتند.

در این میان، رسانه‌های غربی هم خیلی به این موضوع پرداختند که مردم بازیچه سیاسی دست امام‌ هستند و امام هیچ احساسی به مردم و ایران ندارند… اما جالب است بگویم ما در تاریخ اسلام یک جای دیگر هم این «هیچ» را شنیده‌ایم؛ زمانی که زیدبن‌حارث از مولاعلی(ع) پرسید: «در لیله‌المبیت چه احساسی داشتید؟» و مولا پاسخ دادند: «هیچ». جنس «هیچ» شاید امام‌خمینی هم شبیه جنس «هیچ» مولاعلی بود؛ جنسی از وظیفه و تکلیف. مولاعلی، محافظت از پیامبر(ص) را وظیفه خود دانست و انجام داد و امام نیز محافظت و نجات‌دادن اسلام و ملت ایران را.

همان روزها وقتی علت این پاسخ را از ایشان پرسیدند، امام(ره) فرمودند: «سؤال در رابطه با خاک ایران بود و من برایم‌ مهم نیست در خاک ایران باشم یا عراق یا فرانسه یا هر جای دیگری. برای من مکان مهم نیست؛ برای من وظیفه‌ام مهم است، هدفم مهم است؛ چه در داخل و چه در خارج ایران باشم. برای من وظیفه‌ای که در برابر اسلام و ملت ایران دارم، مهم است.» برای همین اهداف هم حتی بعد از تبعید از فعالیت‌های سیاسی خودشان دست نکشیدند.

اگر بخواهیم خیلی ریز و تحلیلی به رفتار امام نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که اتفاقا چقدر امام به ملت ایران بها می‌دادند. در این راستا چند رفتار ایشان را مرور می‌کنیم. امام به خاطر اسلام و ملت ایران ۱۵ سال تبعید شدند، ۱۵ سال تبعید، آن‌هم با شرایطی که به هر کشوری وارد می‌شدند، می‌خواستند بایکوتشان کنند که زندگی راحتی نیست. رفتار دیگری که از امام می‌بینیم، زمانی است که امام تصمیم برگشت به ایران را گرفتند.

خیلی‌ها، حتی از مقامات فرانسه به خاطر خطری که امام را تهدید می‌کرد، سعی در منصرف‌کردن امام داشتند؛ اما امام به خاطر اینکه فکر و قلبشان بین ملت و ایران بود، گفتند که برمی‌گردند و برگشتند. دیگر رفتار ایشان نیز به زمانی برمی‌گردد که می‌خواستند امام را از فرودگاه به بهشت‌زهرا منتقل کنند.

در ایران برای انتقال امام از فرودگاه به بهشت‌زهرا هلیکوپتر آماده شده بود؛ چراکه استقبال از ایشان بسیار عظیم بود و از سوی دیگر، خطرهای احتمالی همچون ترور یا وقوع حادثه در میان فشار جمعیت برای ایشان وجود داشت؛ اما امام باز قبول نکردند و گفتند: من باید از بین ملت و مردم حرکت کنم. امام وقتی به بهشت‌زهرا رسیدند، خطاب به مردم در آنجا گفتند: این‌همه عواطف و احساسات شما بر دوش من سنگینی می‌کند و من نمی‌توانم در مقابل این‌همه عواطف و احساسات از شما تشکر کنم.

همه این رفتارهای امام به‌علاوه تمام دیدارها و رفتارهای ایشان با مردم نشان‌دهنده علاقه قلبی امام به مردم است. ما حتی جایی داریم که امام خطاب به مردم می‌گویند: «شما خون دادید، من که نشسته‌ام اینجا.‏‎ ‎‏من هیچ حقی ندارم. شما خون دادید. شماها به میدان رفتید؛ شماها مبارزه کردید؛‏‎ ‎‏ماها هیچ حقی نداریم.

ما باید برای شما خدمت کنیم. خودمان نباید استفاده کنیم؛ نه‏‎ ‎‏استفادۀ عنوانی. خاک‌برسر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! خاک‌برسر من‏‎ ‎‏که بخواهم خون شما ریخته شود و من استفاده‌اش را ببرم.» این‌ها نشان‌دهنده این است که امام فقط و فقط به خاطر نجات اسلام و نجات مردم قیام کردند و حالا بعد از ۴۵ سال این استقلال کنونی ایران نتیجه همان قیام امام است.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

سه × 2 =