به گزارش اصفهان زیبا؛ غالباً اینطور تصور میشود که آنچه اداره امور را بسامان میکند، تکنیکهای مدیریتی است؛ مثلاً اگر برویم و از یک دانشگاه درجهاول، علم مدیریت، یک مدیر بیاوریم و رئیسجمهورش کنیم، کشور گلستان میشود. قصد تردید در اهمیت علم مدیریت را ندارم؛ اما بهنظر میرسد چیزی که بیش از تکنیک به کار اداره کشور میآید، شخصیت دولتمرد است.
دولتمردی، توانایی بهمیدانآوردن همه ظرفیتها در بهترین ترکیب ممکن است و آنچه در دهههای متمادی، باعث شده که ما به جای استفاده از ظرفیتها، به جنگ آنها با یکدیگر برویم، در درجهاول خلقوخوی ما و بالاتر از آن، خلقوخوی دولتمردان ماست.
دولتمردی که به جای نظر به مسائل حقیقی، در فکر تکمیل پروژههای خودش باشد، اصلاً نمیتواند ظرفیتهای کشور را ببیند و مدام باید مشغول اثبات خود باشد. در این مقام، دولتمرد باید بتواند از خود تهی شود و “هیچکس” باشد. هیچکس میتواند مظهر جمهور شود. مظهر اراده تاریخی ملت ایران باشد که در انقلاب اسلامی محقق شده است. ما سالهای متمادی با گفتمانهای جزئی دولتمردان کیف میکردیم؛ غافل از آنکه همین گفتمانهای خرد، بعضا مانع بهصحنهآمدن همه ظرفیتها شده است.
پذیرش ظرفیتهایی که جهت واحدی ندارند و ممکن است هرکدام از یک سو باشند، بیش از هرچیز نیاز به سعه دولتمرد دارد که بتواند همه آنها را در خود هضم کند. سعهمندی یک ویژگی شخصیتی است؛ خیلی هم قابل آموزش نیست؛ اما گرهگشای خیلی از مسائل است. صمیمیت باعث میشود نیروها جرئت پیدا کنند و بلکه برایشان دلنشین باشد که در کنار تو کار کنند و چقدر ما از دولتمردانی لطمه خوردهایم که به جای نگاه به آدمبودن آدمها، آنها را مهرههایی در زمین خواستههای خود میدیدند و تا به یک اختلاف و انتقادی میرسیدند، میگفتند: «این نشد، یکی دیگه» و با همین منطق چه دستگاه عریض و طویلی برای ساختن چهرههای دلخور از نظام درست شده بود. گرههای چندصدساله مدیریت و نظام اداری تنبل، بیش از هر چیز نیازمند دولتمردی با توان و روحیه جهادی است تا تکانی به کار بدهد.
اگر در تمام این موارد فوق دقت کنیم، میبینیم اینها همان صفاتی است که گاهی از آنها به شخصیت فردی تعبیر میکنیم و بعد سریع حکم میکنیم که «فلانی از لحاظ شخصیت، آدم خوبی بود؛ اما کارآمدی مهم است» کارآمدی رهین همین صفات است، صفاتی که ازقضا تشخیص و انتخابشان برای مردم ساده است و میشود بدون لکنت زبان، آنها را با یکدیگر در میان گذاشت.
لازم نیست برای گفتوگو پیرامون دولتمرد، لزوماً به عدد و رقم رو بیاوریم. شخصیت خودش بستر و محمل تحقق کارآمدی است و ما باید عادت کنیم پیش از توجه به معلول، به علتها توجه کنیم. توجه به علت، باب خیلی از مغالطهها را میبندد. خیلی از جدالها را برطرف میکند و از همه مهمتر، زبانی گسترده برای صحبتکردن از سیاست فراهم میآورد.
بنابراین نباید شرم داشت از اینکه با صراحت بگوییم رئیسجمهوری میخواهیم که دنبال شهادت است؛ چرا که تنها با همین افق است که میشود از خود تهی شد و به کار انقلاب و مردم رسید و خستگی را خسته کرد و روح تازهای را در کارها دمید. خجالت نکشیم از اینکه بگوییم رئیسجمهوری مخلص میخواهیم؛ چرا که بدون اخلاص، اگر تکنیک هم داشته باشد، زمین بازی را به نفع کشور و مردم برداشت نمیکند. رئیسجمهوری با صفا وصمیمیت میخواهیم که در کنارش، مدیریتهای میانی معنا بدهد و کشور دچار قحطی مدیریت نشود.
اینها همه در آقای رئیسی هست؛ فقط باید بتوانیم آن را به حرف دربیاوریم و مراقب باشیم بین شخصیت و کارآمدی مخیرمان نکنند.




