به گزارش اصفهان زیبا؛ رژیم صهیونیستی بهتازگی در حرکتی تروریستی و جنایتکارانه، اسماعیل هنیه، رئیسدفتر سیاسی جنبش حماس را در تهران به شهادت رساند؛ رویدادی که سیلی از ابراز محکومیتهای منطقهای و بینالمللی را بهدنبال داشت و دیدگاههای مختلفی با محوریت ابعاد گوناگون آن مطرح شد.
اسماعیل هنیه روز قبل از شهادتش، در مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید کشورمان شرکت کرد. تنها اندکی پس از انتشار خبر ترور اسماعیل هنیه در ایران، وحشت فراوانی بر اراضی اشغالی حاکم شد و آنگونه که برخی منابع رسانهای در فلسطین اشغالی اعلام کردند، موج گستردهای از خرید آب و غذا در میان ساکنان اراضی اشغالی از ترس انتقامجویی ایران و محور مقاومت بهراه افتاد.
مقامهای ارشد سیاسی و نظامی کشورمان نیز بهصراحت اعلام کردند که ایران انتقامگرفتن از اقدام تروریستی صهیونیستها را حق مشروع خود میداند؛ بااینهمه، باید توجه داشت که قبل از واقعه ترور شهید هنیه، شاهد رویدادی معنادار بودیم. در این راستا، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس، سفری پرسروصدا به آمریکا داشت و در قالب یک سخنرانی در کنگره آمریکا، مواضع تهاجمی و عاری از هرگونه منطق را علیه ایران و دیگر اعضای محور مقاومت اتخاذ کرد.
در این راستا، برخی منابع رسانهای آمریکایی در جریان سفر نتانیاهو به این کشور به این نکته اشاره داشتند که نتانیاهو در جریان دیدارهای خود با مقامهای آمریکایی، چراغسبزهای جدی را از آنها برای حمله به لبنان و البته انجام دیگر اقدامات علیه محور مقاومت در منطقه دریافت کرده است. اساسا به همین دلیل هم در شرایط کنونی میگویند که بهنظر میرسد رژیم اشغالگر قدس در رابطه با حرکت جنایتکارانه اخیر خود در تهران و بهشهادترساندن اسماعیل هنیه، موافقت و همراهی دولت آمریکا را نیز با خود داشته است.
درواقع، اینطور به نظر میرسد که هماهنگیها در رابطه با انجام این اقدام، در واشینگتن انجام شده است. در این چهارچوب، توجه به دو نکته مهم به نظر میرسد: اولا، بهطورکلی رژیم صهیونیستی بدون همکاری و هماهنگی دولت آمریکا، قادر به انجام ماجراجوییهای بزرگ نیست؛ موضوعی که در دهههای اخیر بارها نمودهای عینی خود را به نمایش گذاشته است و پس از اجرای عملیات طوفانالاقصی نیز شاهد بودیم که آمریکاییها بهصورت میدانی، مهندسی و فرماندهی میدانهای نبرد علیه ملت و مقاومت فلسطین را بهدست گرفتند.
در بحبوحه عملیات وعده صادق ایران علیه اراضی اشغالی نیز این آمریکاییها بودند که پای کار آمدند و با استفاده از ظرفیتهای دیگر متحدان منطقهای و فرامنطقهای خود، سعی در خنثیکردن این عملیات داشتند. در این راستا، نباید فراموش کنیم که اگر کمکهای مالی و تسلیحاتی واشینگتن به صهیونیستها در روزها و ماههای اخیر نبود، این رژیم مدتها قبل متلاشی میشد و با فروپاشی روبهرو بود؛ نکته دوم اینکه، تنها اندکی پس از واقعه ترور شهید هنیه شاهد آرایش نظامی چشمگیر آمریکا و متحدان غربی آن در حمایت از رژیم صهیونیستی بودهایم.
بهطور خاص ناوی از آمریکا که قرار بود در خلیجفارس موضع بگیرد، عازم آبهای مدیترانه شد؛ موضوعی که حامل این پیام است: واشینگتن آماده است در صورت انتقامجویی جریان مقاومت در منطقه از صهیونیستها، به نفع رژیم اشغالگر قدس وارد میدان شود؛ از این منظر نیز، اینطور به نظر میرسد که همهچیز قبل از ترور شهید هنیه، برنامهریزی شده بود و به نوعی، در واقعه ترور هماهنگی میان آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود داشت؛ البته در کنار همه این مسائل باید این نکته را مدنظر داشت که اسماعیل هنیه اندکی قبل از ترورش عنوان کرده بود، روند تحولات منطقه به مرحلهای حساس رسیده است و جریان مقاومت باید بهنوعی پیروزیهای خود را تثبیت کند.
حال در این وضعیت خطیر و حساس، هم رژیم اشغالگر قدس و هم آمریکاییها، منافع خود را بهشدت در خطر میبینند و عجیب نیست که ببینیم با انجام اقدامات تروریستی نظیر ترور شهید هنیه، بهدنبال تغییر برخی معادلههای راهبردی به نفع خود باشند.
نکته مهم در این رابطه این است که باید بدانیم هم رژیم صهیونیستی و هم دولت آمریکا، در رخداد تحولاتی نظیر ترور اسماعیل هنیه در کشورمان ذینفع هستند. در این میان، افکار عمومی نباید موضعگیریهای ظاهری مقامهای آمریکایی نظیر اینکه کشورشان در ماجرای ترور شهید هنیه نه از ماجرا اطلاع داشته و نه در آن دست داشته است، باور کنند.
جنس عملکرد دولت آمریکا در ماههای اخیر و در بحبوحه اوجگیری تنشها و درگیریها میان محور مقاومت و جریان عبریغربی این واقعیت را تأیید میکند که واشینگتن با اتخاذ برخی موضعگیریهای ظاهری و صوری، به دلیل هزینههای سنگینِ همراهی صریح و آشکار خود با صهیونیستها، سعی دارد بهنوعی خودش را از اسرائیل فاصله بدهد؛ بااینحال، دولت آمریکا همکاریهای تنگاتنگی را با صهیونیستها در جبهههای مختلف و در رابطه با موضوعهای گوناگون دارد؛ البته در این زمینه، همانطور که پیشتر نیز گفته شد، محورهای اصلی منافع مشترک میان آنها نیز کم نیست؛ ازاینرو، در تحلیل مواضع اعلامی و اعمالی واشینگتن در رابطه با تحولات منطقه، بایستی رویکردی هوشمندانه اتخاذ کرد.