به گزارش اصفهان زیبا؛ در ادبیات جامعهشناسی دین یکی از نهادهای جامعه برشمرده میشود؛ یعنی مجموعه بههمپیوستهای از باورها، اندیشهها، آداب و اعمال کموبیش سازمانیافتهای که عموما به یک حقیقت مافوق تجربی هم متصل است و با اعمال نقش در جامعه و هدایت مردم، پاسخگوی نیازهای جامعه است؛ البته تعریف واحدی از دین مورد پذیرش همگان نیست و در فرهنگهای گوناگون و در زمانهای مختلف برداشتهای متنوعی از آن شده است؛ به طور مثال، در مواجهه با دین اسلام در شرایطی خواست سردمداران یا تمایل مردم جامعه این بوده که بیشتر بر ابعاد عبادی و فردی دین تأکید کنند. در این شرایط، پایبندی به مناسک و آداب شریعت ارزش محسوب میشود و ضامن سعادت اخروی افراد است، تحمل وضع موجود جامعه و سکوت در برابر آن محتمل میشود و سیاست و دین دو مقوله منفک از هم شناخته میشوند.
در برداشتی دیگر اما در کنار توجه به ابعاد فردی و عبادی دین، اسلامی فعال و پویا طرح میشود که برای همه وجوه زندگی فردی و اجتماعی برنامه دارد. در این نگاه، دین و سیاست چنان درهمتنیده و ضامن رشد یکدیگر هستند که جدایی آنها از همدیگر به معنای نقص دیگری است؛ به همین خاطر موضعگیری در خصوص وضعیت موجود جامعه و گاه تقابل با آن در راستای اهداف اسلامی، ارزشی دینی محسوب میشود.
چنین تفاوت نگاهی را به مهمترین رخداد تاریخ شیعی نیز میتوان دید: «تاريخچه عاشورا، تاریخچهای است که دو صفحه دارد: یک صفحه آن صفحهای سیاه و تاریک و نمایشی است از جنایت بشریت؛ یک داستان جنایی و ظلم بیحدوحساب است؛ اما از نظر زمان آن صفحه دیگر بیشتر قابلمطالعه است. از نظر ما آن صفحه جنبه مثبت دارد. صورت فعالی دارد؛ نمایشگاهی است از عظمت و علو بشریت، از رفعت بشریت، نمایشگاه معالی و مکارم انسانیت است.
برابر حماسه است. عظمت و شجاعت و حقخواهی و حقپرستی در آن موج میزند. حالا که فهمیدیم این داستان دو صفحه دارد، میخواهیم صفحه دوم آن را هم موردمطالعه قرار دهیم و اعتراف کنیم که ما در گذشته، این اشتباه را مرتکب شدهایم که این داستان را فقط ازیکطرف آن مطالعه کردهایم و غالبا، آن طرف دیگر داستان را مسکوتعنه گذاشتهایم… من برای این دستههای عزاداری حقیقتا احترام قائل هستم؛ چون ابراز احساسات است، احساساتی صددرصد طبیعی ناشی از عقیده و ایمان… فقط اشتباه او در این است: نمیداند حالا که میخواهد نمایشگری بکند، باید طوری نمایشگری بکند که نمایشگر حماسه حسینی باشد؛ نمایشگر آن جنبه نورانی و روشن تاریخ عاشورا» (مطهری (۱۳۸۴: ۳۵-۳۷).
برایناساس به مقوله زیارت بهطور عام و بهطور خاص زیارت امام حسین (ع) در ایام اربعین هم میتوان با دو عینک متفاوت نگاه کرد؛ همچون گروهی که با تأکید بر ثواب زیارت امام در این ایام و همدردی با کاروان اسیران، قدم در این راه میگذارند یا گروهی دیگر که با اعتقاد به درهمتنیدگی دیانت و سیاست، اربعین را فرصتی برای کنشگری در عرصه بینالمللی میدانند.
اگرچه از زوایا و با برداشتهای دیگری هم میتوان به این پدیده نگاه کرد، باتوجهبه شعاری که با پیشنهاد و مشورت برادران ایرانی و عراقی و موافقت مسئولان ستادهای اربعین در کشور و جمهوری عراق، برای پیادهروی اربعین 1403 انتخاب شده است، غلبه نگاه انقلابی و حماسی بیشتر به چشم میخورد: «کربلا طریقالاقصی».
نمونه دیگری از غلبه چنین نگاهی را میتوان در شعارهای دفاعمقدس نیز دید؛ همچون 31 خرداد 1361 که امام خمینی(ره) در راستای تعیین سمتوسوی اصلی تحرکات و اقدامات جمهوری اسلامی ایران بیان کردند: «راه قدس از کربلا میگذرد.»
اگرچه این دو شعار در شرایط تاریخی متفاوتی مطرح شده است و مقصود اصلی امام خمینی (ره) در بیان این شعار، بازدارندگی از گسترش جنگ به جبهههای دیگر بوده، اما نمیتوان کتمان کرد که پیام غیرمستقیم این شعار اهمیتدادن به مسئله فلسطین است؛ همانطور که این روزها پس از عملیات طوفانالاقصی و باگذشت بیش از 300 روز از موج جدید جنایات رژیم اسرائیل در سرزمین فلسطین، بار دیگر فلسطین مسئله پررنگ جامعه مسلمین و حتی جامعه جهانی شده است، مسئلهای که این بار در پیادهروی اربعین هم متبلور شده و نهتنها رنگ و بوی شعار آن را تغییر داده که برائت از مشرکین و حمایت از مظلومان در تزیینات و چیدمان موکبها، شکلگیری پویشهایی همچون «با چفیه میآییم» و بستههای فرهنگی اهدایی در مسیر هم نمایان است.
اقداماتی اینچنین در شرایط کنونی که روزبهروز مرز جبهه حق و باطل در این جنگ نابرابر آشکارتر میشود، نشان از دیانتی سیاسی دارد که آغشته به فرهنگ شهادت، جهاد و مقاومت است و عرصههای بینالمللی همچون بازتاب تصاویر حضور میلیونی عزاداران اربعین را فرصتی برای کنشگری خود میداند.