به گزارش اصفهان زیبا؛ هویت را میتوان تجلی فرهنگ در محیط دانست؛ زیرا مکانها از انسان معنا میگیرند و انسان نیز مجموعهای از باورها و اندیشههاست که فرهنگ او را شکل میدهد و نمود و تجلی از فرهنگ انسان را در مکان و محیط میتوان مشاهده کرد که همان هویت اوست؛ برای همین است که انسان با دیدن یک بنا متحیر میشود و با رفتن به بنایی دیگر، هیچ احساسی ندارد؛ ربطی هم ندارد اهل کدام قاره یا کدام کشور باشد. همینکه معمار توانسته هویتی را درون بنا به کار ببندد، هنر است؛ مثل وقتیکه در دوره گذر از معماری سنتی به مدرن، معماران سبک مدرن را با نقوش کاشی درهم آمیختند و به بنا هویت بخشیدند؛ هویتی ایرانی.
لادن شاهزمانیسیچانی و مریم قاسمیسیچانی در مقالهای با عنوان «تحلیل پلان خانه اعیانی پهلوی هنرمندان اصفهان بر مبنای قوانین گشتالت» که 1396 در فصلنامه مدیریت شهری، منتشر شده است، گفتهاند که خانههای اعیانی اصفهان در دوره پهلوی اول، بهواسطه گذار از قالب سنتی به معماری غربی حائز اهمیت است.
شهر اصفهان در بازه زمانی پهلوی دوره اول، به لحاظ ویژگیهای خاص خود اهمیتش را بازیافت و مجموعه بینظیری از فضاهای معماری در آن شکل گرفت.
در این مقاله همچنین ویژگیهای معماری دوره پهلوی اول، قید شده است که این ویژگیها را در معماری خانه هنرمندان نیز میتوان دید. طبق گفته مقاله، این بنای کوشکمانند با سطح اشتغال حدود 375 مترمربع در ساحل جنوبی زایندهرود قرار دارد. این بنا، دوطبقه با مصالح کاشی معرق و تزیینات آجری است که در آن ترکیبی از فرمهای مکعبی و منشورهای هشتوجهی در هم ادغامشده و نظم هندسی و متقارنی دارد.
ویژگیهای معماری ایران موجب تقسیمبندی آن به دو گونه درونگرا و برونگراست. معماری ایران تا دوره قاجار در قالب سنتی بودو بعدازآن رفتهرفته دچار تحول شد و از معماری مدرن تأثیر پذیرفت. برونگرایی در مقابل درونگرایی اصلیترین عامل تغییرات شکلی در معماری دوره پهلوی اول است و از آن بهعنوان شاخصه معماری این دوره یاد میشود. در این دوره پله و راهرو اهمیت ویژهای یافت؛ همچنین عناصری مانند آبنما، باغچه و گیاه به بیرون ساختمان کشانده شد.
در این دوره راهروهای طویل و یکنواخت و اتاقهای فراوان بهوفور دیده میشود. راهروها فقط دارای عملکرد ارتباطی بدون جذابیت شد و از پنجره برای اولینبار رونمایی شد؛همچنین بالکن کتاب که پیشازاین دوره فقط در معماری قصر و کاخهای شاهان وجود داشت، به عرصه مسکونی وارد شد. نماها تغییریافته و در آن میتوان ورودیهای بلند ستونهای مرتفع و کشیده را مشاهده کرد.
مریم قاسمیسیچانی، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، در خصوص ویژگیهای معماری خانه هنرمندان بهعنوان یکی از بناهای معاصر اصفهان به «اصفهانزیبا»میگوید: «خانه هنرمندان یکی از نمونهخانههای اعیانی کوشکی دوره پهلوی اول است. این بنا شباهتهای زیادی به کوشک احمدشاهی تهران دارد. سابقه ساخت کوشکها در منطقه اصفهان به دوران قبل میرسد. در دوره صفوی، کوشک، عمارتی در دل باغ بود. کوشکهای زیادی در منطقه اصفهان وجود داشت که از نمونههای باقیمانده میتوان به کوشک هشتبهشت اشاره کرد؛ منتها کوشکهای قبلی در الگوی چهارصفه پایهگذاری شده بود. طبق این الگو، سازماندهی صلیبیشکل یا چهارصفهای در مرکزشان بود و معمولا در عمارتها پلهها نقش بسزایی نداشتند. همانطور که در هشتبهشت هم مشاهده میکنیم، پلههای بلند با شرایط سختی در گوشهها، قرار گرفتند؛ ولی در دوران پهلوی با الگویی که از کوشک احمدشاهی میگیرند، شرایط فرق میکند.»
تأثیر هنر ایرانی بر معماری مدرن
او در ادامه به ویژگیهای معماری خانه هنرمندان میپردازد: «در احداث این کوشکها(در دوران پهلوی اول) پلکان نقش بسزایی پیدا کرد و خانههایی چون خانه امیرقلی امینی و خانه سردار جنگ، ضمن اینکه روی سکو ساخته شدند، نسبت به پیرامون خود، بلندتر هستند. ویژگی دیگر این عمارتها این است که در فضای مرکزی به جای حالت صلیبیشکل یا چهارصفه، پلکان، نقش سازماندهی فضایی را برعهده دارد؛ در خانه هنرمندان نیز با ورود به عمارت، یک پلکان دست چپ قرار دارد و افراد ازآنجا به طبقه بالاتر میروند. ویژگی دوم این خانه که حتی به کوشک کارخانه صنایع پشم ( عمارت باغ زرشک) شبیه است، این است که در این بناها هنر آجرکاری رشد پیدا میکند و انواع و اقسام آجرکاریها وجود دارد و در معماری عصر صفوی، بهویژه در خانههای جلفای اصفهان این هنر را میبینیم که به اوج رسیده است.
این هنر در دوران پهلوی اول مصالحی را وارد معماری خانهها، بهخصوص خانههای اعیانی میکند. در این دوران هنر کاشیکاری نیز دیده میشود و احیای هنرهای ایرانی را میتوان در این دوره دید. در دوران پهلوی اول، در نمای بسیاری از خانهها و کوشکها هنر کاشیکاری، مشاهده میشود؛ در قسمتهایی از خانه هنرمندان نیز از هنر کاشیکاری بهصورت مختصر استفادهشده، ولی در خانه امیرقلی امینی یا خانه سردار جنگ، حجم کاشیکاری بیشتر است؛ همچنین شاهد هنر گچبری که عمدتا در فضاهای داخلی کارشده، هستیم؛ با این تفاوت که در دوران پهلوی اول، در هنر گچبری کمتر از الگوهای ایرانی استفاده شد و نقوش و تزیینات گچبری معمولا گل فرنگی با نقوش هندسی بهصورت برجسته و حجمی است. بهطور معمول هنر آینهکاری در کنار هنر گچبری وجود دارد.»
قاسمیسیچانی با اشاره به شیوه سازه و شیوه ساختوساز، خاطرنشان میکند: «خانههای دوره پهلوی اول، اغلب با شیوههای سنتی با همان مصالح بنایی سنتی (مانند الوار و تیرهای چوبی) ساخته شدند و تکنولوژی ساختوساز شبیه تکنولوژی ساختوساز بناهای سنتی است.»
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان در خصوص پیشینه این بنا میگوید: «این عمارت، در اصل مال خانواده محتشمینژاد و مثقالی بوده است و خیلیها میگویند ابتدا حالت مسکونی داشته است و بعد به عمارتی تفریحی، تغییر کاربری پیدا میکند. پس از انقلاب اسلامی، این عمارت مصادره میشود و زمانی که دانشکده معماری شهرسازی خوراسگان سال ۶۸ اینجا تأسیس میشود، تا سال ۷۳ کاربریاش میشود دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه خوراسگان و هنرمندان مطرح معمار در این دانشکده درس میخوانند.»
خانه هنرمندان اصفهان بنایی از دورهٔ پهلوی است که در پارک ایثارگران اصفهان بین پل خواجو و پل بزرگمهر جای گرفته است. این اثر در ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۵۱۸۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و دوطبقه دارد. هر طبقه دارای پنج اتاق و یک تالار بزرگ و ایوانهای پیرامونی است. خانهٔ هنرمندان اصفهان در ۱۳۷۳ زیر نظر حوزه هنری قرار گرفت.با این تفاصیل، هنر اصیل ایرانی میتواند به یک بنا هویت دهد؛ ایرانی بودن و اصفهانی بودنش را به رخ بکشد و ارزش بنا را دوچندان کند.