به گزارش اصفهان زیبا؛ در سالهای اخیر این جمعبندی برای دنیا حاصل شد که میتوان بدون نفت ایران هم چرخه اقتصاد را چرخاند. نکته حائزاهمیت در علم سیاست این است که باید هر قدرتی، چیزی داشته باشد که دنیا احساس کند، به آن محتاج است؛ و الا آن قدرت از بازی حذف میشود. در این شرایط جدید، باید پرسید نقطه احتیاج دنیا به ما پس از نفت چیست؟ به نظر میرسد پاسخ، مقاومت باشد. پنج کشور، همجهت با ما مشغول مقاومت هستند. مقاومت با یک نگاه سادهسازیشده یعنی جنگ و زندگی یعنی منافع و ادعای بنده این است که مقاومت وقتی در خدمت منافع است که اثر آشکاری داشته باشد تا دیگر قدرتهای جهانی، ما را از بازی سیاست حذف نکنند.
هرچند جنگ فرسایشی برای ایران ضرر دارد، برای اسرائیل، خیلی بیشتر ضرر دارد. در این شرایط اگر اسرائیل، آسیب کلانی ببیند، گشایش برای ایران حاصل میشود. آمریکا با عالیترین سطح مذاکره که در برجام انجام شد، متقاعد به گوشدادن حرف ایران نشد؛ اما امروز مسئله مقاومت، روزنهای را گشوده است تا شاید آمریکاییها متوجه شوند فارغ از مسئله نفت هم باید به ایران گوش بدهند. این نقطه، نقطه گشایش است؛ البته در این بدهبستان جنگ باید به مقدار برخورداری از امکانات وارد نزاع شد. ایران به واسطه پدافند قوی، وارد جنگ موشکی با اسرائیل شد.
با وجود اهمیت مسئله مقاومت در قدرت امروز ما، نکتهای وجود دارد که مانع همراهی جدی مردم با آن میشود و تا این مسئله هست، مردم نمیتوانند مقاومت را امتداد زندگی ببینند. داستان مقاومت در ایران، ادامه کلان روایتی است که حداقل 12 سال است بر زندگی مردم ایران واقع شده است و در این مدت، کمترین ضررش، کوچکشدن سفرههای مردم است؛ یعنی مسئله تحریم. توسعه این 30 سال گذشته ما هم در ابعاد اقتصادی و هم در ابعاد فرهنگی، منهای مردم رقم خورده است؛ بنابراین هم در اصول و هم در آرمان، اشتراک ذهنی مردم و حاکمیت کمرنگتر شده است؛ بنابراین اینجا ادبیات مقاومت در میان مردم، از زندگی فاصله پیدا میکند.
ادبیات رسمی حاکمیت ما در خصوص اسرائیل، سه محور دارد:
اولی، بهرسمیتنشناختن اسرائیل؛ دوم، ضرورت نابودشدن اسرائیل و سوم اینکه این نابودی را قطعی و مسلم در نظر میگیریم.
این نوع مواجهه همان مواجههای است که در خصوص تحریم هم به نحو پیشفرض میگوید تحریمها خنثیشده و بیاثر است. این نوع بازیچیدن، جایی را برای نقشآفرینی مردم باقی نمیگذارد.نکتهای که میتواند این فاصله را تعدیل کند، پایبندی به اخلاق است. روایت صادقانه میتواند ایجاد همدلی کند. سیدحسن نصرالله در موارد متعدد در خصوص پیروزیها و شکستهای میدان یا قدرتها و ضعف دشمن با صداقت پشت تریبون صحبت میکرد و این صداقت، مخاطب را همراه و همدل میکرد.مسئله بعدی اینکه اگر مسئله مقاومت بخواهد پیش برود، باید برخی مسائل داخلی را سبک کرد. گفتمان وفاق در داخل کشور میتواند این کارکرد را داشته باشد؛ در غیر این صورت باید مقاومت را تبدیل به امر مناسکی بکنیم که هیچوقت هم تبدیل به زندگی جاری نمیشود.