به گزارش اصفهان زیبا؛ در بررسی آنچه برخی «اصفهان ستیزی» میخوانند، سهتن از مسئولان و فعالان سیاسی و شهری این کلانشهر با نگاهی متفاوت، لایههای پنهان و پیدای مشکلات و چالشهای اصفهان را تحلیل کردهاند؛ از نگاههای سیاسی و سلیقهای گرفته تا بیتوجهی ساختاری و حتی نقش خود شهروندان و مسئولان اصفهانی در شکلگیری این وضعیت.
در گفتوگو با مهدی طغیانی نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی، مصطفی نباتینژاد رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان و علیرضا باطنی دبیر مجمع نیروهای انقلاب اسلامی استان، به تعریف «اصفهان ستیزی» و دلایل خلق آن پرداختیم.
اما علیرضا باطنی، دبیر مجمع نیروهای انقلاب اسلامی استان اصفهان در بررسی وضعیت کنونی استان اصفهان، به تحلیل عمیق مشکلات زیستمحیطی و اجتماعی آن پرداخته و صحبتهایش را با استناد به روایتی از امام صادق(ع) در کتاب شریف «تحفالعقول» آغاز کرده و میگوید: «امام فرمودهاند زندگی خوش در سهچیز است: هوای پاک، آب گوارا و زمین حاصلخیز. متأسفانه هرسه عامل در شرایط کنونی از اصفهان سلب شده و این مسئله حالوروز اصفهان را ناخوش کرده است.»
او با اشاره به پیشینه تاریخی و جایگاه تمدنی اصفهان میافزاید: «گذشته و امروز اصفهان را نمیتوان در چندجمله خلاصه کرد؛ اما اگر بخواهم به اختصار عرض کنم، اصفهان شهری با هویتی مرکب از علم و دین، فرهنگ و هنر، اندیشه و خلاقیت است؛ تا جایی که برخی، ایران را با اصفهان میشناختند. همان نصفجهانی که مهد عالمان و مفاخر جهان تشیع بوده است.»
باطنی با بیان اینکه اصفهان در پیروزی انقلاب اسلامی نقشی پیشگام ایفا کرده، ادامه میدهد: «اصفهان نخستین شهری بود که طعم تلخ حکومت نظامی را چشید و در مسیر پاسداری از انقلاب نیز ۲۴هزار شهید تقدیم کرده است؛ شهری که در بزنگاههای دشوار، مردانه پای عهد خود با خدا و تبعیت از رهبری ایستاده است.»
او با انتقاد از نگاه ناعادلانه به اصفهان اظهار میکند: «امروز حال اصفهان خوش نیست. این شهر را برخوردار مینامند؛ درحالیکه با وجود بیشترین سهم واریزی به خزانه کشور، کمترین میزان اعتبارات را دریافت میکند. هوای آلوده نفس مردم را بریده، زایندهرود خشک شده، کشاورزی رونق ندارد و حتی آب شرب جمعیت چهارونیم میلیونی اصفهان ناسالم است. اصفهان در بیماریهای خاص، فرونشست زمین و آلودگی محیطزیست رتبههای نگرانکنندهای در کشور دارد.»
دبیر مجمع نیروهای انقلاب اسلامی اصفهان با تأکید بر بیتوجهی به این استان میگوید: «در حالی که برای تالابها و رودخانههای دیگر کشور بودجه و پویش تعریف شده، کسی به فکر اصفهان نیست. شهری که قطب فولاد و برق کشور است و میلیونها مهاجر از دیگر استانها را پذیرا بوده، اکنون خود از محرومیت رنج میبرد.»
او با اشاره به اینکه آثار آلودگی صنایع فعال در اصفهان مستقیما مردم این استان را تحتتأثیر قرار داده، تصریح میکند: «اخیرا استاندار محترم گفتهاند اصفهانستیزی بزرگترین چالش استان است. استانی با این میزان از ظرفیت، باید در سیاستگذاریها دیده شود؛ اما متأسفانه در اولویتبندیها همیشه در ردههای آخر قرار میگیرد.»
باطنی ادامه میدهد: «وقتی این وضعیت را کنار اجرای سختگیرانه قوانین مالیاتی، پولی و اعتباری، شهرسازی و مجوزهای کسبوکار قرار دهیم، بهتر میتوان فهمید که چه عواملی باعث گریز سرمایه از اصفهان و سختی فضای کسبوکار در این شهر شدهاند.»
اصفهانی گرفتار دو لبه قیچی است
دبیر مجمع نیروهای انقلاب اسلامی اصفهان با انتقاد از وضعیت موجود عنوان میکند: «امروز اصفهان گرفتار دو لبه قیچی است؛ یکی بیمهریها و اصفهانستیزی از بیرون و دیگری تنگنظری و سختگیریهای داخلی. نه از بیرون نگاه درستی به مشکلات مردم اصفهان میشود، نه از درون مدیریت به نحوی است که فضا برای مردم باز شود.»
باطنی بار دیگر تأکید میکند: «حال اصفهان خوب نیست و متأسفانه کسی متوجه آن نمیشود. این شهر شاهراه مواصلاتی کشور، قطب صنعت و کشاورزی، آوردگاه خلاقیتها و هزینهکرده بزرگ در مسیر انقلاب است. اصفهان نیازمند نگاهی تازهای در سطح کلان کشور است.»
دبیر مجمع نیروهای انقلاب اسلامی اصفهان میافزاید: «تنها شاخص برخورداری اصفهان، نیروی انسانی توانمند، خلاق و کارآمد آن است. با این حال حتی همین ظرفیت نیز نادیده گرفته شده و در بسیاری از موقعیتهای مدیریتی کشور، جایی برای نیروهای متخصص اصفهانی دیده نمیشود؛ درحالیکه همین نیروی انسانی میتواند گره از کار دیگر استانها نیز باز کند.»
باطنی در ادامه خاطرنشان میکند: «انتظار میرود اصفهان در بودجه، اعتبارات و مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنگونه که شایستهاش است دیده شود. نگاه منفی و سیاهی که امروز به ظرفیتهای اصفهان وجود دارد، باید تغییر کند تا شاهد شهری آباد و آمادهخدمتبهکشور باشیم.»
او با اشاره به بحران آب و خشکسالی تصریح میکند: «بحران آب، مسئله بسیاری از کشورهای جهان است؛ اما در همین وضعیت بحرانی هم انتظار ما این است که منابع آب، عادلانه توزیع شده و سهم اصفهان بهدرستی دیده شود.»
با تغییر رویکرد، وضعیت بحرانی اصفهان بهبود یابد
دبیر مجمع نیروهای انقلاب اسلامی اصفهان درباره آب شرب استان نیز میگوید: «اصفهان فقط از یک سامانه آبرسانی بهرهمند است. اگر در این سامانه اختلالی رخ دهد، جان چهارونیم میلیون نفر به خطر میافتد. چون این سامانه پاسخگوی کامل نیاز شهر نیست، از چاههایی استفاده میشود که متأسفانه آب ناسالم را وارد شبکه میکنند و موجب بروز بیماریهای مزمن شدهاند؛ به همین خاطر لازم است هم برای راهاندازی سامانه دوم آب شرب چارهاندیشی شود، هم برای کشاورزانی که روزی زکاتدهنده بودند و امروز مستحق زکات شدهاند، فکری کرد. همچنین باید برای کاهش آلایندهها که تنفس را برای مردم دشوار کردهاند، اقدام مؤثر صورت گیرد. اینها توقعاتی است که از مدیران اجرایی و تصمیمسازان کشور داریم تا با تغییر رویکرد، وضعیت بحرانی اصفهان بهبود یابد.»
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه پدیدهای بهنام «اصفهانستیزی» دارای موجودیت رسمی یا قابل استنادی نیست، میگوید: «کلیدواژهای تحت عنوان اصفهانستیزی وجود ندارد که بتوان به آن رسما ارجاع داد یا کسی بهصورت علنی دراینباره موضع بگیرد و بگوید من دشمن اصفهان هستم. این موضوع بیشتر یک ادراک ذهنی است؛ ذهنیتی درباره تبعیضی که برخی نسبت به اصفهان احساس میکنند.»
مهدی طغیانی میافزاید: «این احساس در برخی از نقاط دیگر کشور هم ممکن است وجود داشته باشد؛ برای مثال در تهران نیز امکانات بسیاری متمرکز است؛ اما چون تهران پایتخت فعلی کشور است، کسی آن را در قالب «تهرانستیزی» مطرح نمیکند. درباره اصفهان یا برخی دیگر از شهرهای کشور، این ذهنیت شکل گرفته که چرا در این مناطق امکانات، زیباییهای شهری، نظافت، مدنیت و ساختارهای پیشرفتهتری وجود دارد.»
نایبرئیس کمیسیون اقتصادی مجلس تأکید میکند: «اصفهان از لحاظ جمعیت، درآمد، درآمد سرانه و سهم از تولید ملی، در جایگاه دوم یا سوم کشور قرار دارد. طبیعی است که چنین جایگاهی باعث شود برخی بپرسند چرا این سطح از امکانات در شهر یا منطقه آنها وجود ندارد. البته تا اینجای کار ایرادی ندارد و حتی این مقایسه میتواند بهانهای برای تلاش و سازندگی بیشتر باشد؛ اما اگر این ذهنیت منجر به آن شود که بهجای حرکت بهسوی توسعه تلاش شود تا امکانات اصفهان از بین برود یا این شهر از داشتههای خود محروم شود، آنگاه خواسته بحق، دچار آسیب شده و در قالب ستیز و درگیری، خدشهدار میشود.»
صدای اصفهان شنیده نمیشود
این نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی ادامه میدهد: «اصفهان هم مانند هر شهر دیگری مشکلات خاص خود را دارد، حتی پیچیدهتر؛ اما وقتی نوبت به حل مشکلات اصفهان میرسد، گاه با واکنشهایی مواجه میشویم که اصل مسئله را زیر سؤال میبرند و بهجای بررسی واقعبینانه، طرف مقابل را حتی اگر مقصر باشد، در موضع حق قرار میدهند.»
به گفته طغیانی، در فضای فعلی کشور، صدای مشکلات اصفهان شنیده نمیشود و آنچه برجسته میشود، صدای طرف مقابل است؛ چه آنطرف محق باشد چه نه.
او تأکید میکند: «حتی مسئولان ملی نیز در تصمیمگیریها و تخصیص اعتبارات، ناخودآگاه تحت تأثیر همین ادراک ذهنی قرار میگیرند. این همان چیزی است که بهعنوان اصفهانستیزی شناخته میشود.»
او میافزاید: «البته نباید این ذهنیت را بیشازحد برجسته کرد؛ چراکه در بسیاری موارد، ما خود در ایجاد مشکلات نقش داشتهایم. بااینحال، نمیتوان انکار کرد که در ذهن برخی از مسئولان، این ادراک وجود دارد؛ هرچند بسیاری از آنها نیز بر پایه انصاف، عدالت و بدون پیشداوری عمل میکنند.»
بخشی از مشکلات ما ناشی از ضعف در تبیین است
طغیانی راهکار برونرفت از این وضعیت را در «تبیین صحیح مسائل» دانسته و میگوید: «بخشی از مشکلات ما ناشی از ضعف در تبیین است. اگر مسائل استان بهدرستی و با استدلال مطرح شوند، بخشی از چالشها حلشدنی است؛ مگر اینکه طرف مقابل با ذهنیتی باطل و پافشاری بر آن، مانع شود.»
طغیانی در پایان به نقد فضای رسانهای استان نیز میپردازد و خاطرنشان میکند: «یکی از مشکلات ما در اصفهان این است که فضای رسانهای ما در درون استان محصور مانده است. توپخانه رسانهای ما بهجای آنکه به بیرون شلیک کند، به سمت داخل نشانه رفته؛ با این توجیه که در حال آگاهسازی مردم خود هستیم؛ این در حالی است که باید بیرون استان را مطلع و آگاه کرد؛ چراکه بسیاری از مخاطبان خارج از استان، تحت تأثیر رسانههای ما نیستند و شناختی از مسائل ما ندارند.»
او معتقد است که رسانهها باید نقش بیشتری در اطلاعرسانی و روشنگری ایفا کنند تا مردم دیگر مناطق کشور از مشکلات و نیازهای اصفهان آگاه شوند. رسانهها باید بتوانند توجه ملی را به مسائل این استان جلب کنند و نهتنها در استان خود، بلکه در سطح ملی مسائل اصفهان را مطرح کنند.
در ادامه گزارش و در امتداد تحلیلهای ارائهشده در خصوص اصفهانستیزی، مصطفی نباتینژاد، رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان نیز با نگاهی آسیبشناسانه و متفاوت به این پدیده ورود کرده و میگوید: «به عقید من این بحث اصفهانستیزی نباید بیشازاندازه پرداختِ ژورنالیستی و رسانهای پیدا کند. شاید پرداختهای علمی و پژوهشی در جلسات نخبگانی یا گفتوگوهای شهروندی در زمینه آن نتیجه بهتری داشته باشد.»
او در ادامه تأکید میکند: «گاهی برخی مسئولان و ذینفعان، بخشی از کمکاریهای خود در رابطه با مشکلات اصفهان را پشت واژههایی مانند اصفهانستیزی پنهان میکنند؛ یعنی ممکن است بخشی از مشکلات شهر ناشی از این پدیده باشد؛ اما بخش مهمی از آن هم شاید به ضعفها و ناکارآمدیهای خودمان برمیگردد.»
نباتینژاد همچنین با انتقاد از نبود انسجام در مدیریت شهری، میافزاید: «عدموفاق، اجماعسازی ضعیف، کمکاریهای ساختاری و گاهی حتی ویژگیهای فردی ما باعث شده است که نتوانیم مشکلات را درون استان خودمان بهدرستی مدیریت کنیم. باید شجاعانه از خود بپرسیم که آیا ما خودمان با برخی رفتارها، واکنشهای بیرونی علیه اصفهان را تحریک نکردهایم؟» رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان در ادامه با طرح یک نگاه کلانتر میگوید: «این شکافها فقط در اصفهان نیست. گسستهایی در سطح ملی وجود دارد؛ از گسستهای نسلی و قومی گرفته تا گسستهای اقتصادی و اجتماعی. طبقات مختلف جامعه نسبت به یکدیگر دچار سوءظن شدهاند. این گسستهای تاریخی یکی از عوامل بازدارنده در مسیر توسعه ایران بودهاند و هستند.»
نباتینژاد با اشاره به نقش نهادهای اجتماعی، رسانهها و شبکههای اجتماعی در پررنگترکردن یا کاهش این شکافها، خاطرنشان میکند: «در دنیای امروز، هر فردی در هر نقطهای از کشور، با توجه به گسترش فضای رسانه و شبکههای اجتماعی، باید برای خود نقش و رسالتی ملی، بلکه فراملی قائل شود؛ بنابراین اگر در حوزه سرمایه اجتماعی کار نکنیم، ناخواسته به گسترش همان موضوعاتی دامن خواهیم زد که به آنها انتقاد داریم.»
این عضو شورای اسلامی شهر اصفهان در پایان تأکید میکند: «ما باید مراقب باشیم که خودمان به اصفهانستیزی دامن نزنیم؛ چه با عملکرد ناقص، چه با روایتهای هیجانی و غیرسازنده در رسانهها. پیشنیاز عبور از این فضا، تقویت درک متقابل و بازسازی سرمایه اجتماعی است؛ هم در سطح استانی و هم ملی.»