دیوارهایی با زبان ایمان از کلیسا تا امامزاده

با وجود اینکه نقاشان محلی هرگز سفری به اروپا نداشتند و با سبک‌های هنری غربی نیز آشنا نبودند …

تاریخ انتشار: 13:39 - سه شنبه 1404/02/23
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
دیوارهایی با زبان ایمان از کلیسا تا امامزاده

به گزارش اصفهان زیبا؛ با وجود اینکه نقاشان محلی هرگز سفری به اروپا نداشتند و با سبک‌های هنری غربی نیز آشنا نبودند؛ اما آثارشان شباهت هایی با نقاشی‌های دیواری کلیساهای ارمنی جلفا دارد؛ شباهت‌هایی که از دل تجربه زیسته و مواجهه مستقیم با نقوش کلیساها در بافت شهری اصفهان شکل‌گرفته‌اند.

نقاشی‌های دیواری کلیساها روایتگر صحنه‌هایی از زندگی و رنج‌های حضرت مسیح، قدیسان و حواریون‌ هستند؛ تصاویری که با دقت و لطافت، لحظات درد، شفقت و معنویت را نمایش می‌دهند. در مقابل، نقاشی‌های امامزاده‌ها نیز بر داستان‌های مذهبی و مصائب ائمه اطهار تمرکز دارند؛ اما با تفاوتی اساسی: این آثار درون‌مایه‌ای عامیانه‌تر دارند و به‌طور آشکاری با آیین‌های مردمی، فرهنگ بومی و شمایل‌نگاری سنتی ایرانی گره خورده‌اند.

در هر دو گونه از این نقاشی‌ها، چه کلیسای ارامنه جلفا و چه امامزاده‌های مسلمان‌نشین، از مصالحی مشابه استفاده شده: گچ، رنگ‌دانه‌های طبیعی و ابزارهایی ساده؛ اما آنچه این نقاشی‌ها را زنده و ماندگار کرده، فقط موادشان نبوده؛بلکه فضای قدسی مکان‌هایی است که این دیوارها را در بر گرفته‌اند. نکته جالب دیگر، حضور هم‌زمان تصویر و نوشتار در این آثار است. متن‌هایی که در قالب آیات، اشعار یا توضیحاتی در کنار تصاویر دیده می‌شوند. این ترکیب متن و تصویر باعث شده روایت‌ها فقط دیده نشوند؛ بلکه خوانده و فهمیده شوند؛ تجربه‌ای بصری و معنایی توأمان.برای نقاشان ایرانی، دیوارهای کلیساهای ارامنه، به‌نوعی کلاس درس ناگفته بود.

هرچند آن‌ها نه در آکادمی‌های هنری غرب درس خوانده بودند و نه رنسانس را می‌شناختند؛ اما تماشای تصاویر پررنگ و جان‌دار از زندگی حضرت عیسی (ع) بر دیوارهای کلیسا، الهامی شد برای بازآفرینی همان حس و فضا، با زبان بومی خود. این‌گونه بود که دیوارهای امامزاده‌ها کم‌کم با نقاشی‌هایی شبیه اما متفاوت، جان گرفتند؛ نقاشی‌هایی که ایمان، درد، اسطوره و سنت را در خود گره زده‌اند. اما آنچه بر دیوار امامزاده‌ها جان گرفت، صرفا تقلید ساده‌ای از نقاشی کلیساها نبود؛ بلکه ترکیبی بود از تأثیرپذیری، بومی‌سازی و بازآفرینی. هنرمندان ایرانی آنچه را دیده بودند از صافی ذهن، فرهنگ و ایمان خود عبور دادند و نتیجه، آثاری شد مذهبی، مردمی و هم ایرانی به‌تمام‌معنا. نقش‌ها، رنگ‌ها و روایت‌ها با باورهای محلی، آیین‌های عامیانه و حال‌وهوای اقلیم درهم آمیخت. در این میان، نباید از تأثیر هنر رسمی دوران قاجار غافل شد؛ جریانی هنری که فضای بصری جامعه را شکل می‌داد و بی‌تردید بر نقاشی‌های امامزاده‌ها هم سایه انداخت.

بااین‌حال، میان دیوارهای رنگین کلیساها و نقاشی‌های صحن امامزاده‌ها، تفاوتی مهم وجود داشت: یکی وابسته به قدرت و دربار بود و دیگری برآمده از دل مردم. نقاشی‌های کلیساها اغلب زیر نظر طبقه حاکم شکل می‌گرفتند؛ پروژه‌هایی که موردحمایت کلیسا و گاه دولت بودند؛ اما در امامزاده‌ها، این مردم بودند که هنرمند را دعوت می‌کردند و دیوار را به او می‌سپردند. نه نیازی به تأیید پادشاه بود و نه برنامه‌ریزی درباری؛ همه‌چیز از دل ایمان و فرهنگ‌عامه برمی‌آمد. در شمایل‌نگاری مذهبی کلیساها و امامزاده‌های اصفهان، تصویر تنها یک نمایش بصری از داستان‌های مذهبی نیست؛ بلکه به‌عنوان یک زبان نمادین عمل می‌کند که در آن هر رنگ، هر فرم و هر چهره، معنای خاص خود را دارد. این نقاشی‌ها چیزی بیشتر از هنر تصویرگری هستند؛ آن‌ها نوعی «خیال‌نگاری مقدس» هستند که از دل باورهای دینی و اعتقادات قلبی هنرمند نشئت می‌گیرند و روایتگر ایمان، تقدس و حتی تقابل خیر و شر در ابعاد معنوی و انسانی.

چهره‌های اولیای الهی در این نقاشی‌ها با حالتی معصوم، آرام و متین تصویر می‌شوند؛ گویا در چهره‌هایشان نور ایمان و آرامش جاودان تابیده است. درحالی‌که چهره‌های اشقیا و ستمگران پر از اضطراب، خشونت و خشکی است، خطوط صورتشان درهم‌ریخته و در فضای ناآرامی قرار دارد که تضاد آشکاری با چهره‌های پاک و معصوم دارد. این چهره‌نگاری‌ها بر اساس باورهای دینی شکل‌گرفته و انگار نقاش با تکیه‌بر آموزه‌های آسمانی می‌گوید که سیمای گناهکاران، درونشان را نمایان می‌کند و هیچ قضاوت بیرونی برای درک حقیقت نیاز نیست.

یکی از نشانه‌های بارز تشخیص شخصیت‌های مقدس در این آثار، وجود هاله‌ای نورانی دور سر آن‌هاست. این هاله نورانی تنها در هنر اسلامی دیده نمی‌شود؛ رد پای آن را می‌توان در نقاشی‌های مسیحی، بودایی و حتی آیین مانوی نیز دنبال کرد.

حضور این عنصر مشترک در ادیان گوناگون، نشان از درک جهانی بشر از نمادهای نور، قداست و تعالی دارد. اما در کنار فرم، رنگ نیز نقش کلیدی در روایت معنای این چهره‌ها ایفا می‌کند. رنگ‌هایی چون سبز، آبی و سفید، که بار معنوی در فرهنگ ایرانی‌اسلامی دارند، در تصویرگری چهره‌های معصوم بسیار به‌کار می‌روند.

درنهایت، می‌توان گفت دیوارها با زبان ایمان، پلی است میان کلیساهای ارامنه و امامزاده‌های ایرانی که نقاشی را به زبانی مشترک از معنویت تبدیل می‌کند؛ زبانی که با رنگ، فرم و تقدس، باورهای جمعی را بدون نیاز به ترجمه، در بستر تاریخ و فرهنگ بومی به تصویر می‌کشد.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

سیزده − 9 =