به گفته تحلیلگران منطقهای، نتایج انتخابات 14 می ترکیه فرصتها و تهدیدهای بسیاری را در حوزه خارجی به همراه خواهد داشت. انتخاباتی که عنوان «انتخابات قرن» را به خود اختصاص داده است و دو رقیب اصلی آن، رجبطیب اردوغان از ائتلاف جمهور و کمال قلیچدار اوغلو، از ائتلاف ملت در روزهای باقیمانده تا برگزاری آن در تلاش برای جلب نظر رأی خاکستری و به قولی، رأیهای سرگردان هستند.
اردوغان در حال اتمام پروژههای باقیمانده در دولت خود است و قلیچدار اوغلو اما بر روی بحث تورم و گرانی که این روزها مشکل اصلی ترکیه به شمار میرود، تمرکز کرده تا شاید بتواند برنده انتخابات شود.
در عین حال نظرسنجیهای متفاوتی درخصوص نتایج این رقابت منتشر شده است که آخرین آنها نشان میدهد یا اردوغان پیروز میشود یا با پیروزی قلیچداراوغلو به دور دوم کشیده میشود. علاوه بر اینها اینکه چه کسی قدرت را در ترکیه در دست بگیرد، برای ایران نیز قابل اهمیت است.
چراکه مواضع سیاست خارجی دو رقیب اصلی انتخابات ترکیه کاملا متفاوت از هم است و این موضوع میتواند در نوع تعامل آنها با ایران اثرگذار باشد.
«اصفهانزیبا» در این خصوص با رضا عابدی گناباد، تحلیلگر ارشد ترکیه گفتوگو کرد. به اعتقاد این کارشناس بینالملل انتخابات پیش روی ترکیه با توجه به فضای دوقطبی جامعه این کشور بسیار حساس است و عوامل بسیاری همچون شکاف اقتصادی و همچنین چالشهای مذهبی و سکولار در نتایج آن مؤثر است.
در ادامه تحلیل کلی از نتایج احتمالی انتخابات ترکیه و همچنین مواضع هر یک از رقبای اصلی آن در حوزه سیاست داخلی و خارجی را از زبان این کارشناس میخوانید.
آنطور که به نظر میآید، جامعه ترکیه تحتتأثیر فضای دوقطبی و حتی چندقطبی قرار گرفته است. شرایطی که مطمئنا بر انتخابات 14 می این کشور نقش مهمی خواهد داشت. از عوامل بهوجودآمدن این فضا بگویید.
فضای کنونی کشور ترکیه بهشدت رقابتی شده است. جامعهای که تحتتأثیر رشد شبکههای اجتماعی و رسانهای پیش میرود و به نوعی دوقطبی شده است. ایران نیز تجربه چنین فضایی را در بحثهای سیاسی و اجتماعی داشته و دارد و برای ما چندان ناآشنا نیست.
در ترکیه شکافهای متعددی وجود دارد که مهمترین آن شکاف توسعه اقتصادی بین شرق و غرب این کشور است؛ شرق ترکیه یا همان منطقه کردنشین شرایط اقتصادی پایینتری را در مقایسه با بخش غربی این کشور دارد و از طرفی درگیریهای قومی با دولت مرکزی ترکیه در این قسمت بیشتر است.
بخش غربی ترکیه اما به لحاظ اقتصادی و توسعه در مقایسه با شرق در سطح بالاتری قرار دارد. از دیگر شکافهای موجود در ترکیه، شکاف بین ترکها و کردها و همچنین شکاف مذهبی بین علویان و اکثریت جامعه ترکیه است که اهل سنت هستند.
علاوه بر اینها ما شاهد چالشهای مذهبی و سکولار که پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی در ترکیه به وجود آمد، نیز هستیم.
بخشی از جامعه ترکیه نگاه سکولار و غربگرایانه ای دارند و بخش دیگر اما دارای رویکردی مذهبی هستند و این دو قطبیبودن از لحاظ اعتقادی در کنار دیگر چالشهای موجود در ترکیه بر شرایط انتخابات بسیار اثرگذار خواهد بود؛ به نوعی این رقابت را پیچیده کرده است.
در بحثهای انتخاباتی ترکیه از نسل «z» و نقش آن در نتایج انتخابات بسیار صحبت است. نظر شما در این باره چیست؟
نسل «z» ترکیه بخش ناراضی این کشور هستند. بخشی از جامعه که باعث بهوجودآمدن شکاف بین دو نسل قدیم و جدید ترکیه شده است. این نسل که از متولدین سال 2000 به این طرف به حساب میآید، دارای نگاه متفاوتی است.
آنها از زمانی که به یاد دارند با رجب طیب اردوغان به عنوان نخستوزیر و مدتی هم به عنوان رئیسجمهور سر کردهاند. حالا این نسل که جمعیتی حدود 13 میلیون نفر را در ترکیه شامل میشود که همیشه به دنبال تغییر و تحول بوده و هست و البته قرار است در انتخابات 14 می نقش مهمی را ایفا کند.
آنطور که گفته میشود، این نسل عمدتا مخالف اردوغان است. بله؟
طبق نظرسنجیهای انجامشده 80درصد جوانان ضد اردوغان هستند و این همان نسل «z» جامعه ترکیه است.
برخی از کارشناسان زلزلهای که اخیرا در ترکیه آمده را به موقعیت انتخاباتی اردوغان در انتخابات پیش رو ربط دادهاند. نظر شما چیست؟
زلزله اخیر ترکیه که بخش عظیمی از جمعیت این کشور را کشته و زخمی کرد، باعث رو شدن برخی ناکارآمدیها و کمبودهایی شد که در دولت اردوغان وجود دارد.
موضوعی که میتواند موقعیت او را در انتخابات به خطر بیندازد و رقیب اصلی اردوغان را به استفاده از این شرایط به نفع خود وادار کند. البته این طبیعی است که هر یک از طرفین برای بالا بردن آرای خود، طرف مقابل را به هر جرمی متهم کنند.
نتایج این انتخابات چه تأثیری بر موقعیت منطقهای ایران خواهد گذاشت و به تحلیل شما برد کدامیک از دو رقیب اصلی انتخابات ترکیه به نفع ایران است؟
در این باره نظرات متفاوتی وجود دارد و نمیشود دقیق پیشبینی کرد. در انتخابات پیشین زمانی که اردوغان رأی آورد، قشری از ایران خوشحال بودند که جریانی اسلامگرا در ترکیه روی کار آمده است، اما به مرور متوجه شدند این اسلام از حزب عدالت توسعه، اسلامی لیبرال و محافظهکار است.
قلیچدار اوغلو هم یک سکولار تمامعیار است و این موضوع با مواضع ایران همخوانی ندارد، اما عدهای معتقدند برد او به نفع ایران است. چرا؟
قلیچدار اوغلو اصالت خراسانی دارد و عدهای در ایران از رویکارآمدن او خوشحال میشوند. در عین حال اردوغان طی ماههای اخیر مواضع تندی به ایران گرفته و بازیهای دوگانه ای در سیاست خارجی خود انجام داده است.
از همراهیهای خود با رژیم صهیونیستی و جمهوری آذربایجان تا حمایت از تحریمها علیه ایران همگی باعث شده است که هماکنون اکثر جامعه ایران نسبت به قلیچدار اوغلو حس مثبتتری داشته باشند.
نظر شما در این خصوص چیست؟
بنده معتقدم نباید درگیر جو موجود شد. چراکه هر کسی بر روی کار آید ملاحظات خاص خود را دارد و منافع ملی کشور خود را اولویت قرار میدهد.
از طرفی مؤلفههای متعددی بر روی تصمیمات آینده دولت بعد از انتخابات ترکیه اثرگذار خواهند بود. در این میان برخی معتقدند بین بد و بدتر باید بد را انتخاب کرد و اردوغان را بد و قلیچدار اوغلو را برای ایران گزینه بدتر میدانند.
چرا؟
ایران طی سالهایی که اردوغان سر کار بود، به شیوه حکمرانی او آشنا شد و با قدرتگیری دوباره او مشکل جدیدی برای ایران پیش نخواهد آمد. مخالفان قلیچدار اوغلو نگران این هستند که این جریان یک جریان لائیک و سکولار است و میگویند که با روی کار آمدن او جریان دینگرایی ترکیه تحت فشار قرار خواهد گرفت.
از سوی دیگر آنها معتقدند که ائتلاف قلیچدار اوغلو نگاه غربگرایانهتری نسبت به اردوغان دارد و ممکن است با قدرتگیری او همکاری ترکیه با ناتو و رژیم صهیونیستی افزایش پیدا کند. پس به مصلحت ایران است که اردوغان بر سرکار آید تا قلیچدار اوغلو.
از نظر موافقان قلیچدار اوغلو و منافع آن برای ایران بیشتر بگویید.
موافقان قلیچدار اوغلو معتقدند اردوغان از زمانی که در سال 2016 با جریان ملیگرا ائتلاف کرد، نگاهی ضدایرانی پیدا کرد و مجبور شد سیاست خارجی ترکیه را در اختیار جریان ملیگرا قرار دهد.
شرایطی که باعث شد تضاد منافع ایران و ترکیه تشدید شود. آنها معتقدند اگر اوغلو بر سر کار بیاید، با اینکه گرایشات ناسیونالیستی رونق پیدا میکند، اما در عوض قومگرایی از بین میرود.
اما در جریان اردوغان هم از جناح قومگرا حضور دارند، هم از ناسیونالیست!
بله، در ائتلاف اردوغان هم جریان قومگرا وجود دارد هم ناسیونالیست، اما جریان ائتلافی قلیچدار اوغلو تنها گرایشات ناسیونالیستی دارند و قومگرا نیستند تا بحثهای پانترکیسم را مطرح کنند.
از طرفی این قشر این اعتقاد را نیز دارند که با توجه به فرصتهایی که قرار است برای ایران از لحاظ احیای روابط ایران با عربستان، امارات و چه بسا با مصر بهوجود آید، فرصت برای دورزدن تحریمها برای ایران بسیار است و ایران به اردوغان نیاز چندانی نخواهد داشت و ترکیه وابسته نخواهد شد، پس برای ایران اردوغان یا قلیچدار اوغلو فرقی نمیکند.
آنطور که مطرح است قلیچدار اوغلو کاملا مواضع سیاست خارجی اردوغان را رد کرده و به نوعی سیاست داخلی را ارجحتر از سیاست خارجی میداند. درست است؟
موافقان این نظریه معتقدند که قلیچدار اوغلو سیاستهای تندی نسبت به مواضع اردوغان بهویژه در خصوص سوریه و لیبی دارد و اگر ائتلاف او پیروز شود، ترکیه مطمئنا از شمال سوریه خارج خواهد شد و در عین حال دخالتهای خود را در امور داخلی عراق کاهش میدهد.
در کل نگاه ترکیه با روی کار آمدن قلیچدار اوغلو بیشتر به مسائل داخلی متمرکز میشود تا خارجی. با این شرایط او چندان بر روی مسائل منطقه وقت نمیگذارد.
علیاف نیز از همین موضوع نگران است. چراکه اگر اوغلو پیروز انتخابات شود، معادلات او نیز به هم خواهد خورد و حمایتهای کنونی ترکیه از جمهوری آذربایجان سلب میشود. در واقع با آمدن قلیچدار اوغلو سیاستهای بلندپروازانه اردوغان کاملا کنار گذاشته میشود.
این استدلال هم وجود دارد که با پیروزی قلیچدار اوغلو، اردوغان هم رأی بسیاری در پارلمان ترکیه خواهد داشت و این مسئله میتواند در آینده اختلافات داخلی ترکیه را افزایش دهد.
نظرسنجیها نشان میدهد اردوغان و ائتلاف او رأی خوبی در پارلمان بهدست میآورند که در پی آن درگیریهای ترکیه نیز شدت پیدا میکند.
چراکه جریان قلیچدار اوغلو اعلام کرده است اگر ما به قدرت برسیم، قوانین را تغییر خواهیم داد و به نظام پارلمانی سابق با اختیار نخستوزیر خواهیم برگشت. قوانینی که اردوغان بعد از کودتا بر ترکیه حاکم کرده است. این شرایط قطعا باعث درگیری بزرگی در ترکیه خواهد شد. فضایی که البته به نفع ایران است.
میتوان حدس زد چرا به نفع ایران است.
بله. ایران در این شرایط میتواند در راستای تقویت نفوذ منطقهای و تقویت قدرت اقتصادی و گرفتن امتیاز از ترکیه اقدام کند. البته هیچ قطعیتی در این نوع برداشتها وجود ندارد.
چراکه در تشکیل یک دولت هم سلسلهسیاستهای اعلامی وجود دارد، هم سلسلهسیاستهای اعمالی. از سوی دیگر ممکن است افراد پیش از انتخابات شعارهایی دهند که پس از انتخابات به آنها عمل نکنند. به علاوه جریانهای ائتلافی پس از پیروزی باید همه را از خود راضی کنند.