راهبرد استراتژیک تمیمبنحمدبنخلیفه آلثانی ایجاد روابط گسترده با دنیاست و همزمان با پیشبرد منافع مشترک خود با ایران، بسیاری از کشورهای منطقه و فرامنطقه را در مدار دیپلماسی خود حفظ کرده است. این کشور از یک سو متحد نزدیک ایالات متحده در منطقه خلیج فارس به شمار میرود و میزبان ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا در خاورمیانه است و از سوی دیگر مورد اعتماد طالبان، رژیم صهیونیستی و در ارتباط با فلسطین است. روابطی متناقض که باعث نقشآفرینی بالای قطر در مسائل منطقهای و بینالمللی و سهم قابل توجه این کشور در تأمین منابع گازی دنیا شده است و حتی در فضای حمله روسیه به اوکراین توانسته توسعه روابط با اروپا و آمریکا در رابطه با تعاملات گازی را برای آن به همراه داشته باشد. قطر در سال 2017 نیز به دلیل قطع روابط دیپلماتیک عربستان سعودی، مصر، امارات متحده و بحرین و در آن فشار اقتصادی توانست روابطش را با کشورهایی همچون ایران، ترکیه و عمان تقویت کند. فرصتی که البته ایران استفاده چندانی از آن نبرد و در مقابل کشورهای چین، ایالاتمتحده، هند، ژاپن و آلمان با استفاده از آن شرایط توانستند از اصلیترین شرکای اقتصادی قطر شوند. حالا دولت جدید ایران با تقویت روابط با کشورهای منطقه از جمله قطر و در گام بعدی با دیگر کشورهای حوزه بین الملل به دنبال جبران این کمبودها در سایه فشار تحریمها از سوی غرب است تا در راستای بهرهوری از ظرفیتهای موجود این کشورها درحوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و گردشگری همکاریهای دو و چندجانبهای ایجاد کند. «اصفهان زیبا» در بررسی اهمیت توسعه روابط منطقهای با محوریت سفر رئیسجمهور ایران به قطر و کارکردهای آن با علی امیدی، استاد و تحلیلگر مسائل بینالملل گفتوگو کرد. به گفته این استاد دانشگاه اصفهان روابط حسنه بین دو کشور همسایه در قالب دیدار سران منجر به ایجاد نوعی برادری و اخوت در راستای توسعه روابط اقتصادی و سیاسی خواهد شد؛ شرایطی که میتواند در حل مشکلات و بحرانهای مختلف کشورها تأثیر گذار باشد. امیدی با اشاره به سفر رئیسجمهور ایران به دوحه در تقویت روابط دو جانبه ایران و قطر، ارسال سیگنال مثبت آیت الله رئیسی به سایر کشورهای عربی از جمله امارات و عربستان برای ارتباط دوباره با ایران را از دیگر اهداف این سفر عنوان کرد. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
برای شروع از اهمیت توسعه روابط دیپلماتیک در حوزه خلیجفارس بگویید.
اهمیت استراتژیکی خلیجفارس در جهان به دلیل منابع انرژی آن است؛ چراکه درصد بالایی از نفت مصرفی جهان از این منطقه تأمین میشود که حتی با وجود مناقشات کنونی روزانه 18 میلیون بشکه نفت از خلیج فارس روانه بازارهای بینالمللی و 40درصد تجارت جهانی نفت از این طریق تأمین میشود. از زمان کشف نفت، این منطقه از اهمیت بالایی برخوردار شد. بعد از انقلاب اسلامی نیز به دلیل ایجاد یک نوع ایرانهراسی از سوی غرب اهمیت خلیجفارس تا اندازهای دستخوش تغییر شد. از سویی با توجه به این فضا (ایرانهراسی) بازار فروش اسلحه به کشورهای خلیجفارس گرم و حجم زیادی از سلاحهای چینی، آمریکایی و روسی از سوی کشورهای پولدار این حوزه جغرافیایی خریداری شد. در حال حاضر هم با توجه به بحران روسیه و بحث گاز و انرژی گازی، خلیجفارس از جمله مناطقی است که میتواند فشار بر آمده از روسیه در قطع گاز با اروپا را تعدیل کند؛ چراکه کشورهای اروپایی میتوانند با تأمین این انرژی از کشورهایی همچون قطر این کمبود را با وجود جنگ در اوکراین جبران کنند. غربیها در ایجاد ایرانهراسی فرصتهای بسیاری برای ایران از بین بردند که مانع از روابط متعادل ما با کشورهای خلیجفارس شد. در حال حاضر نیز ایران میتواند در قالب یک رابطه عادی با کشورهای این منطقه از ظرفیتهای آنها استفاده کند و روابط دیپلماتیک خود را توسعه بخشد. برای مثال توریستهای عربی علاقه بسیاری به ایران دارند و همین موضوع میتواند در تقویت حوزه گردشگری و بالابردن در آمد توریسم کشورمان نقش بسزایی داشته باشد.
سفر اخیر رئیسجمهور ایران به قطر به عنوان اولین سفر پس از انتصاب ایشان به کشورهای حوزه خلیجفارس به حساب میآید. این سفر از چه جهاتی بررسی میشود و دارای چه پیامی است؟
ملاقات سران کشورها با یکدیگر دارای دو کارکرد است. اول اینکه نشاندهنده یک رابطه گرم میان دو کشور و اخوت میان آنهاست. دوم اینکه میتواند هموارکننده مشکلات دو کشور یا دو منطقه باشد. وقتی تصمیمی از سوی سران کشورها گرفته و پای سندی امضا میشود، اثراتش به مراتب متفاوتتر از زمانی است که وزیر آن سند را امضا میکند. دیدار آقای رئیسی با امیر قطر نیز دارای چندین پیام بود که تقویت و توسعه روابط دوجانبه ایران و قطر از جمله مهمترین آنهاست. به هر حال قطر یک کشور ثروتمند است و مزیتهای همکاری با همسایهای همچون قطر به مراتب بیشتر از کشورهای دور دست برای ایران به شمار می آیدو از طرفی سود و ضرر بر آمده از رابطه با همسایگان به مراتب بیشتر از رابطه با دیگر کشورهاست. اما ایران باید به موازات تقویت روابط منطقهای و همسایگی با دیگر کشورهای جهان نیز نزدیکی خود را حفظ کند. دومین پیام این سفر آیتالله رئیسی به دوحه ارسال سیگنال به سایر کشورهای عربی از جمله امارات و عربستان بود که ما دشمن شما نیستیم و این تفکر شما نسبت به ایران زاییده سیاست دشمنان ما از جمله آمریکا و اسرائیل است. ما میتوانیم با عنوان برادر همزیستی مسالمتآمیزی در کنار هم داشته باشیم. از دشمنی با ما، خیری به کسی نمیرسد. ایران همانطور که با قطر، عمان و کویت رابطه گرمی دارد، با دیگر کشورهای منطقه هم میتواند این نوع رابطه را برقرار کند.
کشوری همچون قطر که به عنوان یکی از متحدان منطقهای آمریکا به شمار میآید، از مواضع ایران در مذاکرات وین نیز دفاع میکند. در این شرایط آیا میتوان به گرمی رابطه این کشور با ایران در سایه سیاستهای آمریکایی امید داشت؟
قطر و ایران در اکثر این سالها با یکدیگر هم سو بودهاند و تنها در بحران سوریه و در سالهای اولیه آن جهتگیریهای متفاوتی داشتند. قطر در شرایط سخت بهخصوص در زمانی که ترامپ رئیسجمهور آمریکا بود، بارها به داد ایران رسید و از کشورمان دفاع کرد؛ بنابراین در حال حاضر نیز میتواند در راستای کاهش و مدیریت تنشها بین ایران و آمریکا و برخی کشورهای عربی ایفای نقش کند؛ چراکه اکثریت کشورها قطر را قبول دارند. از طرفی هماکنون تنش بین قطر و عربستان و مصر نیز کنترل شده است و این شرایط امتیازی برای قطر، ایران، آمریکا و عربستان به حساب میآید. تقویت روابط با قطر که مورد اعتماد همه کشورهاست، میتواند به عنوان یک دیپلماسی پویا در کارنامه سیاست خارجی ایران ثبت شود؛ چراکه این کشور استعداد بسیاری در برقراری ارتباط با جهان بینالملل دارد و امتحان خود را در این خصوص پس داده است.
در این سفر رئیسجمهور ایران به قطر 14 سند همکاری در حوزههای اقتصادی، گردشگری و البته سیاسی و امنیتی منعقد شد. به عقیده شما در صورت عدم توافقات در وین و ادامه تحریمها علیه ایران این همکاریها میتواند اثر این فشارها علیه کشورمان را کاهش دهد؟
این قراردادها متأسفانه چنین کاربردی نخواهد داشت؛ چراکه ما هر چقدر هم برای قطر شأن مثبتی قائل باشیم، در نهایت این کشور زیرمجموعه سیاستهای آمریکاست. به هر حال ایالات متحده یک ابر قدرت نافذ است و در مقابل قطر هم یک احساس دینی به آمریکا دارد. چون عربستان چند سال پیش در آستانه حمله به قطر بود و این آمریکا بود که مانع حمله نظامی عربستان به قطر شد. بنابراین قطر منافع خود را در اولویت قرار میدهد. ما نیز در شرایط تحریمها میتوانیم یک رابطه حداقلی با این کشورها برقرار کنیم که ممکن است رشد و شکوفایی هم داشته باشد؛ اما این ارتباط شکوفا و پر رونق در صورتی ادامه پیدا خواهد کرد که مشکلات ایران با آمریکا و اروپا حلوفصل شود؛ چون در نهایت این کشورها در مدار سیاسی آمریکا و اروپا قرار دارند و تا چالشهای موجود میان ایران با غرب حل نشود، ما نباید انتظار یک گشایش اساسی در روابط منطقهای و بینالمللی بهخصوص در حوزه اقتصاد داشته باشیم. هم اکنون ساخت تونل زیردریایی ایران به قطر مطرح است تا از این طریق شمال و جنوب خلیج فارس با هدف توسعه اقتصادی به یکدیگر وصل شوند. پروژهای که اگر به وقع بپیوندد، نقطه عطفی در روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیجفارس به حساب میآید. آنچه که متأسفانه قطر برای اجرای آن نیاز به تأیید و اجازه آمریکا دارد.
آیا نزدیکی ایران با همسایگان و کشورهای حوزه خلیج فارس میتواند نقش مخرب اسرائیل در ارتباط با این کشورها (پروژه عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با اعراب) را کمرنگ کند؟
صد در صد بله، اسرائیل مترصد است که تمامی روابط ایران در منطقه را خنثی کند که ایران هم در مقابل باید با اجرای یک دیپلماسی حسابشده و با توجه به نفوذ و قدرت این رژیم عمل کند. البته در صورت توافق ایران با آمریکا در وین همکاریهای متقابل ایران تهدیدی برای هیچکس نیست. در جهان سیاست همیشه موانع بسیاری وجود دارد و یکی از اصلیترین آنها در منطقه، اسرائیل و لابیهای صهیونیست و یهود است. در نهایت ایران با آوردن شانس در مذاکرات وین و بهکاربردن هنر دیپلماسی میتواند اثر این موانع را خنثی کرده و با ریلگذاری مناسب، سیاستمدارها را مجبور به تبعیت از خود کند.