چندی پــیش بود که علیاکبر محزون، مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران درباره آمارهای مربوط به رشد جمعیت در کشور به «ایرنا» گفت: «آمار موالید در کشور طی پنج سال اخیر به صورت مستمر و به شدت کاهشی است. با توجه به روند نزولی موالید باید توازن در ساختار جمعیتی و هرم سنی جمعیتی با برقراری ارتباطی بیننسلی از جمله ارتقای سطح باروری به سطح جانشینی یعنی دست کم 2.5 تا 3 فرزند برای هر خانواده ایجاد شود.» از سوی دیگر نیز به گفته کارشناسان امروز نرخ باروری کشور (میانگین تعداد فرزندان یک زن) به حدود ۱,۶ فرزند به ازای هر زن رسیده است؛ به طوری که پایینترین نرخ باروری درحال حاضر در تمام منطقه غرب آسیا، شمال آفریقا و منطقه معروف به MENA به نام ایران ثبت شده است که علاوه بر این موضوع، رکورد سرعت کاهش نرخ باروری هم در سه دهه گذشته به نام ایران ثبت شده است و این درحالی است که در سال ۶۵ نرخ باروری ۶,۵ فرزند به ازای هر زن بود.
چرا نرخ موالید کاهش یافت؟
آمارهای موجود، حاکی از این است که استانهایی مانند گیلان، مازندران و مرکزی با نرخ باروری حدود ۱,۱ فرزند، پایینترین نرخ باروری کشور را به خود اختصاص دادهاند. کاهش نرخ موالید، حالا زنگ هشدار را به صدا در آورده؛ چرا که پیشبینی میشود با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه و تغییر دیدگاه خانوادههای ایرانی کاهش تعداد تولدها همچنان ادامهدار باشد. کاهش نرخ موالید علاوه بر وضعیت اقتصادی دلایل مختلفی دارد. علی یاراحمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز و عضو هیئتمدیره انجمن جمیعتشناسی ایران در گفتوگو با «اصفهانزیبا» در تبیین چرایی کاهش 16درصدی نرخ موالید در استان اصفهان با بیان اینکه از سال 1395 انتظار کاهش نرخ باروری میرفت، میگوید: «منتهی سرعت کاهش با برآوردها متفاوت بود؛ زیرا انتظار میرفت نرخ باروری کندتر کاهش یابد؛ درحالی که این کاهش از سال 1397 شتاب گرفت. این پیشبینی وجود داشت که تا سال 1394 نرخ باروری افزایشی باشد؛ چون ساختار سنی به شکلی بود که جمعیت افرادی که در شرف ازدواج و پروسه باروری قرار داشتند، جزو متولدین دهه 60 بودند که تعدادشان زیاد بود؛ به همین دلیل انتظار میرفت که آنها با وارد شدن به فرایند فرزندآوری نرخ موالید در استانهای مختلف را افزایش دهند؛ اما بعد از ورود متولدین دهه هفتاد به ازدواج و فرزندآوری، به خاطر جمعیت کم آنها پیشبینی میشد که بعد از 1395 با کاهش تعداد متولدین روبهرو شویم. اما از 1397 به این طرف سرعت کاهش نرخ موالید شتاب گرفت؛ ولی این موضوع فقط مربوط به اصفهان نیست، بلکه نرخ موالید در این سال نسبت به سال 1396، 8 درصد کاهش یافت و حتی در سال 1398 نیز به منفی 12 رسید.» اصلیترین دلیل کاهش نرخ موالید در این سالها شرایط اقتصادی و اعمال تحریمهای جدید علیه ایران است. یاراحمدی میگوید: «شرایط نامطلوب اقتصادی احساس ناامنی ایجاد کرد و باعث شتاب کاهش تولدها شد. از سوی دیگر شیوع کرونا نیز در سال 1399 (بهویژه در ماههای پایانی سال) فرزندآوری را کاهش داد. البته به احتمال خیلی زیاد این اتفاق در سال 1400 نیز رخ خواهد داد؛ چرا که ساختار سنی تغییر میکند. انتظار میرود تعداد متولدین کاهش پیدا کند تا زمانی که متولدین دهه 80 و 90 به سن ازدواج و باروری برسند و آمار تولدها با ثبات روبهرو شود. بنابراین ملاحظه اثر ساختار سنی جمعیت در فرزندآوری و به کارگیری سیاستهای جمعیتی مطلوب اهمیت اساسی دارد.» البته نباید انتظار داشت حتی با اعمال سیاستهای جمعیتی خانوادهها دوباره تمایل به چند فرزندی داشته باشند؛ بلکه به گفته یاراحمدی، هدف از سیاستهای جمعیتی این است که باروری در سطح جایگزینی یعنی 1/2 فرزند شود.» از نظر این استاد دانشگاه جامعه ایران گذار جمعیتی را تمام کرده است: «زمانی که جامعهای در این وضعیت قرار میگیرد، باروری در آن به تصمیمی عقلانی و حسابشده تبدیل میشود؛ یعنی به جای آنکه عاملهای غیرقابل مشاهده و غیرقابل محاسبه بر این موضوع اثر بگذارد، عوامل دخیل در تحلیل هزینه فایده خانوادهها باعث میشود که زوجین تعداد فرزندانشان را انتخاب کنند.» او ادامه میدهد: «در این سالها در اصفهان کاهش نرخ موالید سرعتی شبیه به کل کشور داشته است؛ منتهی سرعت در کل کشور بیشتر از حد انتظار بوده که وضعیت اقتصادی در آن دخیل است. بنابراین اجرای سیاستهای جمعیتی به منظور حفظ تعادل و رسیدن به سطح جایگزین (داشتن میانگین 1/2 فرزند) در جامعه لازم است.» به گفته این استاد دانشگاه، ابلاغ سیاستهای جمعیتی در سال 1393، کاری بسیار منطقی و مبتنی بر شرایط جمعیتی کشور بوده است؛ ولی برنامههایی که پس از آن تدوین شدهاند، مثل طرح تعالی جمعیت در پارهای از موارد دارای پشتوانه علمی نیستند و اجرای آنها میتواند تبعات اجتماعی و بهداشتی را در جامعه به وجود آورد و مانع از اعتماد و همراهی مردم شود. البته محرکهای تشویقی هم در این طرح در نظر گرفته شده، اما باید دید این محرکها مناسب چه قشری از جمعیت است؛ زیرا هدف از سیاستهای جمعیتی افزایش کیفیت زندگی همه مردم است.» محبوبه والیانی، رئیس انجمن علمی مامایی استان اصفهان و مدیرگروه مامایی و بهداشت باروری دانشگاه اصفهان در گفتوگو با «اصفهانزیبا» نیز نظری موافق با یاراحمدی دارد؛ آنجا که میگوید: «از سال 1394 که نرخ باروری 7/1 درصد اعلام شد، تلاشهایی صورت گرفت تا این نرخ به دوونیم درصد افزایش یابد؛ اما این اتفاق نیفتاد و نرخ باروری همچنان در کشور پایین است؛ آماری که تهدیدی بزرگ به شمار میآید و ایران را به سمت سالمندی سوق میدهد. زمانی سیاستها بر کاهش جمعیت تأکید داشت و به همین خاطر نیز فاصلهگذاری به مردم آموزش داده میشد و مردم هم اتفاقا آن را به خوبی یاد گرفتند؛ اما اکنون نرخ باروری کاهش یافته و به همین دلیل نیز بر فرزندآوری تأکید میشود. از سوی دیگر زمانی که ازدواجها در سنین بالا انجام شود یا زن و مرد تمایلی به بچهدارشدن نداشته باشند و همچنین شرایط نامطلوب اقتصادی، درصد ناباروری در جامعه بالا میرود. به طوری که اکنون شاهد آن هستیم که برخی از خانمها بچهبهبغل به بهزیستی میآیند و میگویند میخواهیم بچه را تحویل بدهیم، چون از نظر اقتصادی توانایی نگهداری او را نداریم.»
لزوم تدوین برنامه منظم برای افزایش نرخ موالید
افزایش نرخ باروری و اعمال سیاستهای مربوط به آن، باید با قائده و ضابطه انجام شود؛ بهگونهای که زنان و مردان باید بدانند پس از فرزندآوری تحت حمایت قرار میگیرند: «باید برای بارداری زنان برنامه منظمی وجود داشته باشد و هزینههای خانوادهها تأمین شود. مردم باید خاطرجمع شوند که اگر بچهای به دنیا میآورند، دولت از نظر اقتصادی آنها را حمایت میکند. بنابراین نرخ باروری باید افزایش یابد؛ اما با اصول و قائده، برای مثال، ماماها باید کار خودشان را انجام دهند و در صورت نیاز زنان به متخصص مراجعه کنند. نکته دیگر بحث مامای خانواده است؛ به این معنا که اگر قرار است، روند رشد جمعیت مطلوب شود و بهبود پیدا کند، باید ماماها درگیر سلامت خانواده شوند؛ به گونهای که هر خانوادهای برای خودش یک ماما داشته باشد و شرایط زن سنجیده شود که آیا امکان باردار شدن را دارد یا نه. اگر نمیتواند باردار شود، چگونه باید جلوگیری کند.» اصلاح غربالگریها نیز موضوع دیگری است که والیانی به آن اشاره میکند: «چون همه توانایی پرداخت هزینه غربالگری را ندارند. این موارد باید هموار شود تا زن باردار بتواند زایمان کند؛ زایمانی که بهتر است طبیعی باشد؛ زیرا پس از آن فرد امکان چندین زایمان دیگر را هم خواهد داشت. تا پیش از این نرخ باروری ششونیم درصد بود؛ یعنی هر زن امکان زایمان ششونیم فرزند را داشت؛ درحالیکه این نرخ اکنون بهطور چشمگیری کاهش یافته است.»