دوره قاجار عموما در ذهن ما با اتفاقهایی همچون عقد قرارداد ترکمانچای، اعطای بیحدوحصر امتیازها به بیگانگان و به مخاطره افتادن استقلال سیاسی و اقتصادی ایران گره خورده است.
ما در تحولات سیاسی و اجتماعی جهان میبینیم که شهرها خیلی مهماند. خیلی از دانشها و ادبیات که در قرن 18 و 19 متولد میشوند، در نسبت با لندن و پاریس متولد میشوند.
وقتی از اصفهان بین دو انقلاب صحبت میکنیم، مشخصا منظورمان انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی است. دو مقطع از زمان که حرارت و پویایی شهر و مردمانش به اوج خود میرسد.
آیتالله زندکرمانی پیش از هرچیز سعی داشته است که با میراث و هویت اسلامی ما یگانه شود. او در این طریق روش احیا را در پیش میگیرد. برای همین مدرسه ذوالفقار را احیا میکند.
عنوان رهبر مشروطهخواهان اصفهان برازنده آیتاللهی است که همه او را با نام حاجآقا نورالله میشناسند؛ شخصی که خانه قدیمیاش اکنون شده موزه خانه مشروطه و از پس این روزگار یادش برقرار مانده است.
میرسیدعلی جناب از نخستین کسانی است که شناخت اصفهان را محور فعالیتهای خود قرار میدهد. میرسیدعلی جناب، نویسنده کتاب «الاصفهان» است. در این گزارش میخواهیم نگاهی به توصیفات او درباره خصوصیات اخلاقی مردم اصفهان داشته باشیم.
میرزا حسن خان جابریانصاری از عالمان و ادیبان دوره مشروطه اصفهان است که تأمل بر رسالهها و نوشتههایش و نقدهایی که بر تجددخواهی دارد، برای نسل امروز هم میتواند مفید باشد. او در حوادث مشروطه اصفهان با هنر انشا و کتابت خویش در انجمن ایالتی اصفهان خدمت شایانی به مشروطه عرضه کرد؛ چنانکه تمام نوشتهها و مکاتبات آن انجمن بهوسیله او انجام میشد.
بازدید گردشگران توری با عنوان «مشق تاریخ» از بنای تاریخی در دست مرمت «موزه هنرهای معاصر اصفهان» که چهارشنبه، نهم آذرماه رقم خورد، دو ابتکار عمل را نشان میداد؛ اولی ابتکار حمیدرضا حسینی، مدیر این گروه گردشگری در برگزاری توری برای روایت میراث قاجاری اصفهان بود و دومی، ابتکار مهدی تمیزی، مدیر موزه، برای میزبانی از این گروه گردشگران غیراصفهانی و روایت روند مرمت این بنای قاجاری برای آنها. در گزارش پیش رو نگاهی داریم به این تور و این میزبانی که هردو در فضای ویژه این روزها غنیمت بودند.
با گذشت بیش از یک سده از امضای فرمان مشروطیت در ایران توسط مظفرالدینشاه قاجار در ۱۲۸۵، داستان مشروطیت در این مرز و بوم همچنان تازه، شنیدنی و پر رونق است و محققان و پژوهشگران بسیاری در حوزه تاریخ، علوم سیاسی و حقوق، به پژوهش و بررسی جوانب گوناگون و متنوع و گاه هنوز پنهان و نوی این واقعه مهم و سرنوشتساز تاریخ پر فرازونشیب ایران پرداختهاند و میپردازند؛ بهگونهای که میتوان مشروطیت و حواشی گوناگون آن را از پربسامدترین موضوعات پژوهشهای تاریخی، سیاسی و حقوقی دانست.
در قسمت قبل خواندیم دوره پانزدهم مجلس شورای ملی در تاریخ 25 تیر 1326 بازگشایی و در ششم مرداد اولین جلسه خود را برگزار كرد. رضا حكمت، ملقب به سردار فاخر، در این دوره ریاست مجلس را بر عهده داشت و 134 نماینده به مجلس راه یافتند؛ اما اعتبارنامه سه نماینده رد شد. مجلس فوق در تاریخ ششم مرداد 1328 به كار خود پایان داد. مجلس شانزدهم شورای ملی در تاریخ 20 بهمن 1328 مانند مجلس قبل با ریاست رضا حكمت بازگشایی شد؛ البته رئیس مجلس در جلسه سوم به تاریخ سوم اسفند انتخاب شد. در روند برگزاری انتخابات نیز كلیه آرای خوانده شده در تهران باطل اعلام شد.
به هنگام بررسی شمارههای نخست روزنامه اخگر، در سالهای اول و دوم چاپ آن (1307 و 1308 شمسی)، متوجه شدم که سرمقالههای صفحه اول این روزنامه، به قلم سردبیر آن باید باشد؛ چرا که عموما بدون ذکر نام نویسنده است و نویسنده در معرفی خود از ضمیر ما یا اداره ما و روزنامه ما استفاده میکند. اما در شماره 238 به تاریخ 28آبان 1308 خورشیدی، همراه با سرتیتری جنجالی، سرمقاله با ذکر نام نویسنده چاپ شده است. اتفاقی که به خودی خود کم سابقه بوده؛ چرا که در روند محتوایی روزنامه، نوشتن سرمقاله تقریبا در انحصار دستاندرکاران اصلی روزنامه بوده است. نمیدانم آیا خوانندگان آن زمان هم، به مانند من پس از آنکه چشمشان به تیتر مطلب افتاده، تند تند خطهای نخست مقاله را خواندهاند تا از موضوع سر در بیاورند؟! و شاید هم جمله اول کار خودش را کرده و آنها روزنامه را به هوایش خریده باشند: «جای بسی خوشوقتی است که برای اولین دفعه از طرف یکنفر خانم فاضله، مقالهای اساسی به دفتر اخگر رسیده و ما به درج آن مبادرت مینماییم.»
در قسمت قبل خواندیم انتخابات مجلس دوازدهم شورای ملی که آخرین دوره مجلس در دوران حکومت رضاشاه بود در تاریخ 26 فروردین 1318 برگزار شد و در سوم آبان 1318 با ریاست محتشم السلطنه آغاز به کار کرد که در این دوره 137 نماینده به مجلس راه یافتند و دو تن از آنان سلب صلاحیت شدند. سیزدهمین دوره مجلس شورای ملی در 22 آبان 1320 بهعنوان اولین مجلس دوران حکومت محمدرضا شاه در دوره حضور متفقین در ایران به ریاست محتشم السلطنه با 135 نماینده آغاز به کار کرد.