خاطره
مادر؛ آیینه‌ای برای شهید!
۰۹:۴۱ - شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳

مادر؛ آیینه‌ای برای شهید!

یک محقق و نویسنده حوزه تاریخ شفاهی دفاع مقدس اظهار کرد: صحبتم را با جمله‌ای از آقای علیرضا کمری، نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس شروع می‌کنم.

عطر گل یاس
۱۲:۲۲ - یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳

عطر گل یاس

نه چهارشنبه‌سوری بود و نه شب یلدا. از همین دورهمی‌های ساده و بی‌دعوت که همه دور هم جمع می‌شویم و مادر دوست دارد.

جای خالی مربی
۱۰:۴۲ - دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳
بررسی ابعاد شخصیتی شهید مهران حریرچیان

جای خالی مربی

در زندگی همه ما کسانی هستند که وقتی در پستوی خاطراتمان به یادشان می‌افتیم، مثل ستاره می‌درخشند.

رنگی‌ترین خاطره
۱۲:۳۴ - دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳

رنگی‌ترین خاطره

جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان امسال به سی‌و‌ششمین دوره از خود رسید. من تجربه حضور در سه سال اخیر جشنواره را داشتم. سال اول خبرنگار نوجوان و سال دوم و سوم سرپرست داوران کودک و نوجوان.

زعیم عظیم
۱۲:۴۱ - شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳
گفت‌وگو با آیت‌الله اسدالله جوادی‌گورتانی درباره آیت‌الله سیدمحمدرضا خراسانی

زعیم عظیم

آیت‌الله جوادی گورتانی مرجع اصلی سؤالات ما درباره تاریخ حوزه علمیه اصفهان است؛ هنگامی که منابع مکتوب کم یا مجمل باشند.

مکان‌خاطره‌ها در بیسیم‌چی جدید
۱۳:۰۷ - چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۲
شماره جدید فصلنامه «بیسیم‌چی»با نگاهی به 20 نقطه تأثیرگذار اصفهان در سال‌های دفاع مقدس منتشر شد:

مکان‌خاطره‌ها در بیسیم‌چی جدید

شماره دوم و سوم فصلنامه بیسیم‌چی با معرفی 20 نقطه تأثیرگذار اصفهان در سال‌های دفاع‌مقدس منتشر شد.

چشمان منتظر
۱۴:۰۴ - دوشنبه ۱ آبان ۱۴۰۲

چشمان منتظر

پرتوهای حیات‌بخش آفتاب، از لابه‌لای حصارهای آهنی پنجره، بر چشمانش بوسه می‌زنند و بی اختیار شکوفه امید بر لبانش جوانه می‌زند.

گلدان پری‌وشی
۱۲:۴۳ - یکشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲

گلدان پری‌وشی

خانه‌ آقا بابا و آنا ویلایی بود؛ نه از آن ویلایی‌ها که بار تجملات و زرق و برقش بر بار صفا و صمیمیتش سنگینی کند. همین‌که غیر آپارتمانی بود، این‌طور می‌گفتیم.

مِهر حبیب
۱۳:۴۸ - یکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲

مِهر حبیب

مامان‌بزرگم نورگیر شیشه‌ای گوشه اتاقش را فرش کرده بود؛ با قالی اصل کرمانی بافته‌شده در کارگاه بافندگی پدرش. پرده‌های توری کرم‌رنگی به آن آویزان کرده بود. سجاده‌اش را وسط آن پهن کرده و برای خودش محراب قشنگی درست کرده بود.

مرد کوچک خانه!
۱۰:۴۹ - پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۲

مرد کوچک خانه!

خیلی وقت بود می‌خواست ثابت کند برای خودش مردی شده. به گفتن اگر بود، بعد از مرگ پدرش به دست طالبان همه می‌گفتند مرد خانه شده‌ است؛ اما این مادر بود که همه کارها را یک‌تنه انجام می‌داد و رنج‌ها را یک تنه به جان می‌خرید.

خاطره‌بازی با خیابان‌ها!
۱۰:۳۳ - یکشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲
نگاهی به جایگاه «خیابان» در خاطرات جمعی شهروندان:

خاطره‌بازی با خیابان‌ها!

چه می‌شود که یک خیابان می‌تواند مفاهیمی مانند یک تصویر، یک خاطره، یک عطر یا حتی یک صدا را در ذهن ما زنده کند و میان واقعیت عینی خود با این مفاهیم پیوندی ناگسستنی ایجاد کند؟

لبخندها حرف می‌زنند
۱۲:۳۳ - چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲

لبخندها حرف می‌زنند

انگار از توی عکس زل زده درست توی چشم‌های من. منی که صبح خواب مانده و سکوت خانه را برای انجام سفارش کارم از دست داده‌ام.