وقف منافع مادی اثر
هر اثر هنری دارای منافع مادی ناشی از نشر، پخش، عرضه و فروش آن است. چه آن اثر یک اثر واحد باشد، چه در تیراژهای معلوم یا نامعلوم منتشر شده باشد. چه بزرگ باشد چه کوچک، چه فیزیکی و تجسمی باشد چه فکری؛ درهرصورت با یک اثر مواجه هستیم که منافعی داشته و این منافع در اجزا یا در کلیت متعلق به فرد یا افرادی هستند. مانند یک فیلم سینمایی که به نفع مجموعه عواملی سودآوری دارد و هرکدام نیز با توجه به نقش و وظیفه و سرمایه مادی و معنویشان در این اثر مشترک و ترکیبی، سهمهای مادی و معنوی متنوع و متفاوتی دارند. این منافع در پیشفرض اصلی قانون متعلق به پدیدآورنده هستند و وقتی به شخص دیگری منتقل میشوند که پدیدآورنده این اجازه را صادر کرده باشد. صدور این اجازه میتواند ناشی از یک قرارداد، معامله، نوع فروش امتیاز یا اصلا بهصورت بلاعوض بوده باشد. درهرصورت این اجازه در قانون ملاک است. بر همین اساس، میتوان این منافع را به نفع عموم وقف کرد. این هم نوعی از واگذاری منافع مادی اثر است. با این تفاوت که در وضعیت اخیر و موردبحث، پدیدآورنده به نفع عموم اقدام به واگذاری حقوق کرده و هدف او انجام یک عمل عامالمنفعه است. میتوانیم در مقام مثال، به منافع ناشی از فروش بلیت در یک نمایشگاه مجسمهسازی اشارهکنیم که در مدت معدودی به عموم واگذار شده باشد. این واگذاری میتواند توسط سازمانهای خاصی مانند سازمان اوقاف یا یک اداره معین مدیریتشده یا میتواند توسط اشخاصی که امین پدیدآورنده هستند انجام شود.
وقف منافع معنوی اثر
همانگونه که در سلسله یادداشتهای گذشته نیز عنوانشده است، منافع معنوی که منشعب از حقوق معنوی هستند قابلواگذاری نیستند. بر همین اساس، قابل وقف به نفع عموم هم نیستند. یعنی نمیتوان چنین تعیین کرد که همه حق داشته باشند خود را نویسنده فلان کتاب بنامند، زیرا مؤلف آن حق معنوی خود را وقف کرده است. اما اگر نویسنده طبق قرارداد با ناشر تعیین کرده باشد که همه باید از سود فروش کتاب نفع ببرند، چون در بحث حقوق مادی هستیم، چنین چیزی ممکن است.
وقف منافع مادی پس از فوت پدیدآورنده
با دانستن این نکته که وقف منافع معنوی اثر هنری امکانپذیر نیست، به این سؤال پاسخ میدهیم که منافع مادی آن در چه صورت پس از فوت پدیدآورنده قابلواگذاری به نفع عام هستند؟ ازآنجاییکه بر اساس اصلاحیه ماده دوازدهم قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب سال 348، ورثه پدیدآورنده تا پنجاه سال پس از فوت وی مالک حقوق مادی آثار او هستند، پس اختیار واگذاری این حقوق به نفع عموم را دارند. آنها در مقام عمل کاملا مشابه با پدیدآورنده در زمان حیات دارای ابتکار و اختیار هستند. پس ورثه میتوانند منافع ناشی از فروش و عرضه و پخش آثار پدیدآورنده را به نفع عموم واگذار کنند.
بهعنوانمثال، ورثه یک شاعر معروف به همه ناشران کشور اجازه میدهند که با دارا بودن اذن مادام از طرف آنها، به هر تعداد که مایل هستند کتب جد خود را منتشر کرده؛ به این شرط که تمام منافع ناشی از آن را به نفع مردم در امور عمومی مانند ساخت کتابخانه، ساخت مدرسه، بیمارستان و غیره صرف کنند.
انتقال قهری حقوق به نماینده عموم
پس از انقضای مدت 50 سال، در صورتی ورثه دیگری وجود نداشته یا ترتیب دیگری برای انتقال این حقوق به نفع دیگری بهموجب قرارداد تعیین نشده باشد، خودبهخود تمامی حقوق مورداشاره به مدت 50 سال دیگر به حاکم اسلامی منتقل میشود. البته در عمل، حاکم با اعطای نمایندگی به مقامات فرهنگی کشور، ادامه صیانت از این حقوق را تحت نظارت خود به عهده آنان میگذارد. این نماینده میتواند یک وزارتخانه معین در قانون، دادستان کل کشور یا هر مقام ذیصلاحی باشد که قانون بهموجب دستورالعملهای داخلی ارگانهای مسئول تعیین کرده باشد. یعنی 50سال پس از فوت پدیدآورنده و بهشرط نبود وارث یا فرد ذیسمت دیگر، مدعیالعموم مالک منافع مادی آثار پدیدآورنده است. در این وضعیت نماینده عمومی میتواند آن منافع را در هر زمینه عمومی مصرف کند. این زمینههای عمومی قطعا از مصادیق منفعت برای تمام مردم هستند و اگر جز این باشد، مشمول جرائم دولتی خواهد بود و میتوان این تخلفات را از طریق دیوان عدالت اداری پیگیری کرد.